بریده‌هایی از کتاب رمز اعتماد به نفس

توجه ما یک نیروی قدرتمند است و سخت نیست که از آن به نفع خودمان استفاده کنیم.

اگر قرار است شما فقط یک مطلب را از این کتاب به یاد داشته باشید، آن مطلب باید این باشد که: «وقتی شک دارید، عمل کنید.»

اگر با این جمله موافق باشید که «من یک انسان ارزشمند هستم و راجع به خودم خوب فکر می‌کنم.»، به احتمال زیاد از عزت نفس بالایی برخوردارید.

این اعتماد به نفس است که نوع رفتار افراد را تعیین می‌کند. شاید خودمان متوجه نباشیم، ولی همه ما همیشه برای اعتماد به نفس ارزش بیش از حدی قائلیم و به کسانی که آن را بروز می‌دهند، احترام می‌گذاریم.

«وقتی انسان‌ها اعتماد به نفس داشته باشند و فکر کنند در مسئله‌ای مهارت دارند، حتی اگر در واقع نداشته باشند، بسیاری رفتارهای کلامی و غیرکلامی را از خود بروز می‌دهند.» او به زبان بدن این افراد اشاره کرد که دائماً در حال توسعه است و تن صدای پایین آن‌ها و تمایلشان به این که خیلی زود و با آرامش صحبت کنند. وی افزود: «آن‌ها برای این که در چشم دیگران بسیار متکی به نفس جلوه کنند، خیلی کارها انجام می‌دهند و این ربطی به خوب بودن یا نبودن آن‌ها در آن کار به خصوص ندارد.»

فکر کردن بیش از حد، علاقه به راضی نگهداشتن دائم دیگران و ناتوانی در فراموش کردن شکست‌ها سه خصیصه‌ای هستند که در لیست سیاه اعتماد به نفس قرار دارند؛

آنچه در مراحل اولیه به آن نیاز داریم آغاز حرکت، خطر کردن، شکست خوردن و اجتناب از لکنت و عذرخواهی و دروغ گفتن است. این‌گونه نیست که زنان توانایی موفقیت را نداشته باشند، بلکه به نظر می‌رسد اعتقاد ندارند که می‌توانند موفق شوند و همین مسئله آن‌ها را حتی از تلاش کردن باز می‌دارد. زنان آن‌قدر مشتاقند همه‌چیز را درست انجام دهند که از اشتباه کردن وحشت دارند، ولی اگر ما ریسک نکنیم هیچ‌گاه به مرحله بعدی راه پیدا نخواهیم کرد.

اگر حرکت نکنید، شانس موفقیتتان کم می‌شود. ضمن این که وقتی تلاش می‌کنید، می‌توانید بیشتر از آنچه فکر می‌کنید موفقیت کسب کنید. چند بار در زندگی کاری را انجام نداده‌ایم، فقط به دلیل این که فکر می‌کردیم شکست می‌خوریم؟ آیا واقعاً شکست بدتر از انفعال است؟ و اگر تصمیم گرفته بودیم که سعی خودمان را بکنیم، چقدر احتمال داشت که پیروز شویم؟

اعتماد به نفس، دست کم بخش غیر ژنتیکی آن، نیاز به کار سخت، ریسک بزرگ، حضور قدرتمند و گاهی‌اوقات شکست تلخ دارد و ساختن آن رویارویی دائم با همه این مسائل را می‌طلبد.

داستان‌هایی که ما درباره ریشه‌های موفقیت و شکستمان می‌گوییم، زیربنای اعتماد به نفس است.