بریدههایی از کتاب رحمت واسعه
نویسنده:آیتالله العظمی محمدتقی بهجت
انتشارات:انتشارات واژه پرداز اندیشه
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۵۰ رأی
۴٫۵
(۱۵۰)
اگر ما جای خلفای بنیامیه و بنیعباس که خلافت را از اهلش غصب نمودند، بودیم و توانایی داشتیم، رادع و مانعی از نابودی دشمنان خود نداشتیم و شرایط و قدرت و امکاناتی که برای آنها فراهم بود، برای ما هم فراهم میشد، آیا مانند آنها عمل نمیکردیم؟! الآن چه میکنیم؟ آیا حقکشی نمیکنیم؟!
از خدا میخواهیم که مورد چنین امتحانی قرار نگیریم، البته اگر مورد امتحان قرار گرفتیم نیز از خدا میخواهیم که ما را حفظ نماید. انسان در مقام امتحان یا مانند سلمان (ره) در أعلیعلیین قرار میگیرد یا مانند یزید و معاویه از هالکین و در اسفل سافلین.
آبرنگ
میفرمود:
یکی از نعمتهای بزرگی که خدا به ما داده است، همین حرم حضرترضا (ع) در ایران است. زیارت حرم امام رضا (ع) نعمت بزرگی است که در اختیار ایرانیهاست. عظمتش را خدا میداند.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
(رسولخدا (ص) فرمود: «اگر همۀ مردم بر محبت علیبنابیطالب (ع) گِرد میآمدند، هرگز خداوند آتش جهنم را نمیآفرید.»)
ولی ما قدردان اهلبیت (ص) نیستیم، مثل کسانی که گنجی در خانه دارند؛ ولی گویا ندارند و از آن غافل محضاند! بلکه کار و حال ما بدتر از آنهاست. گویا مانند کسانی که به امامت اعتقاد ندارند، ما نیز امیرالمؤمنین (ع) را نداریم و مانند آنها زندگی میکنیم که آن حضرت را ندارند
هاشم
او برای مردم فقط یک نانوا نبود، در بسیاری از کارها و اختلافهایی که پیش میآمد، چشم امیدشان به کربلایی محمود بود. بااینحال، آنچه بیش از اینها مایۀ افتخارش بود، طبع روان و ذوق سلیمی بود که با مهر و محبت درونیاش به خاندان عصمت و طهارت (ص) همراه شده بود. ثمرۀ اینها اشعاری بود که جابهجا در محافل حسینی زیر لبها زمزمه میشد:
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکنای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
سیدمهدی
از عبارتِ «کُلّکُمْ رَاعٍ وَ کُلّکُمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ» (همۀ شما نگهبان و همۀ شما نسبت به زیردستان خود مسئولید) استفاده میشود که هرکدام از اهل ایمان در رابطه با آنچه میداند، اگرچه یک کلمه باشد، باید معلم دیگران باشد؛ یعنی به اهلش برساند و تبلیغ کند و از نااهل احتراز و کتمان نماید و نسبت به کلمهای که نمیداند، متعلِّم باشد.
msadeq
ملتفت باشید! ملتفتِ ما هستند؛
محمدرضا میرباقری
شهادتِ نزدیکان انسان، خودش یک کرامتی از خداست.
محمدرضا میرباقری
همین دوستیها و دشمنیها برای انسان میماند وگرنه هر عملی شروط بسیار دارد که معلوم نیست از عهدۀ آنها برآییم.
درّین
از گذشتگان عبرت بگیریم که ما هم مثل آنها به مرگ نزدیکیم. چهار روز باقیماندۀ عمر را گمان نکنیم که چهارصدهزار سال خواهد بود. مگر معاویه میدانست که بعد از آنهمه ظلم، کم عمر میکند؟!
M.M. SAFI
معتقد بود که در هنگام زیارت باید احترام حرم را نگاه داشت و ادب را رعایت کرد و نباید مزاحم حضور و ارتباط قلبی افراد شد. خیلی بر این نکته اصرار میکرد که در حرمها باید سکوت را رعایت کرد. با کار برخی زوّار که به بهانۀ صلوات، سکوت حرم را به هم میزدند، موافق نبود.
Mohaddese
حضرت آیتالله قاضی (ره) با برگزاری مجلس روضه در روزهای پنجشنبه، ارادت و عشق خود را به سیدالشهدا (ع) اظهار میکرد. شاید آیتالله بهجت (ره) نیز رسم برگزاری روضههای هفتگی را از استاد آموخته بود.
حکیمی
خدا میداند که قضایای حضرت سیدالشهدا (ع) چه رحمت واسعهای است.
msadeq
«وَ زِیارَةُ الْأَرْبَعِینَ» [آخر چه کسی میگوید منظور، زیارت چهل مؤمن است] تا اینکه مثلاً آدم یادش بیاید که خوب است چهل مؤمن را زیارت بکند؛ آن هم هر روز! این احتمال خیلی بعید است. زیارةالاربعین همان اربعین حسینیه (ع) است که آدم آنجا عدهای را که آمدهاند، میبیند [و هم خودش توسط آنها به یاد خدا میافتد و هم آنها توسط او]؛ مثل حج که آدم در مکه یا مدینه همشهریهایش را میبیند که عدۀ زیادی از آنها هم آمدهاند، بهواسطۀ آنها به یاد خدا میافتد.
