- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب کوری
- بریدهها
بریدههایی از کتاب کوری
۴٫۳
(۳۵۹)
تفاوت جرأت و کلهشقی زیاد روشن نیست.
Morteza Rahmani
شاید در خواب همه جا را میدیدند و با خود میگفتند: «اگر خواب چنین است، نمیخواهیم بیدار شویم.»
Morteza Rahmani
همه میدانند که سربازان با همان دستوری که میکشند، ممکن است کشته شوند.
Rosa
ما جاودانه نیستیم و از مرگ نمیتوانیم بگریزیم، ولی دستکم میتوانیم کور نباشیم و کور از دنیا نرویم.
mahsa
انسان تا زمانی زنده میماند که منظم باشد. مرگ حاصل بینظمی و از همگسیختگی در این سازمان است.
mahsa
اگر نمیتوان زندگی کاملاً انسانی داشت، باید از همه توان استفاده کرد تا زندگی کاملاً حیوانی نشود
parisa
پاسخ «بد نیستم» را معمولاً زمانی که نخواهیم تمارض کنیم، به عنوان عادت بر زبان میآوریم. حتی اگر از شدت بیماری و ضعف، در حال مردن باشیم، هرگاه حال ما را میپرسند، میگوییم بد نیستیم. این کار، حفظ آبرو تام دارد و تنها در نسل بشر مشاهده میشود.
mahsa
ــ این هم جنس واقعی بشر! بیاعتنایی و خباثت!
mahsa
آیا سرانجام برخواهد خاست؟
همسر پزشک گفت:
ــ نه، کسانی که هنوز زنده هستند، بیشتر نیاز به برخاستن دارند، ولی برنمیخیزند.
پزشک گفت:
ــ ما نیمه مرده هستیم.
همسر پزشک گفت:
ــ نیمهجان هم هستیم.
sarar-'
اینجا پیری و جوانی و جنس مطرح نیست. زنان را فراموش نکنید!
sarar-'
دعوا همیشه بوده. دعوا نوعی کوری است...
sarar-'
باید بگوییم پیش از انجام دادن هر کاری باید پیآمدهای آن را هم در نظر بگیریم، نخست نتیجه فوری، سپس احتمالی، آنگاه ارزیابی کار، و سرانجام رسیدگی نتایج قابل تصور. هیچ وقت نباید فراتر از مرحلهای برویم که افکارمان ما را منع میکنند. عقل سلیم حکم میکند که خوب و بد کردار ما با هم محاسبه شود و باید طی روزهای آتی از جمله روزهای کسالتبار و بیپایانی را در نظر بگیریم که به شکلی یکنواخت ظاهر میشوند، روزهایی که دیگر در اینجا نخواهیم بود تا متوجه شویم، به خود ببالیم، یا عذر تقصیر بیاوریم.
sarar-'
فکر نمیکنم ما کور شدیم. ما کور هستیم، کوری که میبیند. کورهایی که میتوانند ببینند، ولی نمیبینند.
Ali Ferdosi
اشکال تمدن این است، انسان به وجود آب لولهکشی در خانه چنان اطمینان دارد که فراموش میکند وجود آن نیازمند حضور کسانی است که شیرهای توزیع شبکه را باز میکنند و میبندند؛ برجهای آبانبار و تلنبههای چاه، نیاز به انرژی برق و رایانههایی دارد که توزیع ذخایر را هدایت میکنند؛ و چشمهایی لازم است که میبینند.
Farnaz Bagherlou
ـ این هم جنس واقعی بشر! بیاعتنایی و خباثت!
فاطمه
ــ من حاضر نیستم بمیرم تا سایرین از زنگی لذت ببرند!
پیرمرد دارای چشمبند سیاه گفت:
ــ تو حاضری از گرسنگی بمیری و سایرین هم جان بدهند؟
مرد پاسخی نداد.
Omid Souri
فکر میکنم ترس ما را کور کرده و همین ترس ما را کور نگهمیدارد!
Omid Souri
پیش از انجام دادن هر کاری باید پیآمدهای آن را هم در نظر بگیریم، نخست نتیجه فوری، سپس احتمالی، آنگاه ارزیابی کار، و سرانجام رسیدگی نتایج قابل تصور. هیچ وقت نباید فراتر از مرحلهای برویم که افکارمان ما را منع میکنند. عقل سلیم حکم میکند که خوب و بد کردار ما با هم محاسبه شود
زهرا۵۸
همه ما لحظاتی درمانده میشویم و گریه میکنیم. گریه نوعی رهایی از درماندگی است. اگر گریه نباشد، شاید بمیریم.
کاربر ۸۷۴۹۴۳
فکر نمیکنم ما کور شدیم. ما کور هستیم، کوری که میبیند. کورهایی که میتوانند ببینند، ولی نمیبینند.
elahe
حجم
۲۱۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۲۱۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
۲۴,۰۰۰۵۰%
تومان