بریدههایی از کتاب درخت زیبای من
۴٫۷
(۲۱۹)
نمیتوانستم از فکر کردن به او دست بردارم. حالا، واقعا میفهمیدم درد کشیدن یعنی چه. درد کشیدن، کتک خوردن تا دم مرگ نبود؛ زخمی کردن پا با تکه شیشه شکسته و بخیه زدن در درمانگاه نبود. دردکشیدن، این چیزی بود که قلب را میشکست و از آن میمردیم بی آنکه بتوانیم رازمان را با کسی درمیان بگذاریم. درد، توان بدن و فکر را میگیرد و حتی برای سربرگرداندن روی بالش رمقی نمیگذارد.
داداش بزرگه نیچه
روزی، دیندینها به من گفته بود خوشحالی خورشیدی است که در قلب ما میدرخشد. و حالا خورشید هر خوشبختیای را درخشان میکرد. اگر اینطور بود، خورشید درونیام همه چیز را زیبا میکرد...
داداش بزرگه نیچه
- اشکالی ندارد. میکشمش.
- چه گفتی بچه جان؟ پدرت را میکشی؟
- بله. این کار را میکنم. شروع کردهام. کشتن نه به این معنا که هفت تیر بوک جونز را بردارم و بنگ! نه. با دوست نداشتناش، او را در قلبم میکشم. و یک روز خواهد مرد.
داداش بزرگه نیچه
آزادی، بالهایت را بر سر ما بگستران
داداش بزرگه نیچه
و من شیرینیام را قسمت میکنم، چون مامان یادم داده که باید همان چیز اندکی که داریم را با فقیرترها قسمت کنیم.
اشکهایش جاری شد.
ammarv93
- اشکالی ندارد. میکشمش.
- چه گفتی بچه جان؟ پدرت را میکشی؟
- بله. این کار را میکنم. شروع کردهام. کشتن نه به این معنا که هفت تیر بوک جونز را بردارم و بنگ! نه. با دوست نداشتناش، او را در قلبم میکشم. و یک روز خواهد مرد.
Mo0onet
درد کشیدن، کتک خوردن تا دم مرگ نبود؛ زخمی کردن پا با تکه شیشه شکسته و بخیه زدن در درمانگاه نبود. دردکشیدن، این چیزی بود که قلب را میشکست و از آن میمردیم بی آنکه بتوانیم رازمان را با کسی درمیان بگذاریم. درد، توان بدن و فکر را میگیرد و حتی برای سربرگرداندن روی بالش رمقی نمیگذارد.
آبیِ آسمونی
- گریه کردن عیب است؟
- نه خنگول جان، گریه کردن هیچ وقت بد نیست. چطور؟
- نمیدانم. هنوز به این دوری عادت نکردهام. احساس میکنم درون قلبم یک قفس خالی دارم.
_drvishvnd_
نمیتوانستم از فکر کردن به او دست بردارم. حالا، واقعا میفهمیدم درد کشیدن یعنی چه. درد کشیدن، کتک خوردن تا دم مرگ نبود؛ زخمی کردن پا با تکه شیشه شکسته و بخیه زدن در درمانگاه نبود. دردکشیدن، این چیزی بود که قلب را میشکست و از آن میمردیم بی آنکه بتوانیم رازمان را با کسی درمیان بگذاریم. درد، توان بدن و فکر را میگیرد و حتی برای سربرگرداندن روی بالش رمقی نمیگذارد.
Hossein shiravand
- مامان، نباید به دنیا میآمدم...
Hossein shiravand
چون مامان یادم داده که باید همان چیز اندکی که داریم را با فقیرترها قسمت کنیم.
Hossein shiravand
دنیا مال خداوند مهربان است، اینطور نیست؟ هر چیزی که در این دنیاست مال خداوند مهربان است؟
Hossein shiravand
چرا یاد نمیگیری همان کاری که من میکنم انجام دهی؟
- تو چه کار میکنی؟
- منتظر چیزی نیستم. اینطوری ناامید هم نمیشوم.
p.n.z.kh
مثل مردهها زمزمه کردم:
- قطعش کردند بابا، بیشتر از یک هفته است که پاجوش کوچولوی پرتقال شیرینم را قطع کردهاند.
Ati
چقدر مردن برای بعضیها آسان بود. کافی بود قطار لعنتی سر برسد و کار تمام بود. اما برای من، چقدر به آسمان رفتن سخت بود. همه پاهایم را گرفته بودند تا جلویم را بگیرند.
Ati
همه چیز را میشنیدم و از ادامهی زندگی روگردان بودم. میخواستم به آسمان بروم و هیچ آدم زندهای به آسمان نمیرود.
Ati
حالا، واقعا میفهمیدم درد کشیدن یعنی چه. درد کشیدن، کتک خوردن تا دم مرگ نبود؛ زخمی کردن پا با تکه شیشه شکسته و بخیه زدن در درمانگاه نبود. دردکشیدن، این چیزی بود که قلب را میشکست و از آن میمردیم بی آنکه بتوانیم رازمان را با کسی درمیان بگذاریم.
Ati
- اشکالی ندارد. میکشمش.
- چه گفتی بچه جان؟ پدرت را میکشی؟
- بله. این کار را میکنم. شروع کردهام. کشتن نه به این معنا که هفت تیر بوک جونز را بردارم و بنگ! نه. با دوست نداشتناش، او را در قلبم میکشم. و یک روز خواهد مرد.
- چه تخیلاتی در این کلهی کوچک است!
این را میگفت، اما نمیتوانست احساسش را مخفی کند.
- اما دربارهی من، میخواستی من را هم بکشی.
- اول گفتم. بعد تو را برعکس کشتم. تو را با زنده کردن در قلبم کشتم. پرتوگا، تو تنها کسی هستی که دوستش دارم. تنها دوستی که دارم. نه به خاطر این که به من عکس، لیموناد، شیرینی و تیله میدهی... قسم میخورم که راست میگویم.
Ati
- اشکالی ندارد. میکشمش.
- چه گفتی بچه جان؟ پدرت را میکشی؟
- بله. این کار را میکنم. شروع کردهام. کشتن نه به این معنا که هفت تیر بوک جونز را بردارم و بنگ! نه. با دوست نداشتناش، او را در قلبم میکشم. و یک روز خواهد مرد.
Ati
- دیگر مهم نیست گودوئیا. اولین توپی که میسازیم، قشنگترین است. اگر موفق نشویم، دیگر هیچوقت موفق نمیشویم، یا دیگر میلی به این کار نداریم.
Ati
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان