بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کوری | صفحه ۵ | طاقچه
۴٫۳
(۳۵۹)
ما از مدتی پیش مرده‌ایم. ما کور شده‌ایم، یعنی مرده‌ایم. هیچ تفاوتی ندارد.
sarar-'
ضرب‌المثلی می‌گوید در شهر کورها یک چشمی شاه است!
مهدیه
همه ما لحظاتی درمانده می‌شویم و گریه می‌کنیم. گریه نوعی رهایی از درماندگی است. اگر گریه نباشد، شاید بمیریم.
Hamid_R_khani
ــ خیال می‌کنی کوری از ما آدمهای بهتری می‌سازد؟ از من چه انتظاری داری؟ اینکه این همه بدبختی را ببینم، حرف نزنم و کمک نکنم؟ اگر بدانی هنگام تقسیم غذا چه جنجالی می‌شود. اگر فردی بینا بر روند تقسیم غذا نظارت کند، همه بدون تبعیض صاحب سهم می‌شوند و این همه ناله و شکایت هم نمی‌شود. این دعواهای همیشگی مرا تا مرز جنون می‌برد. نمی‌دانی مشاهده دو فرد کور که به خاطر غذا جدال می‌کنند، چقدر ناراحت می‌شوم. ــ دعوا همیشه بوده. دعوا نوعی کوری است...
دخترِبهار
اگر به کوری بگویند آزاد هستی و دروازه‌ای را که او و دنیا را از هم جدا می‌کند بگشاییم، و اصرا به رفتن او کنیم، نمی‌رود و همانجا وسط راه کنار رفقای خود بی‌حرکت می‌ماند، زیرا وحشتزده می‌شود و نمی‌داند کجا برود.
دخترِبهار
ــ هرکس می‌خواهی باش! حرف درستی می‌زنی، ولی همیشه افرادی بوده‌اند که بدون احساس افتخار، شکم خود را سیر کرده‌اند.
Omid Souri
من هم سوی چشمانم به تدریج کمتر می‌شود. شاید بینایی خود را از دست نداده باشم، ولی چون کسی نیست مرا ببیند، کورتر می‌شوم.
elahe
همه ما می‌میریم، تنها باید زمان آن برسد.
elahe
اگر نمی‌توان زندگی کاملاً انسانی داشت، باید از همه توان استفاده کرد تا زندگی کاملاً حیوانی نشود.
نفیسه
«بدون تردید آنها نیز می‌خواهند که ما در اینجا تلف شویم و یکی پس از دیگری بمیریم. هر جانوری بمیرد، زهر آن هم از بین می‌رود.
نفیسه
ناراحتی وجدان که افراد بی‌فکر اغلب از آن اجتناب می‌کنند و بسیاری از انسانها حاضر به شنیدن نام آن نیز نیستند، همواره وجود داشته است، دارد و خواهد داشت. این امر از طرحهای ساختگی فلاسفه دوران گذشته نیست که در آن تنها ترکیب چند عنصر دیده می‌شود. انسان با گذشت زمان و تکامل اجتماعی و تبدیل زیستی، عذاب وجدان را با رنگ خون و اشک شور چشم نشان ‌داد و چون آن را کافی ندانست، چشم را به آینه‌ای به سوی درون تبدیل کرد تا آنچه را در دل دارد و به زبان انکار می‌کند، بدون هراس، بازتاب دهد. باید ملاحظات کلی را هم به این مطلب اضافه کرد، همان شرایط ویژه که در نفس ساده، ندامت حاصل از تبهکاری را با هراس اجدادی اشتباه می‌گیرند و نتیجه مجازات بیرحمانه و خشنی است که خیلی بیشتر از آنچه ضرورت دارد، انجام می‌گیرد.
elahe
ــ تازه اگر قرار باشد همه کور شویم، دیگر چه کسی به زیبایی اهمیت می‌دهد؟ از بهداشت می‌گویید؟ کدام بهداشت، دکتر؟ پزشک گفت: ــ شاید در دنیای کورها، ارزش واقعی زیبایی آشکار شود!
fateme
فکر نمی‌کنم ما کور شدیم. ما کور هستیم، کوری که می‌بیند. کورهایی که می‌توانند ببینند، ولی نمی‌بینند.
کمندون
پیش از انجام دادن هر کاری باید پیآمدهای آن را هم در نظر بگیریم، نخست نتیجه فوری، سپس احتمالی، آنگاه ارزیابی کار، و سرانجام رسیدگی نتایج قابل تصور.
کمندون
کوری بدون تردید امری ناگوار است، مگر اینکه قربانی بیچاره حافظه خوبی داشته باشد و بتواند تحمل کند.
کیان
ــ آنها سلاح دارند! ــ تا جایی که من می‌دانم، تنها یک تپانچه دارند. به زودی مهمات آنها هم تمام می‌شود. ــ به هر حال، به اندازه کافی دارند که چند نفر از ما را بکشند. ــ عده زیادی برای موضوعاتی بی‌ارزشتر از این مرده‌اند! ــ من حاضر نیستم بمیرم تا سایرین از زنگی لذت ببرند! پیرمرد دارای چشمبند سیاه گفت: ــ تو حاضری از گرسنگی بمیری و سایرین هم جان بدهند؟ مرد پاسخی نداد.
kamrang
پاسخها معمولاً زمانی که انسان به آنها نیاز دارد، گم می‌شوند و باید منتظر گذشت زمان ماند تا پیدا شوند.
مریم
چشم تنها عضو بدن است که می‌توان روح را از طریق آن دید.
mahsa azimi
فکر نمی‌کنم ما کور شدیم. ما کور هستیم، کوری که می‌بیند. کورهایی که می‌توانند ببینند، ولی نمی‌بینند.
کاربر ۲۱۱۵۵۲۴S99VA2THVB16G
تفاوت جرأت و کله‌شقی زیاد روشن نیست.
Negaarstan

حجم

۲۱۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

حجم

۲۱۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
۲۴,۰۰۰
۵۰%
تومان