بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب در انتظار گودو | صفحه ۲۰ | طاقچه
کتاب در انتظار گودو اثر ساموئل بکت

بریده‌هایی از کتاب در انتظار گودو

نویسنده:ساموئل بکت
انتشارات:نشر روزگار
امتیاز:
۳.۷از ۸۰ رأی
۳٫۷
(۸۰)
ولادیمیر: وقتی دیگران رنج می‌کشیدند من خواب بودم آیا؟ حالا هم خوابم آیا؟ فردا، وقتی بیدار شدم، یا فکر کنم بیدار شدم، در مورد امروز چی می‌گم؟
MARY
استراگون: و حالا؟ ولادیمیر: حالا؟ ... (خوشحال) تو باز اینجایی ... (بی تفاوت) ما باز اینجاییم... (افسرده) من باز اینجام.
MARY
ولادیمیر: داری راه رو اشتباه می‌ری. پوتزو: باید از اول شروع کنم.
MARY
اشک‌های جهان کمیت ثابتی دارند. هرگاه یه نفرشروع کنه به گریه، یه جای دیگه، یه نفر دیگه از گریه می‌ایسته. در مورد خنده هم همینطوره. (می خندد.) پس بیاید بیش از این از نسل خودمون بد نگیم. نسل ما غمناک تر از نیاکانمان نیست. (مکث) خوب هم نگیم. (مکث) اصلاً از اون حرف نزنیم. (مکث، با تدبیر) واقعیت اینه که جمعیت زیاد شده.
MARY
استراگون: اذیت می‌کنه؟ ولادیمیر: اذیت! تازه می‌خواد بفهمه اذیت می‌کنه یا نه؟
MARY
ولادیمیر: آدمایی مثل تو همیشه ایراد پاهاشونو میندازن گردن پوتیناشون.
Lea

حجم

۸۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۸۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۱۹
۲۰
صفحه بعد