بریدههایی از کتاب نیروی اراده
۳٫۶
(۲۵۵)
به نظر نمیرسید که تهی شدن مداوم از نیروی اراده باعث شود انسانها احساس افسردگی، خشم یا ناخوشنودی کنند. در سال ۲۰۱۰، زمانی که تیمی بین المللی از محققان در بین نتایج بیشتر از هشتاد تحقیق جستجو میکردند، به این نتیجه رسیدند که تاثیرات تهی سازی خود بر رفتار خیلی قوی، گسترده و قابل اطمینان بودند ولی این تاثیرات بر احساسات غیر عینی به طور قابل ملاحظهای ضعیفتر بودند.
zohreh
نتایج نشان میداد که تهی سازی خود موجب کاهش سرعت در قشر کمربند پیشین میشد، قسمتی از مغز که برای کنترل نفس بسیار مهم است. همان طور که سرعت مغز کاهش مییابد و توانایی پیدا کردن خطا رو به زوال میرود، انسانها در کنترل عکس العملهایشان به مشکل بر میخورند. آنها باید تلاش زیادی برای به انجام رساندن وظیفهای که اگرخود، تهی سازی نشده بود خیلی آسانتر انجام میگرفت، میکردند.
zohreh
انتخاب رنگ درست ثابت کرد که این کار برای کسانی در آزمایش تورنتو که قبلا نیروی ارادهشان را در طی فیلم غمگین حیوانات خالی کرده بودند، بسیار سختتر بود. آنها برای جواب دادن بیشتر طول میدادند و بیشتر اشتباه میکردند. سیمهای متصل شده به جمجمهشان فعالیت کند قابل ملاحظهای را در سیستم دیده بانی تعارضات مغز آشکار کرد: سیگنالهای هشداردهندهی عدم مطابقت ضعیفتر بودند.
zohreh
انتخاب رنگ درست ثابت کرد که این کار برای کسانی در آزمایش تورنتو که قبلا نیروی ارادهشان را در طی فیلم غمگین حیوانات خالی کرده بودند، بسیار سختتر بود. آنها برای جواب دادن بیشتر طول میدادند و بیشتر اشتباه میکردند.
zohreh
در واقع، ماموریت استروپ به ابزاری برای نیروهای جاسوسی امریکا در دوران جنگ سرد تبدیل شد. یک مامور مخفی میتوانست ادعا کند که روسی صحبت نمیکند ولی زمانی که به لغات روسی برای رنگشان نگاه میکرد بیشتر طول میداد.
zohreh
محققان تورنتویی به قسمتی از مغز توجهی خاص داشتند که قشر کمربند پیشین نام دارد و مراقب عدم تناسب بین آن چه انجام میدهید و آن چه باید انجام میدادید میباشد. معمولا با نام سیستم دیده بانی تعارضات یا سیستم پیدا کنندهی خطا شناخته میشود. این قسمتی از مغز است که زمانی به صدا در میآید که مثلا گوشی موبایل در یک دست و یک همبرگر در دست دیگرتان است و میخواهید یه گاز به موبایل بزنید. هشدار درون مغز یک خیزک در فعالیتهای الکتریکی است (حالت منفی وابسته به وقایع) .
zohreh
بامستیر برای توصیف ظرفیت کاهش یافتهی انسانها برای تعدیل اندیشهها، احساسات و اعمالشان متولد شد. انسانها بعضی اوقات میتوانند بر خستگی فکری غلبه کنند ولی بامستیر فهمید که اگر آنها انرژی را در به کارگیری نیروی اراده (یا در تصمیم گیری، شکل دیگری از تهی سازی خود که بعدا راجع به آن بحث خواهیم کرد) استفاده کرده باشند، سرانجام از پا در میآیند.
zohreh
هنوز فروید هم راستا با مدل انرژی نفس خودش، پیش میرفت. انرژی عنصری واجب در توضیح روابط جماعت هنرمند است. مهار جریانهای جنسی و زناشویی و همچنین کار خلاقانه انرژی مصرف میکند. اگر انرژیتان را در هنر بریزید، مقدار کمتری از آن برای شور جنسی خواهید داشت.
zohreh
وقتی بامستیر و همکارانش فهرستی از مکانیسمهای نظری فروید را در مقابل ادبیات تحقیقات مدرن تست کردند، به این نتیجه رسیدند که تصعید از همهی آنها بدتر بود. اساسا هیچ مدرکی برای آن وجود نداشت و دلایل زیادی برای نشان دادن درستی عکس آن وجود داشت. برای مثال، اگر تئوری تصعید درست بود، پس مجتمع هنرمندان باید پر از افرادی میبود که امیال شهوانیشان را تصعید میکردند و بنابراین بالنسبه فعالیت زناشویی و جنسی کمتری انجام میدادند. آیا تا به حال راجع به کمبود روابط جنسی جماعت هنرمندان چیزی شنیدهاید؟
zohreh
نظریات فروید به طور قابل ملاحظهای دارای پیش داوری و در این مورد به کلی غلط بودند. او استدلال کرده بود که انسانها از فرآیندی به نام تصعید یا همان والایی گرایی برای تبدیل انرژی از حالت غریزی ابتدایی به منابع تأیید شدهی اجتماعی استفاده میکنند. از این رو، فروید فرض میکرد هنرمندان بزرگ انرژی ارتباط جنسیشان را به کار منتقل میکنند. این یک تفکر زیرکانه بود، ولی مدل انرژی نفس با روانشناسان قرن بیستم و تئوری مکانیزم تصعید معروف نشد.
