بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بریت ماری اینجا بود | صفحه ۱۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بریت ماری اینجا بود

بریده‌هایی از کتاب بریت ماری اینجا بود

نویسنده:فردریک بکمن
انتشارات:نشر نون
امتیاز:
۴.۱از ۳۷۵ رأی
۴٫۱
(۳۷۵)
آدم وقتی به سن خاصی می‌رسد تقریباً همۀ سؤال‌هایی که از خودش می‌پرسد به یک چیز ختم می‌شود: چطور باید زندگی کرد؟
Fateme Soltani
وقتی کسی را در لحظه‌ای که بیش از همیشه به تو احتیاج دارد ترک بکنی، آن وقت عشق چه ارزشی دارد؟
Evergreen
شاید داخل گلدان‌ها فقط خاک باشد، اما زیر همین خاک گل‌ها به انتظار بهار نشسته‌اند. زمستان به آدم‌هایی که گلدان‌ها را آب می‌دهند یاد می‌دهد که امید داشته باشند و به این باور برسند که هر چیزی که به ظاهر پوچ و خالی است استعدادی در خود نهفته دارد.
HANNAH
و یک نفر که ببیند بریت‌ماری چقدر به موهایش اهمیت می‌دهد. یا حداقل وانمود کند که می‌بیند. یا دست‌کم برای بریت‌ماری تظاهر کند. کسی که وقتی خانه می‌آید، ببیند زمین تازه تِی کشیده شده و غذای تازه روی میز است، و در بهترین حالت بفهمد که زحمت کشیده است. شاید این‌طور به نظر برسد که قلب آدم بعد از ترکِ اتاق بیمارستانی که در آن پیراهنی بوی عطر و پیتزا می‌دهد یک‌باره می‌شکند، اما شکستن قلبی که بارها تَرَک برداشته کار سختی نیست.
نفس
می‌گویند که وقتی مادرها بفهمند بچه‌هایشان زیر صخره گیر کرده‌اند می‌توانند صخره را هم بلند کنند.
نفس
هر زندگی مشترکی بدی‌های خودش را دارد، چون همۀ آدم‌ها نقطه‌ضعف‌های خودشان را دارند. اگر با آدم دیگری زندگی می‌کنی، باید یاد بگیری که با این نقطه‌ضعف‌ها کنار بیایی. اگر نقطه‌ضعف‌ها را شبیه یک مبل سنگین در خانه فرض بکنی، یاد می‌گیری موقع تمیزکاری اطرافش را تمیز بکنی و به خودش کاری نداشته باشی. البته گردوغبار بدون اینکه جلوِ چشم باشند زیر مبل جمع می‌شوند، اما آدم رفته‌رفته یاد می‌گیرد که آن را نادیده بگیرد تا اینکه به چشم مهمان‌ها هم نیاید. بالاخره، یک روز یک نفر بدون اینکه شما حرفی زده باشید آن مبل سنگین را جابه‌جا می‌کند و همه‌چیز برملا می‌شود. گرد و خاک و لکه‌ها. خراشِ روی کف پارکت و همه‌چیز مشخص می‌شود. اما دیگر خیلی دیر شده است.
نفس
شور نوعی احساس کودکانه است؛ بکر و دست‌نخورده. اکتسابی نیست؛ غریزی است،‌ برای همین آدم را درگیر می‌کند. منقلب می‌کند. مثل موجی آدم را سوار بر خود می‌کند و به دوردست‌ها می‌برد. بقیۀ احساسات زمینی هستند، اما شورْ آسمانی است. برای همین شور خیلی ارزشمند است، نه برای اینکه چیزی به ما می‌دهد، برای اینکه ما به خاطرش خطر می‌کنیم. برایمان شأن می‌آورد. دیگران را به حیرت و تواضع می‌اندازد، طوری که سرهایشان را با سرگشتگی تکان می‌دهند.
نفس
چند ماه بعد لیورپول هزار کیلومتر آن طرف‌تر تقریباً قهرمانی‌اش در لیگ برتر انگلستان مسجل بود. در یکی از آخرین بازی‌هایش در برابر کریستال‌پالاس سه بر صفر جلو می‌افتد، اما در هشت دقیقۀ وقت اضافی سه گل می‌خورد و قهرمانی لیگ را از دست می‌دهد. کسی در لیورپول چیزی دربارۀ بورگ نمی‌داند، حتی نمی‌داند که چنین جایی وجود دارد، اما کسی که این مسیر را با پنجره‌های باز رانندگی می‌کند از تمام اتفاقاتی که در اینجا رخ می‌دهد خبر دارد.
B.A.H.A.R
«فکر نکن می‌خوام دخالت کنم، اما به نظرم باید رانندگی تو تاریکی رو یاد بگیری.»
B.A.H.A.R
«بریت‌ماری، تو اون ماجرای جالب منی.»
B.A.H.A.R
همیشه بالای سنگ وایمیستادم، و اون از توی آب داد می‌زد بپر بریت، فقط بپر! وقتی اون بالا وایستادی و پایین رو نگاه می‌کنی، فقط یه لحظه واسه پریدن خودت رو آماده حس می‌کنی. اگه این کار رو کردی، اون وقت جرئتش رو داری. اما اگه اون لحظه رد بشه و منتظر بشی تا دوباره سراغت بیاد، هیچ‌وقت جرئتش رو پیدا نمی‌کنی و نمی‌پری.»
B.A.H.A.R
شور خیلی ارزشمند است، نه برای اینکه چیزی به ما می‌دهد، برای اینکه ما به خاطرش خطر می‌کنیم. برایمان شأن می‌آورد. دیگران را به حیرت و تواضع می‌اندازد، طوری که سرهایشان را با سرگشتگی تکان می‌دهند.
B.A.H.A.R
همۀ کارهای احمقانه‌ای که کردم همه‌شون با یه جملۀ آلف شروع شده: تو جرئتش رو نداری!»
B.A.H.A.R
بعد از آن بازی تو نمی‌توانی به کسی که پدرش طرف‌دار لیورپول است بگویی که جای بعضی چیزها با هم عوض نمی‌شود.
B.A.H.A.R
بعضی وقت‌ها راحت‌ترین کار این است که آدم فقط زندگی کند، بدون اینکه خودش را بشناسد، بدون اینکه بداند به کجا می‌رود، همین بس که می‌داند کجاست.
Marzie
سامی، که حسابی دلخور شده، می‌گوید: «خودمون بالاسرِ خودمونیم دیگه.»
B.A.H.A.R
بعضی وقت‌ها راحت‌ترین کار این است که آدم فقط زندگی کند، بدون اینکه خودش را بشناسد، بدون اینکه بداند به کجا می‌رود، همین بس که می‌داند کجاست
B.A.H.A.R
ما اینجاییم، می‌بینی؟ اینجاییم! پس یه تیمیم! حتی اگه زمین و اون تیم لعنتی رو ازمون بگیرن و مربی‌مون اون سکتۀ کوفتی رو بکنه و بمیره باز هم ما یه تیمیم!»
B.A.H.A.R
آدم شاید شرایطی را که در آن است خودش انتخاب نکند، اما در اینکه در این شرایط چه رفتاری نشان بدهد حق انتخاب دارد.
Marziyeh
اصلاً هر آدمی، فقط چندبار برایش پیش می‌آید که در لحظه گیر بکند و زمان برایش بی‌معنی بشود. بتواند بدون هیچ قیدوبندی کسی را دوست داشته باشد و سرتاپایش شوروشوق شود.
Marziyeh

حجم

۳۸۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

حجم

۳۸۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان