بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب توتالیتاریسم | طاقچه
تصویر جلد کتاب توتالیتاریسم

بریده‌هایی از کتاب توتالیتاریسم

نویسنده:هانا آرنت
انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۶از ۱۴۰ رأی
۳٫۶
(۱۴۰)
مردمِ کاملاً بی‌گناهی که رژیم، میلیون‌ها تن از آن‌ها را نابود کرده بود، همان مردمی که به اصطلاحِ بلشویکی «دشمنان عینی» خوانده می‌شدند، می‌دانستند که «جنایت‌کارانِ بدون ارتکاب جنایت» هستند.
k.t
برعکس، رهبر توتالیتر نمی‌تواند انتقاد از زیردستانش را تحمل کند، زیرا آن‌ها پیوسته به نام او عمل می‌کنند. اگر او بخواهد خطاهایش را تصحیح کند، باید آن‌هایی را که به خطاهای او عمل کرده‌اند از میان بردارد. اگر او بخواهد مسئولیت اشتباهاتش را به دوش دیگران اندازد، باید آن‌ها را بکشد، زیرا در این چارچوب سازمانی، هر اشتباهی می‌تواند یک نیرنگ باشد؛ یعنی کسی که اشتباه می‌کند، درواقع شیادی است که خودش را به عنوان متجسم‌کننده رهبر جامی‌زند.
❤ محمد حسین ❤
فرمانروایی توتالیتر، توطئه‌اش را روی جمعیت یکنواختِ «هوادارانش» با این فرض اعمال می‌کند که توطئه‌ای از سوی همه جهان علیه کشور توتالیتر در جریان است.
شاپور
جنبش‌های توتالیتر نیز مانند جوامع سرّی، جهان را به دو بخش «برادران قسم خورده» و توده نامشخص و درهم برهمی از «دشمنان قسم خورده»، تقسیم می‌کنند. این تمایز که برپایه دشمنی مطلق با جهان پیرامون جنبش استوار است، با گرایش عادی احزاب به تقسیم مردم به دو دسته حزبی و غیرحزبی، بسیار تفاوت دارد. احزاب و جوامع باز، عموما تنها کسانی را که با آن‌ها آشکارا مخالفت می‌کنند دشمن می‌دانند، حال آن‌که اصل بنیادی جوامع سرّی، این است که «هر فردی که درون جامعه سرّی نیست، مطرود است.»
شاپور
شیوه‌های فرمانروایی استالین، همه آن کاردانی و تخصص فنی را که کشور پس از انقلاب اکتبر به دست آورده بود، نابود کرد. همه مواردی که گفته شد، «بهای سنگین» و باورنکردنی بود که برای گشودن درهای مشاغل دولتی و حزبی بر روی بخش‌هایی از جمعیت کشور، که علاوه بر عدم تخصص، «از نظر سیاسی نیز بی‌سواد» بودند، بر کشور تحمیل شده بود
شاپور
همکاری مردم با پلیس در تقبیح مخالفان سیاسی و خدمات جاسوسی داوطلبانه، به‌هیچ‌وجه پدیده تازه‌ای نیست، اما در کشورهای توتالیتر، این همکاری‌ها و جاسوسی‌های همگانی، چنان به خوبی سازمان داده شده‌اند که دیگر کار تخصصی پلیس، تقریبا زائد می‌شود. در یک نظام جاسوسی همگانی و همه‌جایی که در آن هر کسی پلیس دیگری است و هر فردی خود را تحت مراقبت دائمی احساس می‌کند و در شرایطی که امنیت شغلی به‌هیچ‌وجه وجود ندارد و هرکسی هر روزه شاهد صعود و سقوط مقام‌هاست، هر کلمه‌ای ایهام داشته و مورد تفسیر قرار می‌گیرد.
شاپور
رژیم‌های توتالیتر، تا زمانی که بر اریکه قدرت‌اند، و رهبران توتالیتر تا هنگامی که زنده‌اند، «از پشتیبانی توده‌ای برخوردارند»
Ahmad
برای چیرگی توتالیتر، هرگونه اطلاع ناچیز ولی واقعی که در پرده آهنین رخنه کند و طوفان تهدیدکننده‌ای از واقعیت را از جهان دیگر، یعنی از سوی جهان غیرتوتالیتر، به جهان ساختگی توتالیتر سرازیر کند، حتی از خطری که ضد تبلیغات برای جنبش‌های توتالیتر دارد، خطرناک‌تر است.
شاپور
تاریخ به ما می‌آموزد که دستیابی به قدرت و مسئولیت، سرشت احزاب انقلابی را عمیقا تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.
فاطمه
این مسئولیت تام رهبر در مورد هر عملی که در جنبش انجام می‌گیرد و این یکی شدن کامل او با هر یک از کارگزارانش، عملاً چنین نتیجه می‌دهد که هیچ‌یک از اعضای جنبش، در موقعیتی نیست که مسئول اعمالش باشد و بتواند دلایلی برای اعمالش بیاورد. از آن‌جایی که رهبر، حق توجیه اعمال جنبش را به انحصار خود در آورده است، برای جهان خارجی چنین می‌نماید که او تنها کسی است که می‌داند چه می‌کند؛ یعنی تنها نماینده جنبش و تنهاکسی که هنوز می‌توان به زبانی غیرتوتالیتر با او گفت‌وگو کرد و در صورت قرار گرفتن در تنگنا، نمی‌تواند بگوید که چرا از من می‌پرسی، از رهبر بپرس.
❤ محمد حسین ❤