zohreh
از زمانی که آزمایشات وجود نیروی اراده را نشان دادند، روانشناسان و عصب شناسان با مجموعهای جدید از پرسشها مواجه شدند. نیروی اراده دقیقا چه بود؟ چه قسمتی از مغز را اشغال میکرد؟ چه اتفاقی در مدارهای عصبی میافتاد؟ چه تغییرات فیزیکی دیگری رخ میداد؟ و چگونه ضعیف میشد؟
آنیترین سوال این بود که این فرآیند را چه بنامیم - چیزی جامعتر از "توان متغیر"، "ارادهی ضعیف" یا بگوییم " شیطان مجبورم کرد انجامش دهم. " ادبیات علمی اخیر نتوانست کمک زیادی بکند.
zohreh
اگر شما رئیسی دارید که پیشنهادهای احمقانه میدهد، ممکن است این نتیجه را در یاد داشته باشید. برای اجتناب از پوزخند زدن در ملاقات بعدی، پیشاپیش هیچ فعالیت ذهنی خسته کنندهای انجام نمیدهید و آزادانه به همهی خرسهای سفیدی که میخواهید، فکر میکنید.
zohreh
مادرها موضوع مناسبی برای تحقیقات خالص نیستند چرا که محمولههای زیادی از نظر ارتباطات ذهنی و عاطفی با آنها وجود دارد. دلایلی که شما به مادرتان فکر میکنید یا نمیکنید بسیار متنوع و بخصوصاند، بنابراین به راحتی نمیتوان آنها را تعمیم داد. در مقابل، اگر افراد در جلوگیری فکرشان از خرس سفید دچار مشکل هستند- موجوداتی که احتمالا هیچ نقشی در زندگی روزمرهی یک دانش آموزآمریکایی معمولی و شرکت کنندگان در تحقیق ندارند- توضیح آن شایسته تعمیم به دامنهی گستردهای از موضوعات میباشد.
zohreh
وقتی که یک دانش آموز فارغ التحصیل شده نوعی از آزمایش وگنر را تجربه کرد که در آن از افراد خواسته شده بود تا به مادرشان فکر نکنند، آزمایش در خصوص اهدافش شکست خورد و نشان داد که فقط دانش آموزان کالج به طور قابل ملاحظهای در فکر نکردن به مادرهایشان مهارت دارند.
چه چیزی مادر را از خرس سفید متمایز میکند؟ شاید دانش آموزان سعی میکنند تا خودشان را از نظر احساسی از والدینشان جدا کنند. شاید آنها معمولا میخواهند کارهایی انجام دهند که مورد پسند مادرشان نیست و برای همین نیاز دارند تا مادر را از ذهنشان بیرون کنند. یا ممکن است بخواهند از احساس گناه نسبت به این که از مادرشان آنقدری که دوست دارد یاد نمیکنند، طفره بروند.
zohreh
در بین تمام آسیبهای روحی و روانیای که انسانها را آزار میدهند، "اندیشههای ناخواستهی خرس سفید" رتبهی خیلی بالایی ندارند. با این حال این فاصله از زندگی روزمره به صراحت چیزی است که آن را برای محققان ابزاری سودمند ساخته است. بهترین روش برای فهم این که مردم چقدر خوب فکرشان را کنترل میکنند این است که فکرهای عادی و متداول را انتخاب نکنیم.
zohreh
ما دوست داریم فکر کنیم که اندیشههایمان را کنترل میکنیم، ولی این طور نیست. مراقبه کنندگان قدیم از این که میدیدند چگونه ذهنشان با وجود علاقهی شدید به تلاش برای تمرکز، دائما سرگردان است شوکه میشدند. در بهترین حالت، ما کنترل بخشی از جریانهای افکارمان را داریم
zohreh
فیلم هیچ اثری بر استقامت گروه کنترل نداشت: افراد به دستگیرهها همان قدر که قبل از دیدن فیلم فشار آورده بودند، فشار آوردند. ولی دو گروه دیگر خیلی زودتر تسلیم شدند و فرقی نمیکرد که آنها احساساتشان را کنترل و یا اندوهشان را خالی کرده باشند. در هر دو روش، تلاش برای کنترل انعکاس احساس و نشان ندادن آزادانهی آن، نیروی ارادهشان را به ته رسانده بود.
zohreh
یک ورزش پیوسته مثل دوی ماراتون، چیزی بیشتر از آمادگی است: مهم نیست شما چقدر توان دارید، بعضی نقاط بدن شما میخواهد استراحت کند و مغز شما باید به آن بگوید بدو، بدو، بدو.
zohreh
او بسیاری از ازدواجهایی را دیده بود که در آن زوجهای دو شغله به خاطر مسایل ناچیز هر روز عصر بایکدیگر دعوا میکردند و رنج میبردند. او گاهی به آنها توصیه میکرد که زودتر از سر کار به خانه بروند، که به نظر توصیهی عجیبی میآمد- چرا به آنها وقت بیشتری برای دعوا بدهیم؟ ولی او به این که ساعات طولانی کار آنها را خیلی خسته میکرد شک داشت.
zohreh
او میدید که چرا ازدواجها فقط زمانی بد پیش میرفتند که استرس کاری به بدترین مرحلهی خود میرسید: مردم همهی قدرت ارادهی خود را سر کار استفاده میکردند. آنها نیرویشان را در اداره صرف میکردند و خانهشان از پی آمدهای آن رنج میبرد.
zohreh
حجم
۲۶۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۳۱ صفحه
حجم
۲۶۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۳۱ صفحه
قیمت:
رایگان