بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پدر ثروتمند پدر فقیر | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پدر ثروتمند پدر فقیر

بریده‌هایی از کتاب پدر ثروتمند پدر فقیر

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۲۹ رأی
۳٫۱
(۲۹)
من بسیاری از مردم را دیده‌ام که گفته‌اند: اوه، من در اصل به پول علاقه‌ای ندارم، ولی هنوز آن‌ها روزی هشت ساعت در یک دفتر به کار مشغول هستند. حال چرا آن‌ها کار می‌کنند؟ این طرز فکر شاید در مقایسه با کسی که پول‌های خود را ذخیره می‌کند، نشان دهندهٔ مشکلات روانی بیشتری باشد.»
ツAlirezaツ
در حقیقت دلیل این که بسیاری از مردم، ثروتمند هستند، به خاطر تمایلات آن‌ها نیست، بلکه به خاطر ترس است. در واقع آن‌ها فکر می‌کنند که پول می‌تواند ترس نداشتن پول و فقیر شدن را رفع کند. بنابراین زمانی که آن‌ها خروارها پول انباشته می‌کنند، تازه متوجه می‌شوند که ترسشان بدتر شده است. حالا آن‌ها ترس از دست دادن پول را دارند.
ツAlirezaツ
من می‌خواهم به شما بیاموزم؛ نه این که فقط پولدار بشوید، چون پولدار شدن مسائل را حل نخواهد کرد.» من با تعجب پرسیدم: حل نمی‌کند؟ جواب داد: «نه. این موضوع به احساسات دیگرم که به آن‌ها تمایل دارم، خاتمه نخواهد داد که بعضی‌ها به آن طمع می‌گویند، ولی من ترجیح می‌دهم بگویم تمایل؛ تمایل به یک مورد بهتر و بسیار طبیعی، یعنی هیجان یا خوشی بیشتر. بنابراین مردم به خاطر تمایلات خود برای پول کار می‌کنند. تعلق خاطر آن‌ها به پول برای لذت‌هایی است که آن‌ها فکر می‌کنند می‌توانند بخرند، ولی لذتی که پول به ارمغان می‌آورد اغلب عمر کوتاهی دارد و به زودی آن‌ها برای لذت‌های بیشتر، به پول بیشتری احتیاج خواهند داشت.
ツAlirezaツ
پرسیدم: «چه سرمشقی؟» جواب داد: همان سرمشق بلند شدن، به سر کار رفتن و اسکناس‌ها را خرج کردن و تکرار مکررات در زندگی ... و زندگی آن‌ها برای همیشه با دو احساس، ترس و طمع همراه خواهد بود. پیشنهاد پول بیشتر به آن‌ها، یعنی ادامهٔ همان چرخهٔ افزایش خرج کردن و این موردی است که من به آن «تله موش» می‌گویم. (همان چرخهٔ دورانی زندگی)
ツAlirezaツ
پدر ثروتمند با ملایمت گفت: «خوب است، بیشتر مردم دارای یک قیمتی هستند. و آن‌ها قیمت دارند، چون احساسات انسان ترس و طمع نام دارد. اول از همه، ترس از بی‌پول ماندن، ما را تحریک می‌کند تا سخت کار کنیم و سپس وقتی که حقوق خود را دریافت کردیم، طمع و یا تمایل ما شروع می‌کند به فکر کردن در مورد تمام موارد جالبی که می‌توان با پول خرید. سپس سرمشق و الگوی اصلی شکل می‌گیرد.»
ツAlirezaツ
فقیر و طبقهٔ متوسط برای پول کار می‌کند و پول برای ثروتمند کار می‌کند.
ツAlirezaツ
با لبخند گفت: «آن درس‌هایی که به شما در مدرسه یاد می‌دهند، آن درسی نیست که زندگی به شما یاد می‌دهد. بهتر است بگویم که زندگی بهترین معلم می‌باشد. بیشتر اوقات زندگی با شما صحبت نمی‌کند، فقط یک طوری شما را تحت فشار قرار می‌دهد. با هر فشار، زندگی می‌گوید: «بیدار شو مواردی هست که می‌خواهم به شما یاد بدهم.»
ツAlirezaツ