وظیفه پلیس توتالیتر کشف جنایت نیست، بلکه وظیفه‌اش این است که هرگاه حکومت تصمیم می‌گیرد که دسته و گروه معینی از جمعیت کشور را دستگیر کند، حاضر به خدمت باشد. مزیت سیاسی عمده پلیس مخفی توتالیتر، این است که تنها آن‌ها مورد اعتماد بالاترین مرجع اقتدار رژیم هستند و می‌دانند که کدام خط سیاسی باید بر کشور تحمیل شود.
شاپور
ویژگیِ اصلی انسان توده‌ای، نه سنگدلی و نه واپسگرایی است، بلکه انزوا و نداشتن روابط اجتماعی بهنجار، ویژگی اصلی این انسان را می‌سازد.
Andrey
این مسئولیت تام، مهم‌ترین جنبه سازمانی اصل رهبری است که طبق آن، هر کارگزاری نه‌تنها از سوی رهبر گمارده می‌شود، بلکه تجسم متحرک شخص رهبر است و هر دستوری، همیشه باید از این مرجعِ پیوسته واحد و حاضر، صادر شود. این یکی‌شدنِ کامل رهبر با هر یک از رئیسان زیردست و انتصابی‌اش و این انحصار مسئولیت برای هر عملی که از سوی جنبش انجام می‌گیرد، یکی از آشکارترین تفاوت‌های تعیین‌کننده میان رهبر توتالیتر و یک دیکتاتور خودکامه معمولی است. یک بیدادگر، هرگز خود را با زیردستانش یکی نمی‌سازد، چه رسد به این‌که مسئولیت هر یک از اعمال‌شان را نیز بر عهده گیرد. او می‌تواند از وجود زیردستانش به‌عنوان سپربلا استفاده کند و برای رهایی از خشم مردم، اجازه می‌دهد که آن‌ها را به باد انتقاد بگیرند، اما همیشه باید فاصله‌اش را با رعایایش حفظ کند.
❤ محمد حسین ❤
توتالیتاریسم در رأس قدرت، همه استعدادهای ناب را بدون هیچ اعتنایی به هواداری آن‌ها از جنبش، از سر کارها برمی‌دارد و به جای آن‌ها عقل‌باختگان و بی‌خردانی را می‌نشاند که همان بی‌عقلی و عدم آفرینندگی‌شان، بهترین تضمین وفاداری آن‌هاست.
مجتبی
فروریختن دیوارهای حفاظت طبقاتی، اکثریت خاموشِ واقع در پشت احزاب را به توده بی‌سازمان و بی‌شکلی از افراد خشمگین مبدل ساخته بود که ویژگی مشترکی جز این دریافت مبهم نداشتند که به امیدهای واهیِ اعضای حزب نمی‌شد دل بست و در نتیجه، محترم‌ترین و برجسته‌ترین نمایندگان اجتماع، از دیدگاه آن‌ها، احمقانی بیش نبودند و همه قدرتمندان موجود، نه تنها بسیار شریر، بلکه خرفت و نیرنگ‌بار نیر به شمار می‌آمدند.
شاپور
او درست در زمانی که تنها بود از هر زمان دیگری کم‌تر احساس تنهایی می‌کرد
mahdi ph
تنها در یک رژیم توتالیتر می‌توان سراسر بافت زندگی را بر وفق یک ایدئولوژی سازمان داد.
عبدالله قهری
برخلاف همه چشمداشت‌ها، امتیازدادن‌های مهم و افزایش اعتبار بین‌المللی به کشورهای توتالیتر کمک نکرد تا به جامعه ملل دوباره بپیوندند و از این شکایات دروغین خود دست کشند که سراسر جهان علیه آن‌ها صف‌آرایی کرده‌اند. این گذشت‌ها و نرمش‌ها، نه‌تنها آن‌ها را بازنداشتند، بلکه پیروزی‌های دیپلماتیک میل توسل به ابزارهای خشونت را در آن‌ها تشدید کردند و در همه موارد، به افزایش دشمنی‌شان نسبت به همه آن قدرت‌هایی انجامیدند که نشان می‌دادند خواستار سازش‌اند.
مجتبی
یکی از ویژگی‌های سر برکشیدن جنبش نازی در آلمان و جنبش‌های کمونیستی در اروپا پس از ۱۹۳۰، این بود که آن‌ها اعضایشان را از میان همین مردمِ آشکارا بی‌تفاوت پیدا می‌کردند، مردمی که احزاب دیگر به دلیل بی‌حسی یا خرفتی مفرط‌شان آن‌ها را نادیده می‌گرفتند.
❤ محمد حسین ❤
آماده‌سازی انسان‌ها برای ایفای نقش قربانی و دژخیم، زمانی کامل می‌شود که مردمان تماس با همنوعان‌شان و نیز تماس با واقعیت پیرامون‌شان را از دست داده باشند، زیرا همراه با از دست دادن این تماس‌ها، انسان استعداد کسب تجربه و اندیشه را نیز از دست می‌دهد. بهترین فرمانبر فرمانروای توتالیتر، یک نازی و یک کمونیست معتقد نیست، بلکه کسی هست که برای او تفاوت میان واقعیت و افسانه (یعنی همان واقعیت تجربه) و تمایز میان راست و دروغ (یعنی همان معیارهای اندیشه)، دیگر وجود نداشته باشد.
Pūyān

حجم

۴۱۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۳ صفحه

حجم

۴۱۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۳ صفحه

قیمت:
۱۸۱,۵۰۰
۱۴۵,۲۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۲۳صفحه بعد