بریدههایی از کتاب پدر ثروتمند پدر فقیر
نویسنده:شارون لیچر، رابرت کیوساکی
مترجم:امیر باغستانی
انتشارات:انتشارات نسل نواندیش
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۱از ۲۹ رأی
۳٫۱
(۲۹)
«بنابراین اگر اول برای خودم پول کنار بگذارم؛ از نظر مالی، فکری و مالیاتی قویتر میشوم.»
ツAlirezaツ
برای یادگیری کار کنید، اما برای پول کار نکنید
ツAlirezaツ
در مدرسه یاد میگیریم که اشتباهات بد هستند و برای آنها تنبیه میشویم. اکنون اگر به راهی که برای یادگیری بشر طراحی شده، نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که انجام دادن اشتباهات است که باعث یادگیری میشود. ما راه رفتن را با زمین خوردن یاد میگیریم، اگر هرگز به زمین نیفتیم، هرگز نمیتوانستیم راه برویم. همین در مورد دوچرخهسواری نیز صدق میکند. من هنوز ترس را در زانوهایم به یاد دارم، ولی امروز بدون فکر کردن میتوانم دوچرخهسواری کنم و همین در مورد ثروتمند شدن نیز صادق است.
ツAlirezaツ
نبوغ مالی از این چهار مهارت تکنیکی تشکیل شده است:
۱. سواد مالی (توانایی خواندن اعداد و ارقام).
۲. موضع سرمایهگذاری (علم پول درآوردن از پول).
۳. بازار، عرضه و تقاضا: برای مثال الکساندر گراهام بل آنچه که بازار میخواست به آن عرضه کرد، چنان که بیل گیتس عرضه کرد.
ツAlirezaツ
من پرسیدم: «آیا یک مرد فقیر خوشحالتر است؟ جواب داد: «نه، فکر نمیکنم. چشمپوشی از پول از نظر روانی مثل چسبیدن به پول میباشد.»
ツAlirezaツ
پدرم که تحصیلات بالایی داشت، به من پیشنهاد میکرد: همان کاری که او انجام داده پیش بگیرم و میگفت: «پسرم من از تو میخواهم که سخت درس بخوانی، نمرات بالا بیاوری، تا بتوانی کاری با امنیت شغلی بالا در یک شرکت بزرگ پیدا کنی و مطمئن باشی که مزایای خوبی داشته باشد.
پدر ثروتمند از من میخواست، یاد بگیرم که پول چگونه کار میکند، تا بتوانم آن را به کار بیندازم تا برای من کار کند. البته این درسها را باید متأثر از زندگی و راهنماییهای او یاد میگرفتم و نه با نشستن در کلاس.
ツAlirezaツ
نبوغ مالی تلفیقی از مهارتهای حسابداری، سرمایهگذاری، شناخت بازار و قانون است.
alihola
۱. کاری که حضور من لازم نباشد. صاحب آن باشم، ولی توسط افراد دیگر هدایت و چرخانده شود. اگر من مجبور باشم که آن جا حضور داشته باشم، این شغل من میشود نه کار من.
۲. سهام اوراق بهادار
۳. اوراق قرضهٔ اقتصادی
۴. سهام شرکتهای سهامی
۵. درآمدی که از ملک و املاک است
۶. اوراق قرضهٔ کوتاهمدت (سند بهادار)
۷. حق امتیاز شخصی، مثل: موسیقی، حقالتألیف، سناریو، اختراع ثبت شده و...
۸. هر مورد دیگری که دارای ارزش باشد و تولید درآمد و یا افزایش قیمت پیدا کند و به راحتی در بازار نقد شود.
ツAlirezaツ
قیمت خانهها، همیشه بالا نمیروند. اکنون در سال ۱۹۹۷، هنوز دوستانی دارم که صاحب خانهای به قیمت یک میلیون دلار شدهاند که امروز فقط هفتصد هزار دلار میارزد.
