بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رحمت واسعه | صفحه ۱۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رحمت واسعه

بریده‌هایی از کتاب رحمت واسعه

۴٫۵
(۱۵۰)
می‌فرمود: یکی از نعمت‌های بزرگی که خدا به ما داده، همین حرم حضرت‌رضا (ع) در ایران است. زیارت حرم امام رضا (ع) نعمت بزرگی است که در اختیار ایرانی‌هاست. عظمتش را خدا می‌داند.
Reza Yousefpor
حضرت سیدالشهدا (ع) با اختیار خود آن‌همه مصائب و شهادت و اسارت اهل‌وعیال خود را تحمل نمود؛ زیرا پیوسته و حتی در روز عاشورا بر آن حضرت عرضه می‌شد که یا نصر و پیروزی را انتخاب کنند یا لقاءالله و معاهده و پیمانی را که با خدا بسته است، ولی ایشان با اختیار خود آن مقامات عالیه را انتخاب کردند.
Reza Yousefpor
فرضاً ما از خدا خانه می‌خواهیم، اما خدا خانه‌ای را که ما می‌خواهیم به مصلحت ما نمی‌داند، چه می‌کند؟ آیا باطل می‌کند دعای ما را؟ خیر بالاتر از خانه به ما می‌دهد؛ به مَلک می‌فرماید: چند سال بر عمر این شخص بیفزا. این بیچاره خیال می‌کند این‌همه زحمت کشید، آخر اثری از خانه و دعای خودش ندید، دعایش مستجاب نشد، اما نمی‌داند بالاتر از استجابت این دعا را به او داده‌اند، ولی او نمی‌فهمد.
محمدرضا
دست دیگر داریم؛ ولی گویا دستمان خالی است و هیچ نداریم و سنگینی آن‌ها را احساس نمی‌کنیم. گویا چیزی در اختیار ما نیست! از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) نقل شده که فرمود: «سنی‌ها عترت را ضایع کرده‌اند و شیعه‌ها قرآن را». ولی بنده به گمانم اگر کسی یکی از این دو را ضایع کند، دیگری را هم ضایع خواهد کرد و هر دو با هم وحدت دارند. انسان باید یا لجوج و معاند باشد یا جاهل که نفهمد علی و اولادش (ص) در صف عادلین و متّقین و صادقین‌اند و دشمنان آن‌ها در صف فاسقین و فاجرین.
کاربر ۲۷۸۱۴۶۹
چنان‌که در مسائل فقهی با «شمّ‌الفقاهة» و حدس، گویی به انسان الهام می‌شود، به ما هم باید در این چاره‌جویی الهامی بشود. شاید بعضی بدانند که چاره و تکلیف چیست، ولی نتوانند بگویند!
سیما
آقای [سید حسین] بادکوبه‌ای (ره) تعبدش بیش از دیگران بود، دائم‌الذکر بود، به زیارت عاشورا با صد لعن و سلام مشغول بود، متأدب به آداب و سنن شرعی بود، نعلین خود را از درِ مسجد [یا صحن] خلع می‌نمود (درمی‌آورد). چاه نفت در ملک او بود [و از او غصب کردند و بعد از آن در سختی زندگی می‌کرد و هرگز حسرتش را نمی‌خورد]، ولی برای علم حسرت می‌خورد!
Amir
آقایی برای تبلیغ به یکی از مناطق شیعه‌نشین رفته بود، ولی دیده بود که اصلاً نماز نمی‌خوانند. نقشه‌ای طرح و ترتیب داده بود، به این صورت که به آن‌ها پیشنهاد کرده بود که هرکس در هر ماه یک بار نماز بخواند، من قول می‌دهم و ضمانت می‌کنم که نجات می‌یابد! و مردم قبول کرده بودند و در هر ماه یک بار نماز می‌خواندند. بعد از مدتی، از آن‌ها درخواست کرده بود که هفته‌ای یک بار نماز بخوانند، و بدین ترتیب بعد از مدتی گفته بود که در هر شبانه‌روز یک بار نماز بخوانند و سپس درخواست نموده بود که در هر روز یک بار و در هر شب یک بار نماز بخوانند و همین‌طور پیش رفته و موفق شده بود آنان را به پنج بار نماز خواندن در شبانه‌روز دعوت کند.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
این اشک چشم، به آن بالا مربوط است. عمل «ام‌داوود» آن‌قدر مفصل است که از ظهر تا غروب، بعضی‌ها آن را نمی‌توانند خلاص بکنند. [در روایت] دارد که در سجدۀ آخر، سعی کن اشکی از چشمت بیاید؛ اگر آمد، علامت این است که دعایت مستجاب شده است. عجب! شما می‌گویید این اشک هیچ‌کاره است؟! نه‌خیر، این اشتباه محض است، این اشک ما مربوط است به اعلی علیین؛ از آنجا استیذان می‌کند، از آنجا استجابت دعا می‌کند.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
جهت دعا این امور لازم است: ۱. ثنا و تعظیم و تمجید ساحت مقدس حضرت حق تبارک‌وتعالی؛ ۲. اقرار به گناهان و اظهار ندامت از آن، که تقریباً به‌منزلۀ توبه یا ملازم آن است؛ ۳. صلوات بر محمد و آل محمد (ص) که وسیله و واسطۀ فیض هستند؛ ۴. بکاء و گریه و اگر نشد تباکی، ولو خیلی مختصر.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
اهم آداب زیارت این است که بدانیم بین حیات و ممات معصومین (ص) هیچ فرقی نیست.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
اهم آداب زیارت این است که بدانیم بین حیات و ممات معصومین (ص) هیچ فرقی نیست.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
در زمان پهلوی که تشکیل مجالس روضه‌خوانی و همۀ اجتماعات دینی و مذهبی ممنوع بود، مردم در مسجدی اجتماع کرده بودند و شخص بزرگواری در بالای منبر مشغول سخنرانی بود. از قضا، پاسبانی از پنجرۀ مسجد سری به مسجد کشید تا اوضاع مسجد را مشاهده کند، مردم همه، وحشتناک به‌سوی او نگاه می‌کردند، دراین‌حال آن آقا که بر بالای منبر بود، فرمود: اگر به اندازۀ ترس از یک پاسبان، از خدا می‌ترسیدیم، کار ما امروز به اینجا نمی‌کشید! آیا با یزیدیان بیعت نمی‌کنیم؟! ما که هزار سال است عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) را می‌کنیم، اگر کسی بیاید و از مصادیق یَتَّبِعْ غَیرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِین (کسانی که از غیر راه مؤمنان پیروی می‌کنند...) باشد و مثلاً یزیدی باشد و با عزاداری سیدالشهدا (ع) مخالفت نماید و هیچ‌گونه ترس و تقیه‌ای هم در میان نباشد، آیا با او بیعت می‌کنیم یا خیر؟!
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم. خیلی به خود مغرور نشویم. این‌طور نیست که آن‌ها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت. به خدا پناه می‌بریم!
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
وقتی معاویة‌بن‌یزیدبن‌معاویه اعلام کرد که خلافت حق اولاد علی و اهل‌بیت (ص) است و بنی‌امیه آن را غصب کرده‌اند، مروان لعین به ابن‌زیاد خبر داد: «دیدی این جاهل چه کار کرد؟! زود خودت را برسان که اگر تأخیر کنی، خلافت از دست ما رفته است». بیانات و اقرارهای معاویة‌بن‌یزید شوخی نیست، او برای حق، از سلطنت رُبع مسکونی گذشت، هرچند وظیفۀ او همین بود، ولی آیا اگر آن شرایط برای ما بود، حاضر بودیم چنین کنیم؟! «هَلِ الدِّینُ إِلّا التَّرْجِیحُ عِنْدَ الدَّوَرانِ؟!» (آیا دین‌داری جز ترجیح [حق] هنگام دوران امر [و مخیرشدن انسان بین حق و باطل] است؟!).
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
بعضی از خلفا و اُمرا به اسم ائمه (ص) قیام می‌کردند، ولی مقصود اصلی آن‌ها طلب ریاست بود. مانند ابن‌زبیر که داد از قضیۀ سیدالشهدا (ع) می‌زد! [این‌ها] ائمه (ص) را عنوان می‌کردند تا کار خود را پیش ببرند. وقتی کار خود را پیش می‌بردند، مقصود اصلی خود را پیاده می‌کردند. همین کسی که داد از امام‌حسین (ع) می‌زد، می‌گفت: «چقدر می‌گویید یزید، یزید!». کار و مقصود ما چه می‌شود؟! کار خیلی مشکل است. آیا اگر ما در این‌گونه موقعیت‌ها قرار بگیریم، به‌سوی دنیا تمایل پیدا می‌کنیم یا به‌سوی خدا؟!
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
محبت صادقانه این است که محبتِ مخالف در آن نباشد.
مینا
«شِیعَتُنَا أَصْبَرُ مِنَّا وَ ذَلِکَ أَنَّا صَبَرْنَا عَلَی مَا نَعْلَمُ وَ صَبَرُوا عَلَی مَا لَا یَعْلَمُون» (شیعیان ما صابرتر از مایند؛ چراکه ما بر آنچه [از غیب] می‌دانیم، صبر می‌کنیم و آن‌ها بر آنچه [از غیب] نمی‌دانند، صبر می‌کنند).
درّین
گفته‌اند: زهیربن‌قین (ره) نقل کرده که با شادی و همراه با غنائم جنگی از غزوه‌ای برمی‌گشتیم که سلمان (ره) به ما فرمود: «إِذا أَدْرَکتُمْ سَیدَ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّة، فَکونُوا أَشَدَّ فَرحاً بِقِتالِکمْ مَعَهُ» (هرگاه سرور جوانان اهل بهشت [امام‌حسین (ع)] را درک کردید، از یاری‌کردن او بیشتر شادمان باشید). هرچند بعضی احتمال داده‌اند که مقصود از سلمان، غیر از سلمان فارسی (ره) است.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
«وَ یفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا»
امیری حسین و نعم الامیر
شرکت در مجالس سیدالشهدا (ع) محبت به ذوی‌القربای پیامبر (ص) است؛ همان ذوی‌القربایی که قرآن به مودت آن‌ها سفارش کرده و مودت آنان را مزد رسالت قرار داده است. شرکت در این مراسم، اجر رسالت پیامبر (ص) است. شما به این نیت برو و به خدا بگو: تو گفتی و من هم آمدم. من همان محبتی را که تو می‌خواهی انجام می‌دهم. به کسانی که تو دوستشان داری محبت می‌کنم.
امیری حسین و نعم الامیر

حجم

۳۶۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۳۶۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰
۵۰%
تومان