بریدههایی از کتاب رحمت واسعه
نویسنده:آیتالله العظمی محمدتقی بهجت
انتشارات:انتشارات واژه پرداز اندیشه
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۵۰ رأی
۴٫۵
(۱۵۰)
گردوغبار حرم را شفای دردها میدانست و در هنگام زیارت، بسیار متواضع بود و برای خود جایگاهی در نظر نمیگرفت. حتی در زمان مرجعیت هم دیده میشد که با وجود کهولت سن و ضعف بدن، گاهی هنگام ورود به حرم، خم میشد و عتبۀ در را میبوسید.
امیری حسین و نعم الامیر
روزی در حرم رضوی، جوانی به او گفت: «آقا، ما که جوانیم از پا افتادیم. شما خسته نمیشوید؟!»، حرفی نزد. تمام رواقها را طی کرد و از صحنها هم گذشت. در طول مسیر برای بسیاری از اموات، فاتحه میخواند. از حرم که خارج شد، دست در جیب کرد و پولی به آن جوان داد و گفت: «به مغازۀ عطاری برو و داروی عین، شین، قاف (عشق) طلب کن و مصرف کن تا خسته نشوی».
امیری حسین و نعم الامیر
چقدر شیعیان باید شکرگزاری کنند که سروکارشان با اهلبیت (ص) است و خداوند نعمت ولایت را به آنها عطا نموده است. طنطاوی دربارۀ صحیفۀسجادیه میگوید: «دُونَ کلامِ الْخالِقِ وَ فَوْقَ کلامِ الْمَخْلُوقِ» (پایینتر از کلام خالق و برتر از کلام مخلوق است). اکثریت مردم دنیا نصرانی و مسیحی هستند و از قرآن محروماند و اکثریت فرقههای اسلامی سنی و غیرشیعهاند و از صحیفۀ سجادیه، ادعیۀ مأثوره از اهلبیت (ص) و نهجالبلاغه محروماند.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
هر بار که به زیارت میرفت، مانند زائر مشتاقی زیارت میکرد که گویا پس از مدتها، توفیق زیارت یافته است. میفرمود:
یکی از نعمتهای بزرگی که خدا به ما داده است، همین حرم حضرترضا (ع) در ایران است. زیارت حرم امام رضا (ع) نعمت بزرگی است که در اختیار ایرانیهاست. عظمتش را خدا میداند.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
معتقد بود که در هنگام زیارت باید احترام حرم را نگاه داشت و ادب را رعایت کرد و نباید مزاحم حضور و ارتباط قلبی افراد شد. خیلی بر این نکته اصرار میکرد که در حرمها باید سکوت را رعایت کرد. با کار برخی زوّار که به بهانۀ صلوات، سکوت حرم را به هم میزدند، موافق نبود. به خادمان حرم حضرت معصومه (س) توصیه کرده بود که به مردم بگویند:
خدا میداند که در این حرمها چه ملائکهای و چه اولیایی به طواف مشغولاند. صدا بلند نکنید و فریاد نزنید، آنها متأذی میشوند.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
اعتقاد ویژهای به این بزرگوار داشت و گویا در این زیارتها فرمایش امامهادی (ع) را مدام در نظر داشت که زائر حضرت عبدالعظیم (ع) را بهسان زائر سیدالشهدا (ع) معرفی فرموده بودند. از بیاعتنایی برخی مردم به ایشان خرسند نبود و میفرمود:
اهل تهران جفا کردهاند اگر هفتهای یک مرتبه به زیارت حضرتعبدالعظیم (ع) نروند.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
تسبیح حضرتسجاد (ع)
در زمان اسارتِ اهلبیت سیدالشهدا (ص)، یزید دید در دست امامسجاد (ع) تسبیحی است که حضرت آن را میچرخاند؛ لذا به امام (ع) اعتراض کرد که چرا کار بیهوده انجام میدهی؟! امامسجاد (ع) فرمود: از پدرم شنیدم که جدم (ص) هر صبح و شام میفرمود: «أَللهُم إِنی أَصْبَحْتُ وَ أَمْسَیتُ أُسَبّحُک وَ أُمَجّدُک و اُحَمِّدُکَ وَ اُهَلِّلُکَ وَ اُکَبِّرُکَ بِعَدَدِ ما أُدِیرُ بِهِ سُبْحَتِی» (خداوندا، صبح و شام کردم درحالیکه تسبیح و تمجید و ستایش و تهلیل و تکبیر تو را میگویم به تعداد گرداندن تسبیحم) و سپس تسبیح خود را میگرداند. هرکس این کار را انجام دهد، برای او اجر تسبیح نوشته میشود و نیز برای او مایه فَرَج و گشایش است.
سياه مشق
[علاوهبر] این مجالس عزاداری برای سیدالشهدا (ع)، مناسب است که مجلس عزاداری برای خود حضرت امیر (ع) منعقد کنند. اگر آنجا [حق] غصب نمیشد، اینجا هم عاشورا پیدا نمیشد.
مرتضی ش.
ابتدای کربلا، غدیر بود
مرتضی ش.
باز هم این احمق (شوروی) با آنها در تقسیم شریک شد. تثلیث قائل شدند، گفتند: منافع جنگ، یک ثُلثَش مال آمریکا، یک ثلثش مال انگلیس و یک ثُلثَش مال روس. این، سیمیلیون کشته داده است، آمریکا اسلحه و پول داده، انگلیس هم با حیلهبازی و رشوه، فقط چند هزار کشته داده است. شیطنتِ اینها با بیعقلی او، با هم میسازد! نتیجه اینطور شد.
مرتضی ش.
. امام صادق (ع): «سَتُصِیبُکمْ شُبْهَةٌ فَتَبْقَوْنَ بِلَا عَلَمٍ یرَی وَ لَا إِمَامٍ هُدًی وَ لَا ینْجُو مِنْهَا إِلَّا مَنْ دَعَا بِدُعَاءِ الْغَرِیقِ قُلْتُ کیفَ دُعَاءُ الْغَرِیقِ قَالَ یقُولُ یا اللَّهُ یا رَحْمَانُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِک؛ بهزودی گرفتار شبههای میشوید، پس نه پرچم [هدایتی] دارید که قابل رؤیت باشد و نه امامی که هدایت کند. و کسی از آن شبهه نجات نمییابد، مگر آنکه با دعای غریق دعا کند. گفتم: دعای غریق چگونه است؟ فرمود، میگوید: یا اللَّهُ یا رَحْمَانُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِک؛ ای خدا و ای رحمان و ای رحیم و ای گردانندۀ قلبها، قلبم را بر دینت استوار گردان»؛ کمالالدین، ج ۲، ص ۳۵۲؛ اعلامالوری، ص ۴۳۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۹؛ ج ۹۲، ص ۳۲۶.
selde
شهادت _ اگر حسابش را بکنیم _ موجب مسرّت است، نه موجب حزن؛ این حزنی که در انسان پیدا میشود، بهخاطر این است که آن [شهید] رفت آن اتاق و ما ماندیم این اتاق. دیگر فکر این را نمیکنیم که او حالش از حال ما بهتر است؛ ما ناراحتی داریم، او راحت است. فکر این را نمیکنیم که الآن چه [چیزهایی] خدا برای او قرار داده، و ما معلوم نیست چطوری برویم؟ آیا با ایمان میرویم، یا نه؟
مرتضی ش.
([به ازای قبول شهادت] شفا در تربتش و استجابت دعا در زیر قبهاش و امامت در نسلش قرار داده شد). معامله کرده است با خدا، معاوضه کرده است. مادرش هم راضی شده، پدرش هم راضی شده است
مرتضی ش.
محبت صادقانه این است که محبتِ مخالف در آن نباشد. هرکس به هرکدام از این چهارده معصوم (ص) محبت داشته باشد، کارش تمام است، فقط شرطش این است که محبتش راست باشد.
مفت از دست ندهیم!
مرتضی ش.
مرگ ترسی ندارد. ازنظر ظاهر، همان خواب است. درخصوص مشکلات پس از مرگ هم بهاندازۀ یک مو، محبت اهلبیت (ص)، برای نجات کافی است و آن مقدار محبت را [هم که ما] داریم.
محبت صادقانه
مرتضی ش.
بااینکه قرآن را در یک دست و عترت را در دست دیگر داریم؛ ولی گویا دستمان خالی است و هیچ نداریم و سنگینی آنها را احساس نمیکنیم. گویا چیزی در اختیار ما نیست!
مرتضی ش.
(رسولخدا (ص) فرمود: «اگر همۀ مردم بر محبت علیبنابیطالب (ع) گِرد میآمدند، هرگز خداوند آتش جهنم را نمیآفرید.»)
ولی ما قدردان اهلبیت (ص) نیستیم، مثل کسانی که گنجی در خانه دارند؛ ولی گویا ندارند و از آن غافل محضاند! بلکه کار و حال ما بدتر از آنهاست. گویا مانند کسانی که به امامت اعتقاد ندارند، ما نیز امیرالمؤمنین (ع) را نداریم و مانند آنها زندگی میکنیم که آن حضرت را ندارند.
مرتضی ش.
میرزای قمی (ره) میفرموده است: «اگر برای نمازهایی که میخوانیم، خدا ما را عقاب نکند، خیلی باید شاکر باشیم».
مرتضی ش.
بسماللهالرحمنالرحیم
آقایان [مداح و ذاکر اهلبیت (ص)] که مبتلا هستند به این شغل و این کار، مشغول باشند به مداحی اهلبیت (ص)، به ذکر فضائل آنها و مطاعن اعدای اهلبیت (ص) و مصائبی که بر ایشان وارد شده است. همۀ اینها باید بدانند در چه موقف [و جایگاه] هستند؛ چه کاری را دارند انجام میدهند! برای چه این کارها را میکنند. باید بدانند که همان مودّت ذیالقربی را که در قرآن هست، دارند پیاده میکنند، چه ذکر فضائل اهلبیت (ص) باشد و چه ذکر مصائب آنها باشد؛ همۀ اینها اداکردن اجر رسالت است؛ تثبیتکردن مردم بر «قرآن» است. چرا؟ برای اینکه در قرآن هست: إلّا المَوَدَّة فِی القُرْبَی ([از شما برای رسالت پاداشی نمیخواهم] مگر مودت و دوستی نزدیکانم).
selde
بر صراط مستقیم
فرمودهاند که در آخرالزمان این دعای فرج را که دعای تثبیت در دین است، بخوانیم: «یا اللهُ، یا رَحْمَنُ، یا رَحیمُ، یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبی عَلی دینِک» (ای خدا، ای رحمتگستر، ای مهربان، ای زیروروکنندۀ دلها، دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان)؛ یعنی آن مرتبهای از ایمان را که به من منت نهادی، حفظ کن، نه اینکه مسلمان باشد و به همان باقی باشد؛ چون این معنای تثبیت در دین نیست.
selde
حجم
۳۶۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۶۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰۵۰%
تومان