ツAlirezaツ
وقتی موضوع خانه به میان میآید، من به آن مردمی اشاره میکنم که تمام زندگی خود را صرف پرداخت پول برای خانهای که هرگز صاحب آن نبودهاند میکنند. در واقع بیشتر مردم هر چند سال، خانهٔ جدیدی میخرند و هر بار متحمل وام سی ساله میشوند، تا بتوانند وامهای خانهٔ قبلی را به اتمام برسانند.
ツAlirezaツ
امروزه دانشآموزان و دانشجویان بدون هیچ مهارت مالی از مدرسه فارغالتحصیل میشوند و مانند میلیونها نفر از مردم موفقیتهای شغلی خود را دنبال میکنند، ولی بعد خودشان را در منجلاب مشکلات مالی غرق میکنند. در حالی که آنها سخت کار میکنند، ولی پیشرفتی عایدشان نمیشود. زیرا کمبود تحصیلات آنها چگونه پول درآوردن نبوده، بلکه چگونه خرج کردن و چکار کردن با پول بعد از به دست آوردن آن بوده است.
ツAlirezaツ
در سال ۱۹۶۰ وقتی که من در دبیرستان مشغول تحصیل بودم، اگر کسی شاگرد خوبی بود همه به سرعت میگفتند که این دانشآموز خوب، باید پزشک بشود. اغلب هیچکس از آن بچهها سؤال نمیکرد که آیا میخواهی پزشک بشوی یا نه؛ چون این حرفهای بود که درآمد و موقعیت مالی فرد را تضمین میکرد.
امروزه، پزشکان با مسائل مالی از طرف شرکتهای بیمه، دخالتهای دولت و دادخواهی از سهلانگاری خود و... دست و پنجه نرم میکنند که من حتی برای بدترین دشمن خودم نیز آن را نمیخواهم. بچهها نیز میخواهند که ستارهٔ بسکتبال، گلفباز مثل تایگر وودز، نابغهٔ رایانه، ستارهٔ سینما،
ツAlirezaツ
دلیل این که مثبت فکر کردن به تنهایی کاربرد ندارد، این است که بیشتر مردم به مدرسه میروند، ولی هرگز در مورد این که پول چگونه کار میکند یاد نگرفتهاند. بنابراین آنها زندگیشان را صرف کار کردن برای پول میکنند.
ツAlirezaツ
میخواستم این را با یک نفس بلند بگویم
به همین گونه زندگی ما میگذرد
در جنگل آن دو راه از هم جدا میشوند و من
آن راهی را انتخاب میکنم که مسافرین کمتری از او گذشتهاند
و آن موجب تمام تفاوتها بود
123456789÷12345=?
من دریافتم که پدر فقیر من، فقیر بود؛ نه به خاطر میزان پولی که در میآورد که در واژه این معنی را میداد، بلکه به خاطر تفکرات و عملکرد خودش بود.
123456789÷12345=?
اول آنچه را که میخواهید بدهید، سپس به صورت انبوه دریافت میکنید.
آیدا
برخی میگویند که من مردم را به کار میگیرم، چون دستمزدی به اندازهٔ کارخانهٔ نیشکر و یا دولت نمیپردازم، ولی من میگویم: «مردم خودشان، خود را به کار میگیرند. این ترس آنها است، نه من.»
AliReza
«بین فقیر بودن و ورشکسته شدن، تفاوت بسیار زیادی وجود دارد؛ ورشکستگی موقتی است، ولی فقر همیشگی.»
علیرضا
یاد بگیرید که از احساسات خود برای فکر کردن استفاده کنید، نه این که با احساسات خود فکر کنید.
ツAlirezaツ
«تمدنهای بزرگ زمانی از هم پاشیده شدهاند که فاصلهٔ بین ثروتمند و فقیر بسیار زیاد شده است. آمریکا نیز در همان خط سیر، حرکت میکند و این نشان میدهد که تاریخ دوباره تکرار خواهد شد، چون ما از تاریخ درس نمیگیریم و فقط نامها و روزهای تاریخی را به یاد میسپاریم، نه درسهای آن را.»
ツAlirezaツ
حجم
۴۵۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۴۷ صفحه
حجم
۴۵۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۴۷ صفحه
قیمت:
۸۹,۹۰۰
۲۶,۹۷۰۷۰%
تومان