بریدههایی از کتاب عشق سالهای وبا
نویسنده:گابریل گارسیا مارکز
مترجم:اسماعیل قهرمانیپور
انتشارات:نشر روزگار
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۸۸ رأی
۳٫۶
(۸۸)
هنگامی که سرش را بلند کرد و چشمان زن را لبریز اشک دید؛ به وی گفت که به خاطر دلش بگرید و هیچ هم احساس شرمندگی نکند؛ زیرا هیچچیزی به اندازهی گریستن، غم و اندوه آدمی را از بین نمیبرد؛
Naarvanam
شاید هم به این دلیل این همه کار میکند که چندان فکر نکند.
Naarvanam
سرانجام این را فهمید که، میتوانی با زنی دوست باشی، بیآنکه با او همخوابه شوی.
Naarvanam
او عقیده داشت که وقتی زنی پاسخ نه میدهد، منتظر اصرار طرف میماند، تا آنگاه تصمیم نهایی خود را بگیرد.
Naarvanam
در آن هنگام بود که فهمید وقتی مردی روبه پیر شدن نهاده باشد، به پدر خود شبیه میشود.
Naarvanam
«تنها دردی که ممکن است، در زمان مردنم داشته باشم، این است که مرگ من از درد عشق نباشد.»
Naarvanam
«در دنیا هیچ فردی داناتر، هیچ سنگتراشی سرسختتر و هیچ مدیری تواناتر و کاریتر از یک شاعر وجود ندارد.»
Naarvanam
عشق تنها نازنینی است که از آن خوشم میآید.
Naarvanam
نه، من ثروتمند نیستم؛ بلکه فقیری پولدار هستم. این دو تا با هم فرق دارند.
Naarvanam
انسانها یک بار، آن هم در روزی که مادرانشان آنها را به دنیا میآورند، زاده نمیشوند؛ بلکه زندگی مجبورشان میکند تا بارها و بارها خودشان را از نو بزایند
Naarvanam
اما عمو خود را با این باور آرام و قانع کرد که انسانها یک بار، آن هم در روزی که مادرانشان آنها را به دنیا میآورند، زاده نمیشوند؛ بلکه زندگی مجبورشان میکند تا بارها و بارها خودشان را از نو بزایند.
Naarvanam
به خواندن رمانهایی میپرداخت که پس از بارها خواندن، باز هم از خواندن آنها لذت میبرد.
Naarvanam
بردمید. به نظرش میآمد که کشتی مانند جانوری کوهپیکر است که بر روی آبهای رودخانه به پیش میخزد.
Naarvanam
او از نظر قیافه، کریه و کسل کننده است؛ اما سرتاپا شور عشق دارد!
Naarvanam
علاوه بر آن، به عشق کیهانی باور داشت و فکر میکرد که هر اتفاقی برای عشق روی بدهد، بر تمام عشقهای دنیا تأثیر میگذارد.
Naarvanam
از همان زمان بود که به سیگار کشیدن اعتیاد پیدا کرد؛ هرچند که همواره آن را از دیگران پنهان میکرد، حتی بعد از ازدواج، از شوهرش و فرزندانش. آن هم نه تنها به این دلیل که سیگار کشیدن را برای خانمها کار ناشایستی میدانستند، بلکه به این دلیل که او از سیگار کشیدن پنهانی بیشتر لذت میبرد.
Naarvanam
تا آن زمان، دکتر جوونال اوربینو و خانوادهاش عقیده داشتند که مرگ یک بدبیاری است که برای دیگران رخ میدهد؛ برای پدر دیگران، برای مادر دیگران، برای خواهران و برادران دیگران، شوهران و زنان دیگران، اما نه برای اینها.
Naarvanam
چنین بود وضعیت آنها که عمر خود را با فخرفروشی و افتخار به نیاکانشان سپری میکردند و به قابلیتهای شهرشان میبالیدند، ارزش آثار باستانی آنجا را به رخ میکشیدند، به فداکاریهای قهرمانان ملی خود افتخار میکردند، زیبایی آن را میستودند، اما برای دیدن فرسودگی آنجا در گذر قرون و اعصار، چشمانی بینا نداشتند. دکتر اوربینو، برخلاف آنها شهرش را دوست داشت تا با چشمان حقیقتبین حقایق پیدا و پنهانش را ببیند.
Naarvanam
روحیهی تازهی او، شور و شیداییاش در پذیرش مسؤولیت اجتماعی، خلق و خوی متین او در سرزمین آدمهایی که اهل پذیرش شوخیهای خرکی بودند. هر چیزی که پاکدامنی و درستکاری او را کمال میبخشید، نفرت همکاران او را فراهم میکرد و ریشخند همکاران جوانترش را به همراه میآورد.
Naarvanam
او کوشید، آخرین یافتهها و نظریات پزشکی را در بیمارستان مایزریکوردیا به مرحلهی اجرا بگذارد؛ اما این کار، به آسانی آنچه که او با شوق و ذوق جوانیاش میاندیشید، نبود؛ زیرا فسیلهای وزارت بهداشت و درمان، با آن روشهای قدیمیاش با سماجت به خرافات اجدادی چسبیده بودند.
Naarvanam
حجم
۴۸۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۵۲۵ صفحه
حجم
۴۸۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۵۲۵ صفحه
قیمت:
۸۹,۰۰۰
۴۴,۵۰۰۵۰%
تومان