بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وضعیت آخر | صفحه ۱۱ | طاقچه
۴٫۲
(۲۶۷)
من با معالجه بیمارانی که تحت توجه پدر و مادر یا خویشاوندان هستند موافق نیستم. توجه زیاد به «کودک» عاجز در شخص مرحله ترمیم و بازسازی «بالغ» را برای انجام وظایف اجرایی خود به تعویق می‌اندازد.
Mohammad Ali Zareian
موضوع «رضایت و دوست داشتن» پدر و مادر که مدام ظهور می‌کند و غیب می‌شود و آن مفهوم عجیب «عاقل بودن» در نظر بچه که هنوز ذره‌ای از روابط علت و معلولی و عقل را نمی‌فهمد، از جمله اسرار عجیب و غیرقابل فهم است. نتیجه جنبی و تسخیرکننده این مراحل ــ این ادب کردنهای بیهوده و خسته کننده ــ ایجاد احساسهای منفی در «کودک» است. بر پایه این احساسهای منفی، انسان کوچک در سالهای اولیه زندگی‌اش به این نتیجه می‌رسد که «من "خوب" نیستم.»
Mohammad Ali Zareian
در جنبه «والد» شخصیت انسان تمام کدها، اخطارها، و قوانین و مقرراتی که بچه از پدر و مادر خود شنیده یا در رفتار آنها دیده، محفوظ است. دامنه این محفوظات به اولین ارتباطات او با پدر و مادر می‌رسد، و بچه در ابتدا معنی این ارتباطات را بدون مفهوم کلمات، و فقط از طریق حالات صدا، حالات صورت، بغل کردن، یا بغل نکردن و بعدها به مرور ــ وقتی این انسان کوچک قادر به فهم کلمات می‌شود ــ از طریق کلمات و دستورات، تفهیم و کسب و ضبط می‌کند.
Mohammad Ali Zareian
هرگونه واحد آمیزش اجتماعی یک «رفتار متقابل» نام دارد. هر وقت یک انسان با یک نفر یا بیشتر در تماس باشد، دیر یا زود یکی از آنها حرفی می‌زند، یا علامتی نشان می‌دهد، که حضور دیگری را ثابت می‌کند. ما این را یک انگیزه رفتار متقابل می‌نامیم. سپس آن شخص «متقابلا» حرفی می‌زند، یا علامتی نشان می‌دهد، که بطریقی پاسخی به آن انگیزه است، و آن پاسخ رفتار متقابل نامیده می‌شود.
Mohammad Ali Zareian
بچه‌ای که اوتیسم دارد هرگز تولد روانی پیدا نمی‌کند.
Mähi
شور دانستن حقیقت غالبآ با جوابهایی که وزن قدرت مطلق دارند خاموش می‌شود.
samira
در گروههای معالجاتی ما، هر کس از واژه‌های مصطلح و رایج نظیر «چرا «بالغ» ات را بکار نمی‌اندازی؟» استفاده می‌کند. این در موقعی گفته می‌شود که طرف مخاطب ظاهرآ احساساتی شده باشد. یا ممکن است پرسیده شود: «رفتار اصلی چه بود؟» معنای این پرسش آنست که «به «بالغ» خود رجوع کن، و شباهت بین علائم کنونی را که موجب گرفتاری کنونی شده با تجربه مشابهی که در کودکی موجب ضبط چنین گرفتاری شده بود، تجزیه و تحلیل کن.» کار مداوم «بالغ» شامل بررسی اطلاعات قدیمی، اعتبار دادن یا اعتبار ندادن، و بالاخره دوباره بایگانی کردن آنها برای استفاده در آینده است. اگر این کار بخوبی و نرمی پیش برود، و تقریبآ هیچ تضادی بین آنچه که به او یاد داده بودند و آنچه واقعیت است وجود نداشته باشد، کامپیوتر وضعش خوب، و آماده برای کارهای مهم است. از همه مهمتر کار خلاق است. نیروی خلاق، از حس کنجکاوی «کودک» زاده می‌شود، که البته در «بالغ» نیز هست. «کودک» جنبه خواستن را مهیا می‌کند و «بالغ» جنبه توانستن را. لازمه اساسی خلاقیت، زمان کامپیوتری است. اگر کامپیوتر تلنباری از کارهای قدیمی باشد وقت زیادی برای کار تازه نخواهد ماند. نکته دیگری نیز کمک می‌کند. بیشتر کارهای روزمره ما، رفتار و اعمال ما خودبخودی است و کامپیوتر به‌طرز خودکار عمل می‌کند. برای مثال هنگام رانندگی جلو چراغ قرمز خودبخود توقف می‌کنیم
