بریده‌هایی از کتاب عشق سال‌های وبا

تحمل درد دیگران برایش راحت‌تر از درد خودش بود

آن‌ها روی دیوارهای گالری، عکس‌های اتفاقی مربوط به شهرهای آینده رانصب کرده‌اند که زیر سلطه‌ی بچه‌های ناشناخته به تباهی کشیده خواهد شد. در آن زمان حتی خاکستر پیکر وی نیز نابود شده‌بود.

این‌طور که من فهمیده‌ام این مرد یک قدیس بود. دکتر اوربینو نیز دنباله‌ی حرف او را گرفت و گفت: حتی یک چیز نادرتر، یک قدیس قهرمان. اما این‌ها موضوعاتی است که به خداوند مربوط می‌شود. او خود باید در مورد آن‌ها تصمیم بگیرد.

در یکی از همین روزها، یک نفر در اثر شکست در عشق دست به خودکشی خواهد زد

بعد از این‌که مُردم، فرصت زیادی برای استراحت خواهم داشت

این‌جا جای مناسبی برای مردن در حالت عشق و شوریدگی نیست.

بوی بادام تلخ همیشه، بی‌آن که بخواهد، او را به یاد عشق نافرجام می‌انداخت.

«در دنیا هیچ فردی داناتر، هیچ سنگ‌تراشی سرسخت‌تر و هیچ مدیری تواناتر و کاری‌تر از یک شاعر وجود ندارد.

زیرا این نشانه‌های ناشی از عشق شدید، همانند علایم ابتلا به بیماری وبا بود

واقعآ حیف است که هنوز هم خودکشی‌هایی را می‌یابیم که به خاطر عشق نیست.

موعد جشن که قرار بود در روز یک‌شنبه‌ای، در ماه جون سالی برگزار بشود که باران‌های موسمی بهاری به تأخیر افتاده بود.

موعد جشن که قرار بود در روز یک‌شنبه‌ای، در ماه جون سالی برگزار بشود که باران‌های موسمی بهاری به تأخیر افتاده بود.