بریدههایی از کتاب چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
۳٫۸
(۳۹)
ذهن سنجشگر خودآگاهانه در پی آن است که بر اساس اصلهای زیر، که گرایشهای غریزی را تصحیح میکنند، حقیقت را بفهمد:
«من فلان چیز را باور دارم، اما ممکن است حقیقت نباشد.»
«ما فلان چیز را باور داریم، اما باور ما ممکن است نادرست باشد.»
«ما میخواهیم که فلان چیز را باور کنیم، اما این میل ممکن است ما را گرفتار پیشداوری کند.»
«باور به فلان چیز منفعتِ شخصی یا گروهیِ ما را تأمین میکند، اما منفعت شخصی و گروهی ما هیچ ربطی به حقیقت ندارد.»
احسان رضاپور
تمرکز رسانهها بر چیزهایی است که برای مخاطبانشان مهماند. به این ترتیب، حتی اگر مخاطبانشان باورهای نامعقولی داشته باشند (برای مثال، نفرت نامعقولی در آنها وجود داشته باشد)، باز هم چنان رفتار میکنند که گویی آن نفرت معقول است.
سجاد
تهیۀ گزارش خبری برای مخاطب مستلزم این است که مشخص شود:
الف) مخاطب چه چیزی را «گزارش» قلمداد میکند (اینکه به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی علاقه ندارد)،
ب) چه چیزی در یک گزارش بیشترین ربط را به مخاطب دارد و چه چیزی کمترین ربط را به او دارد (بنابراین، چه چیزی باید برجسته شود و به چه چیزی باید کمتر پرداخته شود)،
پ) «لید» یا «تیتر» گزارش چگونه باشد (تا تعریف اولیهای از مطلب به خواننده بدهد)،
ت) چه مقدار فضا یا زمان باید به گزارش اختصاص پیدا کند،
ث) چگونه باید میان این گزارش و گزارشهای دیگر (و نیز میان این گزارش و تصویر مخاطب از خودش و جهانش) ارتباط برقرار کرد، و
ج) چگونه باید گزارش را بیان کرد تا «حرفهای» (یعنی بیطرفانه، عاری از سوگیری، و بیان واقعیت محض) به نظر برسد.
M.S.Rostami
خوانندگان سنجشگر خبرها تکتکِ این اصلها را معکوس میکنند. این کتاب نحوۀ انجام این کار را توضیح میدهد و بنابراین تأثیر سوگیری و تبلیغات بر اندیشیدنِ افراد را کاهش میدهد.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
ذهن سنجشگر خودآگاهانه در پی آن است که بر اساس اصلهای زیر، که گرایشهای غریزی را تصحیح میکنند، حقیقت را بفهمد:
«من فلان چیز را باور دارم، اما ممکن است حقیقت نباشد.»
«ما فلان چیز را باور داریم، اما باور ما ممکن است نادرست باشد.»
«ما میخواهیم که فلان چیز را باور کنیم، اما این میل ممکن است ما را گرفتار پیشداوری کند.»
«باور به فلان چیز منفعتِ شخصی یا گروهیِ ما را تأمین میکند، اما منفعت شخصی و گروهی ما هیچ ربطی به حقیقت ندارد.»
من زنده ام و غزل فکر میکنم
ذهن غیرسنجشگر ناخودآگاه به این سمت میرود که حقیقت را بر اساس اصلهای پنهان زیر تشخیص دهد:
«فلان چیز حقیقت است اگر من آن را باور داشته باشم.»
«فلان چیز حقیقت است اگر ما آن را باور داشته باشیم.»
«فلان چیز حقیقت است اگر ما بخواهیم که آن را باور داشته باشیم.»
«فلان چیز حقیقت است اگر باور به آن در خدمت منفعت شخصی یا گروهی ما باشد.»
من زنده ام و غزل فکر میکنم
مردم گمان میکنند کسانی که با آنها موافقاند بیطرفاند و کسانی که با آنها مخالفاند سوگیری دارند؛ این کاملاً طبیعی و در عین حال غیرسنجشگرانه است.
M.S.Rostami
هدف ما در کتاب حاضر این است که به خوانندگان کمک کنیم تا، با فراهم آوردن پارهای از زمینهها در خود، شیوۀ تأثیرپذیریشان از رسانهها را دگرگون کنند. همۀ ما دوست داریم آنچه در رسانههای خبری گفته میشود را سنجشگرانه ارزیابی کنیم نه اینکه بدون هیچ بررسیای بپذیریم.
M.S.Rostami
پوشش خبری غالب در یک جامعه بر اساس اصلهای زیر عمل میکند:
«ماجرا از نظرگاه ما چنین به نظر میرسد؛ بنابراین، ماجرا چنین است.»
«اینها واقعیتهایی هستند که شیوۀ نگاه ما به موضوع را پشتیبانی میکنند؛ بنابراین، اینها مهمترین واقعیتها هستند.»
«این کشورها با ما دوستاند؛ بنابراین، این کشورها شایستۀ ستایشاند.»
M.S.Rostami
در زمان جنگ، هر یک از دو طرف ماجرای تعارض را آنطور که به نفع خودش است برای مخاطبان خودی روایت میکند. در نتیجه، با آنکه هر دو طرف مرتکب جنایت میشوند، هر یک از آنها فقط جنایتهای دشمنش را برجسته میکند و اجازه نمیدهد که جنایتهای خودش بر ملا شود؛ انکارشان میکند یا سعی میکند تا حد امکان آنها را کوچک جلوه دهد. هر کدام از دو طرف خودش را نمایندۀ نیروهای خیر (شرافت، عدالت، و ...) و دشمنش را نمایندۀ نیروهای شرّ تصویر میکند.
FATEME
حجم
۴۲۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۱ صفحه
حجم
۴۲۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۱ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان