بریدههایی از کتاب تو کله خر هستی؛ برو پیش موفق میشوی
۳٫۷
(۴۴)
اتفاقی که اغلب میافتد این است که علیرغم بهترین قصد و نیت و سختکوشیات، تو سعی میکنی با استفاده از باورهای محدودکننده و الگوهای قدیمی شرایط خود را کنترل کنی. خیال میکنی حتماً لازم است به جای ایمان و توکل و شکرگزاری (تفکر بر اساس عشق) زمام امور را بهدست بگیری (تفکر بر اساس ترس).
فرزانه رضایی
به خدا توکل کن. به زندگی «بله» بگو و ببین چگونه ناگهان زندگی به جای اینکه علیه تو باشد، بر وفق مرادت میشود.
ـ اکهارت تول؛
فرزانه رضایی
چسبیدن به رنجش و دلخوری مثل این است که خودت سم بخوری ولی منتظر باشی دشمنانت بمیرند.
فرزانه رضایی
تو باید طرز فکرت را عوض کنی تا سروکله نشانهها برایت پیدا شود. اشتباه ما این است که بر عکس عمل میکنیم. ما اصرار داریم که اول نشانهها را ببینیم و بعد باور کنیم که اینها واقعیت دارند.
فرزانه رضایی
تو واقعیت خودت را خلق میکنی. تو بیشتر عمرت را صرف خلق چیزهایی کردهای که منشأ تمام آنها باورهای محدودکنندهات بوده است.
فرزانه رضایی
آنایس نین شاعر میگوید: «روزی میرسد که خطر غنچه ماندن روی شاخه، دردناکتر از خطر شکفته شدن باشد.»
فرزانه رضایی
ما در کائناتی زندگی میکنیم که انرژی ارتعاشی دارد. کائنات پر از وفور نعمت است. هر آنچه دلت بخواهد در اینجا هست و در این لحظه کائنات منتظر توست تا نگرش و انرژی ارتعاشی خودت را تغییر بدهی و نعمت را دریافت کنی، که شامل پول هم میشود.
فرزانه رضایی
در زندگی کسی را میشناسی که «همه چیز بلد» غیرقابل تحملی است. هر دفعه که تو دهانت را باز میکنی تا در مورد کاری که کردی بگویی، او میگوید که قبلاً این کار را انجام داده است. هر آنچه را تو میدانی، او قبل از تو میدانسته است و خیلی هم بیشتر. او میخواهد مطمئن شود که تو و هر کس دیگری تا چند محله آنورتر هم خبر داشته باشد که او علامه دهر است و در مورد هر چیزی اطلاعات دارد. گرچه وقتی تو پیش او هستی از بس کفری میشوی دلت میخواهد سر او را به دیوار بکوبی، ممکن است کسی دیگر مجذوب کلام او میشود و از او دل نکند.
دلیل اینکه او تو را دیوانه میکند این است که به احتمال زیاد تو هم مثل او آدمی همه چیز بلد هستی و نگران میشوی و احساس تزلزل میکنی که مبادا مردم خیال کنند تو چیزی سرت نمیشود.
واقعیت وجودی ما آیینه افکار خودمان است، که مردم درون این واقعیت را هم شامل میشود.
sahar
یادت باشد انجام دادن کاری بهتر از این است که عالی باشد. چه خوب و چه بد، دستبهکار شو
حتی اگر هنوز آمادگیاش را نداری، همین حالا وبسایت خودت را درست کن، جواب ایمیلهایت را بده، تلفن کاریات را بزن، یا برای اجرای برنامهای حرفهای جا رزرو کن. هیچکس اهمیتی نمیدهد یا حتی متوجه نمیشود که همه چیز صددرصد عالی نیست. راستش هیچ چیزی صددرصد عالی نخواهد بود. هیچ چیزی بهتر از این نیست که به جای دستدست کردن، قال قضیهای را بکنی. پس همین حالا بجنب. چیزی بهتر از این نیست که کار را انجام دهی و آن را به سرانجام برسانی. پس همین حالا دستبهکار شو!
sahar
به همه ابعاد قضیه توجه کن
خیلی مهم است که به خاطر بسپاری هر کس در دنیای تخیلی خودساختهاش زندگی میکند. تو هم هرگز از دنیای آنها سر در نمیآوری و نمیدانی تحت چه فشاری هستند یا دلیل واکنش آنها چیست. تو خیال کنی یک جای کار آنها ایراد دارد، ولی در دنیای تخیلی آنها همه چیز روبهراه است و ایراد از توست. حالا این قضیه را از جنبهای دیگر نگاه کن. از پافشاری و اصرار به اینکه «یا حرف من یا برو به سلامت» دست بردار. کوتاه بیا. در این صورت از اینکه چطور بهسرعت خشم و دلخوریات فروکش میکند، مات و مبهوت میشوی.