سینا
امروزه بهترین ازدواجها، ازدواجهایی هستند که در هر دو طرف زمینه و وضع اجتماعی و گذشته مشابه است، و هر دو طرف خودشان هم در تشخیص واقعیت و علاقه به واقعیت نظر مشابه دارند. اما وقتی «کودک» بر اوضاع مسلط می‌شود تشابهات از یاد می‌روند و قرارداد ازدواج که در اصل می‌گفت «با هم زندگی می‌کنیم تا مرگ ما را از هم جدا کند» به این تعبیر تبدیل می‌شود که «با هم زندگی می‌کنیم چون هر دو رقص دوست داریم» یا «هر دو بچه دوست داریم» یا «هر دو کار می‌کنیم» یا «هر دو اسب دوست داریم» یا «هر دو هروئین می‌کشیم». برای آنها، عالی بودن و کامل بودن زن یا شوهر بستگی به قد بلند و شانه‌های پهن، دندانهای سفید، پستانهای بزرگ، ماشینهای براق، یا چیزهای فناپذیر دیگر دارد. گاهی اوقات هم پیوند بر پایه نارضایتیهای مشترک قرار می‌گیرد، و این فرضیه غلط که دشمنِ دشمنِ آدم، دوست آدم است زیر بنای فکری زندگی می‌شود ــ درست مثل دو بچه که هر دو از مادرهایشان قهر کرده‌اند و فکر می‌کنند می‌توانند به همدیگر دلداری بدهند و یاران خوبی برای هم باشند ــ چون هر دو بدبختی مشترکی دارند. بنابراین زوجهایی را می‌بینیم که با این نوع اشتراک سراب و به سبک بازی «من و تو در مقابل آنها» با بدبختی هم سر می‌کنند؛ و این روحیه خصومت‌آمیز «من و تو در مقابل آنها» فلسفه و راه زندگی آنها می‌شود:
سینا
«مردی که واقعآ علم دارد لغات مشکل زیادی بکار نمی‌برد... لغات مشکل و بزرگ مشکلات بزرگ را حل نمی‌کنند.»
امید زندگی
«اعتراف» به گناه بدون تغییر بنیادی، یک بازی است
کاربر ۸۶۳۴۹۰۱
علم «تحلیل رفتار متقابل» در مراحل اولیه، اصولاً یک روش یاددادن و یادگرفتن است و هدف آن این است که: مفاهیم مشخصی را تثبیت کنیم تا به‌وسیله آن دو یا چند نفر بتوانند طی یک بررسی مشترک بفهمند که چگونه «والد» و «بالغ» و «کودک» در رفتار امروز انسانها ظاهر می‌شوند.
Karow Rezvani
برتراند راسل گفته است: «انسان نمی‌تواند صرفآ از نظر احساس وظیفه فکر کند. من گهگاه به موفقیت کوچکی احتیاج دارم که... منبع انرژی کوچکی داشته باشم.
Oubliée
«چه حماقتی! ما از اینکه نکند تمام زندگیمان به هدر برود وحشت داریم، اما هر روز از تکه‌تکه دورریختن آن ابائی نداریم.»
Mani
«اعتراف» به گناه بدون تغییر بنیادی، یک بازی است.
سمیرا نصرت
خیلی عالیی باشد. من چیزی نمی‌فهمم. هیچ خوب نیست.» پسری در جواب این که آیا دوست دختر او از این کار
لیوبی1
خیلی عالیی باشد. من چیزی نمی‌فهمم. هیچ خوب نیست.» پسری در جواب این که آیا دوست دختر او از این کار
لیوبی1
خیلی عالیی باشد. من چیزی نمی‌فهمم. هیچ خوب نیست.» پسری در جواب این که آیا دوست دختر او از این کار
لیوبی1
خیلی عالیی باشد. من چیزی نمی‌فهمم. هیچ خوب نیست.» پسری در جواب این که آیا دوست دختر او از این کار
لیوبی1
با خشونت محال است به کسی یاد داد که خشونت نکند.
سمیرا نصرت
همزمان با ضبط اطلاعات رویدادهای خارجی در آنچه که ما آن را «والد» نامیدیم ضبط دیگری نیز صورت می‌گیرد و آن ضبط رویدادهای «درونی» یا به عبارت دیگر، پاسخ یا عکس‌العمل انسان کوچک (یا احساس او) نسبت به آن چیزهایی است که می‌بیند و می‌شنود.
Oubliée

حجم

۳٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

حجم

۳٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
۹۸,۰۰۰
۳۰%
تومان