نگاهی به مایک کردم و گفتم: «من فکر می‌کنم، جیمی و دوستانش راست می‌گفتند، ما فقیر هستیم.» پدرم که در حال گذشتن از کنار ما بود، حرف من را شنید و رو کرد به ما و گفت: «پسرها، شما زمانی فقیر هستید که دست از کار بکشید، مهم‌ترین اصل این است که شما سعی خودتان را کردید. بیشتر مردم فقط حرف می‌زنند و در رؤیای ثروتمند شدن هستند، ولی شما یک کاری را شروع کردید. من به راستی به شما دو تن افتخار می‌کنم و دوباره به شما می‌گویم که ادامه بدهید ودست از کار نکشید.»
ツAlirezaツ
گفت: «خیلی خوب پسرم، اگر تو می‌خواهی پولدار شوی، باید یاد بگیری چطور پول بسازی.» پرسیدم: چطور پول بسازم؟ با لبخندی بسیار معنی‌دار جواب داد: «کلهٔ خود را به کار بینداز، این تمام آن چیزی است که می‌توانم به تو بگویم.» منظورش این بود که: «جواب را نمی‌دانم، خواهش می‌کنم سوال پیچم نکن و یا فقط همین را می‌توانم به تو بگویم.»
ツAlirezaツ
«زندگی همه را تحت فشار قرار می‌دهد، بعضی‌ها رها می‌کنند، بقیه می‌جنگند و تعداد اندکی درس‌ها را یاد می‌گیرند و حرکت می‌کنند. آن‌ها به فشار زندگی خوشامد می‌گویند. برای آن تعداد اندک از مردم، این به این معنی است که آن‌ها احتیاج دارند و می‌خواهند که چیزهایی یاد بگیرند. آن‌ها یاد می‌گیرند و حرکت می‌کنند. اکثریت استعفا می‌دهند و تعداد اندکی مثل تو مبارزه می‌کنند.»
parvin_pgh
«مغز من هر روز قوی‌تر می‌شود، چون به او تمرین می‌دهم. هر چه که مغزم قوی‌تر باشد، برای من بیشتر پول می‌سازد.»
123456789÷12345=?
سود را در زمان خرید باید به دست آورد نه وقتی که می‌خواهی آن را بفروشی.
آیدا
پیشنهاد بدهید، یک نفر خواهد گفت «آری»
آیدا
است. از انجام دادن فعالیتی که به کار نمی‌آید، دست بکشید و به دنبال کارهای جدیدی برای انجام دادن باشید.
آیدا
ثروتمند می‌داند که از پس‌اندازها فقط برای بوجود آوردن پول بیشتر استفاده می‌شود، نه برای پرداخت صورت‌حساب‌ها.
آیدا
وقتی شما جملهٔ «من توانایی ندارم» را بگویید، به صورت خودکار مغز شما از کار می‌افتد و با پرسیدن این سؤال که «چگونه می‌توانم توانایی مالی داشته باشم؟» مغز شما به کار وادار می‌شود.
کاربر ۸۸۴۷۵۴
فرصت‌ها می‌آیند و می‌روند، باید قابلیت این را داشته باشی که بدانی چه موقع تصمیم سریع بگیری و این خودش یک مهارت لازم است.
علیرضا
نبوغ مالی ما خوابیده است، به دلیل این که فرهنگ ما به ما آموخته که عشق به پول، سرچشمهٔ تمام بدی‌ها است. این فرهنگ، ما را تشویق به یادگیری یک حرفه می‌کند، تا بتوانیم برای پول کار کنیم، ولی به ما یاد نمی‌دهد که چگونه پول را داشته باشیم، تا برایمان کار کند. این فرهنگ به ما یاد می‌دهد که در مورد آیندهٔ مالی خود نگران نباشیم، چون بعد از این که دوران کاری ما به سر آمد، دولت و یا شرکتی که برای آن کار می‌کنیم، به ما رسیدگی خواهد کرد. با این وجود، فرزندان ما نیز در همان نظام آموزشی و همان مدارس تحصیل می‌کنند و خدا می‌داند که این چه زمانی خاتمه خواهد یافت.
ツAlirezaツ
«مواردی که می‌دانم، برایم پول می‌سازد و آنچه که نمی‌دانم باعث از دست دادن پولم می‌شود. هر زمان که من به خودم مغرور شده‌ام، پول از دست داده‌ام، چون وقتی که من مغرور می‌شوم؛ در واقع بر این باور هستم که مواردی که نمی‌دانم مهم نیستند.»
ツAlirezaツ
برای یک برنده، شکست، انگیزه است و برای بازنده‌ها، شکست، حرمان.
ツAlirezaツ

حجم

۴۵۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۷ صفحه

حجم

۴۵۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۷ صفحه

قیمت:
۸۹,۹۰۰
۲۶,۹۷۰
۷۰%
تومان