بریدههایی از کتاب توتالیتاریسم
۳٫۶
(۱۴۰)
جنبش توتالیتر بهمحض دستیابی به قدرت، درصدد تغییر واقعیت منطبق با داعیههای ایدئولوژیک برمیآید. از اینرو، مفهوم دشمنی جایش را به مفهوم توطئه میدهد و این مفهوم، خود ذهنیتی را به بار میآورد که در آن، واقعیت ــ دشمنی یا دوستی واقعی ــ دیگر تجربه نشده و برحسب مفاهیم واقعی فهم نمیشود، بلکه به معنای چیز کاملاً متفاوت دیگری به تصور درمیآید.
Travis
هرجا که توتالیتاریسم به قدرت رسید، نهادهای سیاسی کاملاً تازهای را پرورانید و همه سنتهای اجتماعی، حقوقی و سیاسی کشور را نابود کرد. حکومت توتالیتر بدون توجه به سنت ملیِ ویژه یا سرچشمه روحی ایدئولوژی خود، همیشه طبقات را به تودهها تبدیل میکند و نظام حزبی را از میان برمیدارد و بهجای آن، نه یک دیکتاتوری تک حزبی، بلکه یک جنبش تودهای را مینشاند؛ و کانون قدرت را از ارتش به پلیس انتقال میدهد و نوعی سیاست خارجی را در پیش میگیرد که آشکارا در جهت چیرگی جهانی کار میکند.
Travis
جهان مردگان، که در آن، از طریق مجازات کردن بدون ارتکاب جنایت و کار کشیدنِ بدون فایده از انسانها، به آنها آموخته میشود که موجوداتی زائدند، همان جایی است که در آن، حماقت، هرروزه نوزاد تازهای میزاید.
Travis
هیتلر میلیونها نسخه از کتاب خودش را درمیان مردم پخش کرد که در آن گفته بود برای موفق بودن باید دروغ بزرگ گفت.
Travis
چیرگی تام میکوشد تا انسانها را به صورتی سازمان دهد که تکثر و تمایز نامحدودشان از بین برود و کل انسانیت، به صورت فردی واحد درآید. این امر تنها زمانی امکانپذیر است که یکایک افراد انسانی به صورتی تبدیل شوند که در برابر برخی کنشهای معین، واکنشهای معین و ثابتی از خود نشان دهند.
Travis
هرچند که همه حکومتهای خودکامه بر سرویسهای مخفیشان اتکا دارند و از مردم خودشان بیشتر احساس خطر میکنند تا مردم بیگانه، اما با وجود این همه، مقایسه این حکومتها با توتالیتاریسم، تنها درمورد نخستین مراحل فرمانروایی توتالیتر که هنوز با مخالفت سیاسی در کشور روبروست، توجیهپذیر است.
Travis
تاکنون تنها دو صورت از چیرگی توتالیتر به معنای کامل آن، برای ما شناخته شدهاند: دیکتاتوری ناسیونال سوسیالیسم پس از ۱۹۳۸ و دیکتاتوری بلشویسم از ۱۹۳۰ به بعد.
Travis
رژیمهای توتالیتر، از نظر اقتصادی همان خاصیتی را دارند که یک دسته ملخ برای یک مزرعه.
Travis
این نکته نیز کاملاً درست است که یک جنبش توتالیتر، قدرت را در کشور خویش به همان صورتی در دست میگیرد که یک فاتح بیگانه کشوری را اشغال میکند. او نه بهخاطر کشور، بلکه برای منافع چیزی یا کسی دیگر، بر کشورش حکومت میکند.
Travis
دستگاه دولتی به سازمان پیشگامی از دیوانسالاران هوادار جنبش تبدیل میشود که کارکردشان در امور داخلی، گسترش اعتماد در میان تودههای شهروندانِ همنواخت و در امور خارجی، فریفتن جهان خارجی و غیرتوتالیتر است.
Travis
یکی از تفاوتهای فنی مهم میان نظام شوروی و نظام ناسیونال سوسیالیست آلمان، این است که استالین هرگاه که کانون قدرتِ جنبش را از یک دستگاه به دستگاه دیگر منتقل میکرد، گرایش به این داشت که آن دستگاه را با تمام کارکنانش نابود کند، حال آنکه هیتلر با وجود تعبیرهای تحقیرآمیزش از کسانی که نمیتوانند از «سایههایه خود فراتر روند»، باز کاملاً مشتاق بود که همچنان از وجود این سایهها در سمتهای دیگر سود جوید.
