بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رازهایی درباره زندگی | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رازهایی درباره زندگی

بریده‌هایی از کتاب رازهایی درباره زندگی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۹از ۱۶ رأی
۴٫۹
(۱۶)
هرگز نمی‌توانید به کسی احساس عشق و دوست داشتنی بودن بدهید، مگر آنکه او قبلا ظرفیت پذیرش، قابلیت و توانایی عشق ورزیدن به خودش را داشته باشد. چنانچه کسی خود را دوست نداشته باشد و به خودش عشق نورزد عشق شما را نیز احساس نخواهد کرد.
seemorgh
ما انسان‌ها نیز همگی زغال‌هایی هستیم در حال تبدیل به الماس. درست همان‌گونه که زمین آن زغال را تحت فشار قرار می‌دهد و شرایط و مقتضیات لازم برای پرورش الماس را فراهم می‌آورد، زندگی نیز دائم ما را تحت فشار قرار می‌دهد و ما را با چالش‌های گوناگون روبرو می‌سازد و تمامی آنچه را بدان نیاز داریم تا کمال یابیم و تغییر کنیم تا به انسان‌هایی روشن‌بین و خودآگاه و بصیر بدل شویم، در اختیار ما قرار می‌دهد.
seemorgh
زندگی آن است که خودت قطعه‌های گمشدهٔ وجودت را به هم بچسبانی و خودت را جمع و جور کنی. زندگی پیش ساخته نیست. آن قلعه به من یاد داد که هدف زندگی من این نیست که همه چیز عالی، ایده‌آل و بی‌عیب و نقص باشد، درست مثل عکس روی جعبهٔ مقوایی، بلکه هدف زندگی این است که از وقایع و رویدادهای زندگی‌مان صبوری، جرأت، شهامت و پذیرش را بیاموزیم.
seemorgh
آیا می‌خواهید طعم عشق شورانگیز را بچشید؟ یک روز از زندگانی خود را انتخاب کنید و تصور کنید آن روز آخرین روز زندگی شما روی زمین است. تصمیم بگیرید آن روز را طوری زندگی کنید که گویی دیگر فردا اینجا نخواهید بود.
seemorgh
زندگی با عشق به این معناست که با یک‌یک روزهای زندگی خود مانند معشوق خود رفتار کنید. زندگی با عشق به این معناست که هر لحظه را تمام و کمال در آغوش گیرید، با نزدیکی و صمیمیت تمام؛ و عشق خود را از آن دریغ نکنید. زندگی با عشق به این معناست که هر رویداد را تمام و کمال تجزیه و تحلیل کنید و با شور و اشتیاق و تعهد تمام قلب و روح خود را به روی آن بگشایید. درست همان‌گونه که قلب و روح خود را به سوی معشوق می‌گشایید.
seemorgh
آیا شما هرگز به یک حیوان وحشی اجازه می‌دهید داخل خانه‌تان این طرف و آن طرف بدود؟ آیا اجازه می‌دهید که مبلمان و اثاثیهٔ شما را خراب کند؟ آیا شما به یک بچهٔ سرکش و عصیان، در حالی که داد و فریاد می‌کند اجازه می‌دهید از این اتاق به آن اتاق بدود و سر راهش همه چیز را به هم بریزد و مزاحم کار شما بشود؟ البته که نه. با وجود این، اغلب ما به فکر و ذهنمان اجازه می‌دهیم هر طور دلش می‌خواهد، با توحش تمام مثل یک حیوان رام نشده و غیر اهلی یا کودکی عصیانگر و سرکش این طرف و آن طرف بدود و همه چیز را خراب کند و آرامش و صلح درون ما را به هم بزند و برای‌مان درد و رنج و زحمت زیادی درست کند.
seemorgh
