- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب کوری
- بریدهها
بریدههایی از کتاب کوری
۴٫۳
(۳۵۹)
امروز نوبت تو بود، شاید فردا نوبت من بشود. معلوم نیست تقدیر برای ما چه میخواهد.
parisa
شاید در دنیای کورها، ارزش واقعی زیبایی آشکار شود!
niloufar
آه! کثافت! اینکه زندگی نشد!
sarar-'
همیشه در زندگی لحظاتی پیش میآید که انسان چارهای جز خطر کردن ندارد
مهدیه
کارهای بد هم از کارهای خوب، آسانتر است.
.ً..
در اینجا از دنیای زیبای کودکان نابینا اثری نیست. ما در امپراتوری خشن و بیرحم کورها حضور داریم. اگر آنچه را مجبورم ببینم و حرف نزنم، ببینی، آرزو میکنی کور باقی بمانی.
ــ قبول دارم و حرف تو را باور میکنم، ولی مرا ببخش.
ــ نمیدانی چه زجری میکشم!
ــ میدانم! میدانم. همه زندگی خود را با نگریستن در چشم سایر افراد گذراندهام. چشم تنها عضو بدن است که میتوان روح را از طریق آن دید.
دخترِبهار
زنی که گفته بود هرجا بروید من هم میآیم، گفت:
ــ من هم حاضرم!
mashver
اگر نمیتوان زندگی کاملاً انسانی داشت، باید از همه توان استفاده کرد تا زندگی کاملاً حیوانی نشود.
mashver
ــ بد نیستم... سپاسگزارم.
آشکار بود که تلفنچی پرسیده است:
ــ آقای دکتر، حال شما چطور است؟
پاسخ «بد نیستم» را معمولاً زمانی که نخواهیم تمارض کنیم، به عنوان عادت بر زبان میآوریم. حتی اگر از شدت بیماری و ضعف، در حال مردن باشیم، هرگاه حال ما را میپرسند، میگوییم بد نیستیم. این کار، حفظ آبرو تام دارد و تنها در نسل بشر مشاهده میشود.
mashver
قطرات اشک در چشمان کور او درخشید و برای نخستین بار از خود پرسید آیا دلیلی مناسب برای زنده ماندن دارد؟ پاسخ درستی نیافت. بله، پاسخها معمولاً زمانی که انسان به آنها نیاز دارد، گم میشوند و باید منتظر گذشت زمان ماند تا پیدا شوند.
fateme
اگر نمیتوان زندگی کاملاً انسانی داشت، باید از همه توان استفاده کرد تا زندگی کاملاً حیوانی نشود.
Amir G
ــ چرا ما کور شدیم؟
ــ نمیدانم. شاید روزی بفهمیم.
ــ میخواهی بگویم چه فکری میکنم؟
ــ نه، بگو.
ــ فکر نمیکنم ما کور شدیم. ما کور هستیم، کوری که میبیند. کورهایی که میتوانند ببینند، ولی نمیبینند.
یک مولوی با مشکلات ریوی
چشم تنها عضو بدن است که میتوان روح را از طریق آن دید.
یک مولوی با مشکلات ریوی
اگر دوباره بینایی خود را به دست بیاورم، با دقت در چشم مردم نگاه میکنم، درست مثل اینکه بخواهم در روح آنها بنگرم.
Roghaye
گریه نوعی رهایی از درماندگی است. اگر گریه نباشد، شاید بمیریم.
مریم
همه ما لحظاتی درمانده میشویم و گریه میکنیم. گریه نوعی رهایی از درماندگی است. اگر گریه نباشد، شاید بمیریم.
fateme dehnavi
همه ما لحظاتی درمانده میشویم و گریه میکنیم. گریه نوعی رهایی از درماندگی است. اگر گریه نباشد، شاید بمیریم.
pejman
انسان با گذشت زمان و تکامل اجتماعی و تبدیل زیستی، عذاب وجدان را با رنگ خون و اشک شور چشم نشان داد و چون آن را کافی ندانست، چشم را به آینهای به سوی درون تبدیل کرد تا آنچه را در دل دارد و به زبان انکار میکند، بدون هراس، بازتاب دهد.
آسمان
سگها نه زن هستند نه مرد. آنها سگ هستند و ارزش زیادی هم دارند!
rezaat98
چشم تنها عضو بدن است که میتوان روح را از طریق آن دید.
niloufar
حجم
۲۱۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۲۱۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
۲۴,۰۰۰۵۰%
تومان