Travis
برخلاف همه چشمداشتها، امتیازدادنهای مهم و افزایش اعتبار بینالمللی به کشورهای توتالیتر کمک نکرد تا به جامعه ملل دوباره بپیوندند و از این شکایات دروغین خود دست کشند که سراسر جهان علیه آنها صفآرایی کردهاند. این گذشتها و نرمشها، نهتنها آنها را بازنداشتند، بلکه پیروزیهای دیپلماتیک میل توسل به ابزارهای خشونت را در آنها تشدید کردند و در همه موارد، به افزایش دشمنیشان نسبت به همه آن قدرتهایی انجامیدند که نشان میدادند خواستار سازشاند.
Travis
توتالیتاریسم در رأس قدرت، از دستگاه دولتی برای هدف درازمدت فتح جهانی و جهت دادن شاخههای خارجی جنبش استفاده میکند و پلیس مخفیای ایجاد میکند تا بهعنوان مجری و پاسدار تجربه داخلی جنبش در جهت تبدیل واقعیت به افسانه، عمل کند؛ و سرانجام اردوگاههای کار اجباری را بهعنوان آزمایشگاهی برای تجربه عملی چیرگی تام، برپا میدارد.
Travis
همچنانکه خطر دیکتاتوری نظامی زمانی پیش میآید که ارتش دیگر نمیخواهد به هیئت سیاسی خدمت کند، بلکه میخواهد بر آن چیره شود، خطر توتالیتاریسم نیز زمانی سر بلند میکند که بخش توطئهپرداز یک حزب انقلابی خود را از نظارت حزب آزاد سازد و بخواهد رهبری را در دست گیرد.
Travis
روشی که جنبشهای توتالیتر با آن زندگی خصوصی رهبرانشان هیتلر و استالین را در حالت مطلقا اسرارآمیز حفظ میکنند، با ارزش تبلیغاتی که همه دموکراسیها برای نمایش دادن زندگی خصوصی رئیس جمهورها، پادشاهان و نخستوزیران به عامه مردم قائلند، تضاد دارد.
Travis
ایجاد شرایط جنگ داخلی که نازیها از طریق آن با قلدری به قدرت رسیدند، تنها برای آن نبود که از آب گلآلود ماهی بگیرند، زیرا برای جنبش، خشونتِ سازمانیافته به مثابه مؤثرترین دیوار حفاظتی است که به دور جهانِ ساختگیاش میکشد. «واقعیتِ» این دیوار زمانی احساس میشود که یک عضو جنبش، از ترک جنبش بیشتر میترسد تا از نتایج همدستیاش در اَعمال غیرقانونی؛ و از عضویت در جنبش بیشتر احساس امنیت میکند تا از مخالفت با آن.
Travis
دلیل اینکه جنبشهای توتالیتر پیش از به قدرت رسیدن، یعنی در مرحله انقلابی، میتوانند مردم عادی بسیاری را بهسوی خود جذب کنند، این است که اعضایشان در بهشت دروغینی از هنجارمندی زندگی میکنند.
Travis
داده بود. او به دست هیتلر کشته شد، زیرا میکوشید تا رژیم نوپای نازی را به یک دیکتاتوری نظامی تبدیل کند. هیتلر سالها پیش از این، با برکناری روهم ــ سربازی واقعی که تجربهاش در جنگ و سازماندهی یک ارتش منظم، میبایست وجودش را برای یک برنامه آموزش نظامی جدی بسیار ضروری ساخته باشد ــ از مقام ریاست اس آ و واگذاری آن به هیملر که فاقد هرگونه اطلاع نظامی بود، روشن ساخته بود که چنین تحولی برای جنبش نازی مطلوب نیست.
حسین
آنچه که رهبران توتالیتر را از دیکتاتورها متمایز میسازد، عزم قاطعانه و سادهاندیشانه آنها در گزینش عناصری از ایدئولوژیهای موجود است که برای پایهریزی یک ایدئولوژی سراپا ساختگیِ دیگر، از همه مناسبترند.
Travis
زمانی که توجه عامه بهگونهای برابر، از یکسو بر ملیتگرایی و از سوی دیگر بر سوسیالسیم معطوف شده بود، و درست در هنگامی که این دو نظریه ناسازگار پنداشته میشدند و بهراستی نیز بستر عقیدتی راست و چپ را تشکیل میدادند، «حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمانی» ([ معروف به ]نازی) ترکیبی از این دو را پیشنهاد کرد که میبایست به وحدت ملی انجامد؛ یعنی یک راهحل معنی شناختی که علامت تجارتی دوگانهاش، «آلمانی» و «کارگر»، ملیتگرایی راست را با بینالمللگرایی چپ مرتبط ساخته بود.
Travis
حجم
۴۱۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۳۶۳ صفحه
حجم
۴۱۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۳۶۳ صفحه
قیمت:
۱۸۱,۵۰۰
۱۴۵,۲۰۰۲۰%
تومان