آبرنگ
ر ماجرای کشف حجاب، نزد مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) رفتند و دراینباره از ایشان پرسیدند. فرمود: باید مردم در راه جلوگیری از آن کشته شوند. فردا جهت تأکید رفتند خدمت ایشان که تکلیف همان است که دیروز فرمودید یا نه؟ فرمود: نمیدانم.
یعنی نقض فرمان دیروز! اگر مردم منکر کشف حجاب شوند و در این راه، جهت نهیازمنکر، کشته شوند و درنتیجه کشف حجاب رفع شود، باز مطلبی است، ولی اگر کشته شوند و مُنکر همچنان رایج باشد، چطور؟!
در آن زمان، رضا پهلوی به یکی از نمایندگان گفت: هرچند افرادی را نزد حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) داریم که از دستور او علیه کشف حجاب مانع شوند، ولی تو هم به قم برو و نگذار کسی با حاج شیخ (ره) تماس بگیرد.
آری، یاریکردن ظلم خیلی در احداث و بقای ظلم و ظالم مدخلیت دارد. در روایت است که ائمه (ص) فرمودهاند: «لَوْ لَا أَنّ بَنِی أُمَیّة وَجَدُوا أَعْواناً، لَمَا غَصَبُوا حَقّنَا» (اگر بنیامیه یاورانی پیدا نمیکردند، هرگز نمیتوانستند حق ما را غصب کنند).
آبرنگ
بعضی از خلفا و اُمرا به اسم ائمه (ص) قیام میکردند، ولی مقصود اصلی آنها طلب ریاست بود. مانند ابنزبیر که داد از قضیۀ سیدالشهدا (ع) میزد! [اینها] ائمه (ص) را عنوان میکردند تا کار خود را پیش ببرند. وقتی کار خود را پیش میبردند، مقصود اصلی خود را پیاده میکردند. همین کسی که داد از امامحسین (ع) میزد، میگفت: «چقدر میگویید یزید، یزید!».
کار و مقصود ما چه میشود؟! کار خیلی مشکل است. آیا اگر ما در اینگونه موقعیتها قرار بگیریم، بهسوی دنیا تمایل پیدا میکنیم یا بهسوی خدا؟!
آبرنگ
محبت صادقانه این است که محبتِ مخالف در آن نباشد. هرکس به هرکدام از این چهارده معصوم (ص) محبت داشته باشد، کارش تمام است، فقط شرطش این است که محبتش راست باشد.
مفت از دست ندهیم!
خدا کند این توجه و ارادت و محبت نسبت به اهلبیت (ص) در ما باقی بماند! اهل مکه و مدینه هم نعمت ولایت و اهلبیت (ص) را داشتند؛ ولی در روایت آمده است که آنها از نعمت ولایت قدردانی نکردند؛ لذا به اعاجم منتقل گردید. خدا کند ما عجم هم نعمت مفتبهدستآمده را مفت از دست ندهیم!
آبرنگ
گفتند: چرا علمای سلف اهل کرامت بودند، اما در ماها خبری نیست؟ در جواب فرمودند: آنها واجب و مستحب نداشتند و همه یک چیز بود. [نزد آنها فقط] مأمورٌبه و منهیٌعنه بود. شما واجب و مستحب را دو تا کردید. مکروه و حرام را دو تا کردید. آنها مکروه را ملحق به حرام میکردند و مستحب را ملحق به واجب. ازاینجهت آنها اهل کرامت بودند، شما نیستید
منمشتعلعشقعلیمچکنم
ما باید اهل محاسبه باشیم، هرچند اهل توبه نباشیم و تدارک نکنیم، خودِ محاسبه مطلوب است. اگر بدانیم فلان روز حسینی و فلان روز یزیدی هستیم، بهتر از این است که اصلاً ندانیم یزیدی هستیم یا حسینی. سرانجام ممکن است روزی به خود بیاییم و بخواهیم تدارک کنیم. باتوجه به عیوب خویش و اصلاح آنها، فرصت رسیدگی به حساب هر روز خود را نداریم، چه رسد به حساب مردم! «أَفْضَلُ الناسِ مَنْ شَغَلَتْهُ مَعایبُهُ عَنْ عُیوبِ الناسِ».
به فکر خود باشیم، خود را اصلاح کنیم. اگر به خود نرسیدیم و خود را اصلاح نکردیم، نمیتوانیم دیگران را اصلاح کنیم.
💐
«گریه بر سیدالشهدا (ع) از مراتب شهادت [با آن حضرت] است».
Reza Yousefpor
ما مهمان خدا هستیم، در سفرۀ او هستیم. میبیند ما را، میداند ما چه کار میکنیم. میداند که ما خیال داریم چه بکنیم. خیالات ما را بهتر از ما میداند. ما یک چیزهایی را خیال میکنیم و خیال میکنیم این خیالات ما، واقعیت پیدا میکند و آن خیالات [دیگر]، واقعیت پیدا نمیکند، [و] خدا میداند برعکس است؛ آنهایی را که ما خیال میکنیم واقعیت پیدا میکند، واقعیت پیدا نمیکند و آنهایی را که خیال میکنیم واقعیت پیدا نمیکند، واقعیت پیدا میکند، تا این مقدار مطلع است!
محمدرضا میرباقری
حجم
۳۶۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۶۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰۵۰%
تومان