sahar
آیا واقعاً ارزش دارد که بار حالوهوایی افتضاح را به دوش بکشی تا مثلاً ثابت کنی حق با تو بوده است؟ از خودت بپرس: الان چه کاری بکنم یا نکنم و چه فکری بکنم یا نکنم تا خوشحال باشم؟ اگر جوابت این بود که «بگذار آن بیشعور خیال کند حق با او بوده»، پس بگذار این خیال را بکند.
sahar
در هر موقعیتی رسالت تو این است که بدانی چه چیزی خوشحال و سرزندهات میکند، سپس آن را خلق کنی؛ نه اینکه برای خودت دلیل بیاوری که شانس و اقبال و لیاقت داشتن آن را نداری، یا اینکه خیال کنی اگر چیزی بیشتر از قبل بخواهی حتماً آدمی حریص و خودشیفته به حساب میآیی، یا اینکه خیال کنی باید طبق دستور پدر و عمه جانت عمل کنی.
تو باید دل و جرئت به خرج دهی و خود واقعی پر نشاط، شنگول و بیپروایت را آشکار کنی.
خبر خوش این است که برای انجام این کار فقط کافی است تحولی ساده در خودت ایجاد کنی؛ باید برای ایجاد تغییر و تحول در زندگیات از «خواستن» به سوی «اراده و عزم راسخ» بروی.
sahar
در هر موقعیتی رسالت تو این است که بدانی چه چیزی خوشحال و سرزندهات میکند، سپس آن را خلق کنی؛ نه اینکه برای خودت دلیل بیاوری که شانس و اقبال و لیاقت داشتن آن را نداری، یا اینکه خیال کنی اگر چیزی بیشتر از قبل بخواهی حتماً آدمی حریص و خودشیفته به حساب میآیی، یا اینکه خیال کنی باید طبق دستور پدر و عمه جانت عمل کنی.
خانوم میم
اولین عامل برای خلاص شدن از شر باورهای محدودکنندهی ضمیر ناخودآگاه، شناسایی باورها است. بدون شناخت باورها، تو نمیتوانی برای حل مشکلاتی که ریشه آن در ضمیر ناخودآگاهت نهفته است، کاری از پیش ببری و صرفاً به ضمیر خودآگاه متکی میشوی.
bemo
برای تغییر و تحول در زندگیات و شروع زندگی جدید، ایمان تو اعجازآفرین است و باید بدانی که تو عظیمتر از ترسهایت هستی
mahdi eghbal
اراده کن فردی بشوی که تصمیماتی سریع و عاقلانه میگیرد.
mahdi eghbal
تصمیمگیری یعنی رهایی. دو دلی یعنی زجر.
شک و تردید یکی از متداولترین دوزوکلکهای موجود برای توقف و گیر کردن در محدوده به اصطلاح ایمن و آشناست.
mahdi eghbal
اگر ارتباطی محکم با واقعیت نداشته باشی ـ این واقعیت که در دنیایی پر از وفور نعمت زندگی میکنی و معرکه و باجبروت و دوستداشتنی هستی ـ اگر میلی شدید و باوری قوی به رؤیایت قبل از اینکه مرئی شود نداشته باشی، طعمه ترس خود و دیگران میشوی که رسیدن به خواستهات امکانپذیر نیست و به جای اصلاح مسیر و غلبه بر موانع برای آشکار شدن خواستههایت، سرخورده میشوی.
mahdi eghbal
اما فورد مصمم بود. او برای شم و شهود و ژرفبینی خودش بیش از عقاید پیشپاافتاده دیگران ارزش قائل بود. او اراده کرد تا موتورش همانطور ساخته شود که مد نظرش بود و چیزی هم جلودار او نبود.
mahdi eghbal
با آگاهی از این مسئله که چه میکنی، میتوانی دلیل انجام این کار را کشف کنی و بعد هم به جای اینکه چشمبسته از روی عادت آن را عملی کنی، آن خصلت را از بین ببر.
mahdi eghbal
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۸۵,۹۰۰
۲۵,۷۷۰۷۰%
تومان