این یکی از اشتباهاتی است که در زندگی مرتکب می‌شویم. چالش‌ها و موانع را «بد» تلقی می‌کنیم. چیزهای بدی که هر چه زودتر باید از شرشان خلاص شویم. درست به همان طریقی که می‌خواهیم از شر یک کیسه زبالهٔ بدبو خلاص شویم. هنگامی که چنین نگرش و برخوردی با مشکلات و موانع داریم، یک یک چالش‌های زندگی‌مان به دشمنانی تبدیل می‌شوند که باید با آن‌ها بجنگیم و مدام با سرنوشت خود دست به گریبان‌ایم. تعجبی ندارد تا این حد احساس اضطراب، خستگی و ناشادی می‌کنیم چرا که با زندگی درگیر نبردی بیهوده شده‌ایم.
seemorgh
راز (۱): تمامی آنچه به منظور خوشحالی و خوشبختی واقعی بدان نیاز دارید در درون خودتان است هیچ‌کس غیر از خودتان قادر نیست آرامش درونی را برایتان به ارمغان آورد.
seemorgh
«امروز چه چیزی آموختم؟» «در چه زمینه‌هایی رشد کردم؟» به مجرد اینکه اینها را از خودم می‌پرسم متوجه می‌شوم که حقیقتی از دیدم پنهان مانده بوده و در مورد خودم سخت‌گیری کرده و چالش‌هایی را که با آن‌ها روبرو بودم به غلط تعبیر و تفسیر کرده بودم. همیشه متعاقب اینکه در خودم غور می‌کنم و سؤالات فوق را در برابر خودم قرار می‌دهم احساس خویشتن‌دوستی بیشتری می‌کنم.
Maede Doust
یک بار جملهٔ قصار یکی از بزرگان را در جایی خواندم که واقعآ مرا تکان داد: «الماس همان تکه زغال سیاه و بی ارزشی است که هیچ وقت جا نزد و از کار و تلاش باز نایستاد.» کربن یا زغالی را که در اعماق زمین مدفون شده در نظر بگیرید. چنانچه از روشهای معجزه‌آسا و شگفت انگیز طبیعت آگاهی نداشتید ممکن بود بعد از معاینه و بررسی این عنصر سیاه رنگ و بی ارزش به این نتیجه برسید که ذاتآ و ماهیتآ خاصیتی خنثی دارد و هرگز ظرفیت و توانایی این را ندارد که رشد کند و تغییر یابد. سپس چنانچه هزاران سال بعد مجددآ به اعماق زمین برگردید و همان تکه زغال سیاه زنگ و بی ارزش را از نزدیک مشاهده کنید، از تغییر و تحولی که در آن به وقوع پیوسته است حیرت خواهید کرد. اینجاست که می‌بینید آن تکه زغال سیاه بی‌ارزش به صورت الماسی شفاف و زیبا و بلورین تبلور یافته است. دلیل آن نیز این است که هرگز فشارهای لایهٔ زمین از روی آن تکه زغال برداشته نشده و فشار لایه‌های درونی زمین بوده که آن زغال را به الماسی زیبا و ارزشمند تبدیل کرده است.
Maede Doust
این اهداف و مقاصد باعث می‌شوند شما همواره برای خودتان «معیارها» و «بایدها» و «نبایدها» یی تعیین کنید. باید تا قبل از سن مشخصی همسر مناسبی یافته باشم. باید تا قبل از سن مشخصی این تعداد بچه داشته باشم و همه هم باید بچه‌های خوب و سر به راهی باشند. باید خانه‌ای را که همیشه در آرزویش بودم، داشته باشم. باید شغل خوبی داشته باشم. باید استعدادها و توانایی‌های هنری خودم را شکوفا کرده باشم و به کمک آن‌ها اثری خلق کرده باشم. باید این قدر پول دربیاورم. باید به دیگران کمک کنم. باید وزنم این قدر باشد، نه بیشتر. باید از پدر و مادرم موفق‌تر باشم. باید برای دوران بازنشستگی‌ام این قدر پول پس‌انداز کرده باشم. باید قبل از اینکه بمیرم این کارها را کرده باشم و به این جاها هم سفر کرده باشم.
Maede Doust
هنگامی که مناظری که در پیرامون خود می‌بینید آشنا به نظر می‌رسند نشانهٔ آن است که از مبدأ خیلی فاصله نگرفته‌اید. اما هنگامی که به دور و اطراف خود نگاهی می‌اندازید و می‌گویید: «خدایا این‌جا دیگر کجاست؟» آنگاه می‌توانید بفهمید که با سرعت تمام راهی طولانی را پیموده‌اید و پیشرفت‌های زیادی کرده‌اید.
محمدجعفر مغنی
از خداوند خواسته بودم تغییری شگرف در سطح خودآگاهی من ایجاد کند. اما تصویری که از آن تغییر شگرف روحی در ذهن خودم پرورانده بودم تصویری پخته و جا افتاده نبود؛ بدین معنی که خیال می‌کردم زندگی‌ام باید ساده و ساده‌تر شود و من روز به روز خوشحال و خوشحال‌تر. هیچ مشکلی نداشته باشم و مانعی بر سر راهم نباشد.
محمدجعفر مغنی
عقل سلیم به شما گوید که در دانش پزشکی برخی درمان‌ها نیز وجود دارد که برای سلامتی بسیار مفید است اما شاید اصلا خوشایند و بدون درد نباشد. اما متأسفانه نظیر همین درک و آگاهی را در سایر زمینه‌های زندگی خود نداریم.
محمدجعفر مغنی
هنگامی که یگانه هدف ما در زندگی آن است که «به‌دست آوریم» و به موفقیت‌های بیشماری دست یابیم، همواره احساس شکست‌خوردگی خواهیم کرد چرا که همیشه همه چیز آن طور که ما برنامه‌ریزی کرده بودیم پیش نخواهد رفت. هنگامی که به زندگی به مانند کلاس درس نگاه کنید که در آن موفقیت، تغییر و رشد و تعالی انسانی معنا شده است، رویدادها و احساسات خود را با دید و نگرشی متفاوت ارزیابی خواهید کرد.
محمدجعفر مغنی
دنیا به خودی خود مکانی خنثی است. هر اتفاقی که می‌افتد نه مثبت است نه منفی. این تعبیر و تفسیر شماست که آن را به یک تلقی مثبت یا منفی تبدیل می‌کند. کاری که خودتان از درون خودتان برای خودتان می‌کنید است که می‌تواند مثبت یا منفی باشد. در واقع هیچ اتفاقی بیرون از شما نمی‌افتد. تمام اتفاقات درون شما می‌افتد.
محمدجعفر مغنی
امید بستن به وقایع و رویدادهای زندگی و امید به اینکه با انتظارات و توقعات شما هماهنگ شود مثل این است که داخل یک اقیانوس طوفانی بپرید و امیدوار باشید که آب اصلا حتی شما را تکان هم ندهد.
محمدجعفر مغنی
هنگامی که روزتان را با انتظارات و توقعات خاصی شروع می‌کنید و بنا را بر اتفاقاتی می‌گذارید که قرار است پیرامون شما بیفتد تا شما از درون احساس خوشحالی و خوشبختی کنید، خودتان را از همین الان آبستن شکست و احساس بدبختی و بیچارگی می‌کنید. بدین ترتیب شما خود را قربانی شرایط و مقتضیات محیطی می‌کنید و هیچ تسلطی بر آن ندارید و برای احساس رضایت و خوشحالی درونی تمام و کمال متکی و وابسته به دیگران و عوامل محیطی و خارجی هستید.
احسان رضاپور
اصولا زندگی پیش‌بینی‌ناپذیر است. صرف نظر از اینکه چقدر تلاش کنیم تا بر اوضاع و شرایط، مردم و غیره مسلط شویم، باز هم پیش می‌آید که شکست بخوریم. مثلا مردم آن طور که ما دوست داریم با ما رفتار نمی‌کنند. شرایط و مقتضیات همیشه در حال تغییر است، در حالی که ما دوست داریم ثابت باشد. اتفاقی پیش می‌آید که از حیطهٔ اختیار ما خارج است و هیچ کاری از دست ما ساخته نیست.
احسان رضاپور
روابط صمیمی معمولا سختی‌هایی برای شما به همراه دارند و شما را معذب و ناراحت می‌کنند چرا که وادارتان می‌کنند به آیینه‌ای که پیش روی شماست نگاه کنید و ویژگی‌هایی را که در دیگران نمی‌پسندید، بازتاب بخش‌های ناخوشایند وجود خودتان بدانید که تا آن زمان با آن‌ها روبر و نشده بودید.
seemorgh

حجم

۳۴۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۴۱۹ صفحه

حجم

۳۴۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۴۱۹ صفحه

قیمت:
۹۹,۹۰۰
۲۹,۹۷۰
۷۰%
تومان