بریدههایی از کتاب این است انسان
۳٫۵
(۳۴)
من افراد اهل همدردی را سرزنش میکنم، زیرا در آنان شرم، بزرگداشت و حسّ ظریفِ فاصلهها به آسانی از بین میرود و همدردی خیلی زود بوی عوام را میدهد و این رفتار بد سبب اشتباه دیگران میشود و دستان اهل همدردی ممکن است در صورت لزوم در سرنوشتی سترگ، ویرانگرانه، در تنهایی پرزخم باشند و در اثبات حق گناهان سنگین مداخله کنند. چیرگی بر این همدردی به نظر من از جملهی فضیلتهای عالی است.
shaghayegh
من انسان نیستم، دینامیت هستم.
رئوف
کتابهایم را دریافتهاند یا خیر. این کار را با تسامح بسیار انجام میدهم، زیرا زمان آن هنوز به هیچ روی فرا نرسیده است. هنوز زمان من فرا نرسیده است. برخی پس از مرگ متولد میشوند
رئوف
دروغِ آرمان تاکنون نفرین واقعیت بوده و حتی بشریت نیز تا سر حد پستترین غرایز خود فریب آن را خورده و به راه خطا رفته است، یعنی تا سر حد پرستش ارزشهای واژگونهتر از آنی که هست، رفته و گویی این ارزشها تازه تضمین بالندگی، آینده و حقِ متعالی او نسبت به آینده بوده است.
میکائیل
نباید هیچ اندیشهای را باور کرد که در هوای آزاد و هنگامِ حرکت زاده نشده باشد و عضلهها نیز با آن به جنبش درنیایند. تمامی پیشداوریها از دل و روده سرچشمه میگیرد. زمانی نیز گفتهام که کار هنگامِ نشستن گناه واقعی در حق روحالقدس است.
همتا
بین نوشتههای من زرتشت اثری خاص است. با این اثر بزرگترین هدیهای را به بشریت اعطا کردم که تاکنون وجود داشته است. این کتاب با آوازهای هزاران ساله تنها والاترین کتابی نیست که وجود دارد، بلکه کتاب آن هوای بلندیهاست و تمامی واقعیت انسان در فاصلهای بس سترگ زیرپای آن است، ژرفترین کتابی است که از درونیترین غنای حقیقت زاده شده و چاهی خشکناشدنی است که هر دلوی پس از رسیدن به ژرفای آن لبریز از زر و نیکی خواهد شد. این جا هیچ «پیامبر» یا از جمله بیماران نفرتانگیز دوجنسی ارادهی قدرتی که نام بنیانگذاران دین را بر آنان مینهند، سخن نمیگوید.
1984
این که آنْ میشویم که هستیم، مشروط بر آن است که اصلاً ندانیم چه هستیم. از این دیدگاه حتی خطاهای زندگی مفهوم و ارزش مییابد و بیراههها و کورهراههای گاه و بیگاه، تأخیرها، «کمروییها» و تلاشی که ورای آن وظیفهها است، از جملهی وظیفهها دانسته میشود
erfan
به نظر من خشنترین سخن، خشنترین نامه، بهتر و صمیمانهتر از سکوت است. آنانی که سکوت میگزینند، پیوسته فاقد لطافت و نزاکت قلبی هستند. سکوت نوعی مخالفت و فرو بلعیدن است و الزاماً شخصیت (و معده) را خراب میکند. تمامی سکوتکنندگان دچار سوءهاضمه هستند
کاربر ۱۱۱۵۶۲۴
من انسان نیستم، دینامیت هستم. با این همه، در من هیچ نشانی از بنیانگذاران دین نیست، زیرا ادیان مربوط به عامهی مردم است و من پس از تماس با انسانهای متدین باید دستهایم را بشویم... من هیچ «مؤمنی» را نمیخواهم و فکر میکنم برای باور خویشتن نیز بسیار شرور هستم و هرگز با تودههای مردم سخن نمیگویم... هراس بسیار از آن دارم که روزی مرا قدیس بپندارند و از این رو همگان درمییابند چرا این کتاب را پیش از آن منتشر میکنم.
زهرا موحد
من که خود مخالف گیاهخواری از سر تجربه درست چون ریشارد واگنری بودم که مرا بیدین کرد، واقعاً به کفایت میدانم که به سرشتهای معنوی باید توصیه کرد از بادهگساری بپرهیزند. آب کافی است.
زهرا موحد
حجم
۵۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۹ صفحه
حجم
۵۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۹ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان