بریدههایی از کتاب دستان شفابخش
۴٫۱
(۳۹)
در دوران کودکی هرگاه کسی جلوی چشم ما بیمار میشود، بیدرنگ خودمان را جای او میگذاریم و دچار نگرانی میشویم. این نگرانی مغز ما را برنامهریزی میکند و تصویری که ما از این حالت در ذهن خود داریم به الگویی تبدیل میشود که مغز از آن پیروی میکند. کلمات و جملاتی هم که بهکار میبریم، به نوعی به برنامهریزی مغز میپردازند؛ هرگاه میگوییم: «قلبم شکست» (بیماری قلبی) ، «حالم از... به هم میخورد» (ناراحتی گوارشی) ، «کمرم شکست» (کمر درد) ، بر حالات جسمانی خود مهر تایید میزنیم و با تکرار این جملات، این برنامهریزی را تثبیت میکنیم.
افکار منفی و در پی آن احساسات منفی، همیشه در مغز به برنامهریزی منفی و ناخواسته تبدیل میشوند اما برعکس، افکار و احساسات مثبت برنامهی مثبت و خوشایند مغز بهشمار میآیند. برنامهریزیهای منفی به احساس غم، ناامیدی و بیماری میانجامند ولی در برابر، برنامهریزیهای مثبت، احساس شادمانی، کامیابی و تندرستی به دنبال میآورند.
S
از این پس دیگر بیمار نخواهیم شد. دیگر به علت بیماری جانمان را از دست نخواهیم داد. همیشه تندرست خواهیم بود و تنها به مرگ طبیعی از دنیا خواهیم رفت.
در این کتاب شگفتانگیز و ساختارشکن، خوزه سیلوا همهی آنچه را که از سال ۱۹۴۴ تاکنون طی پژوهشهای راهگشای خود دربارهی ریشهی روانی بیماریهای جسمانی آموخته است برای ما آشکار میسازد. شما خوانندگان، در این کتاب با سرگذشت کسانی آشنا خواهید شد که سالها بیمار بودهاند اما با بهرهگیری از نیروی ذهن خویش و بهکارگیری شیوههایی که در این کتاب آموزش داده شده است، خود را درمان کردهاند. همچنین ماجراهای واقعی زندگی کسانی را خواهید خواند که به کمک شیوهی کمکهای اولیهی متد سیلوا موفق شدهاند از حوادث و سوانح جان سالم به در برند.
S
از سال ۱۹۶۶ تاکنون، میلیونها تن روشهای پرورش و کنترل ذهن سیلوا را آموخته و در زندگی خود بهکار بستهاند. آنان بارها و بارها به خوزه سیلوا گفتهاند:
«از اینکه راه زندگی سعادتآمیز را به ما نشان دادی از تو سپاسگزاریم!»
شما میتوانید با خواندن این کتاب و دنبال کردن آموزشهای گام به گام آن، زندگی خود را از این رو به آن رو کنید.
متد سیلوا در نگاه نخست چنان ساده مینماید که آدمی در کارساز بودنش به شک میافتد اما دستاوردهای شگفتانگیز و سودمندیهای بیشمار آن حتی بدگمانترین کسان را نیز قانع میسازد. با بهکارگیری شیوههای سادهی متد سیلوا و دستیابی سریع به نتایج دلخواه، در شگفت خواهید شد که چرا همه این شیوهها را بهکار نمیبرند.
S
روی یک صندلی راحت مینشیند، پلک چشمانش را میبندد و نفسی عمیق میکشد. او در نخستین بازدم سه بار عدد ۳، در بازدم دوم سه بار عدد ۲ و در بازدم سوم سه بار عدد ۱ را مجسم میکند. سپس در حالی که میکوشد چشماندازی زیبا و دلپذیر را تجسم کند، از ده تا یک وارونه میشمارد.
در گام بعدی، او بدن خود را مجسم میکند و در خیالش مرهمی روی عضو دردمند میمالد. پس از آن عضو دردمند را سالم و بینقص میبیند و سرانجام بدون آنکه دیگر دردی در بدنش احساس کند، پلک چشمانش را میگشاید. او با این کار در واقع قصد دارد در لایههای درونی ذهنش نفوذ کند و بر آن کنترل بیشتری اعمال نماید. این همان مهارتی است که ما در این کتاب میخواهیم به شما آموزش دهیم. با فراگیری این مهارت شما خواهید توانست ذهنتان را کنترل کنید و در بدنتان تأثیر بگذارید.
masi
با مطالعهی این کتاب شیوهی دگرگون کردن حال و هوای روانی خود را بیاموزید، در پی آن بدنتان نیز دگرگون خواهد شد. به کمک نیروی ذهن خود خواهید توانست همواره تندرست بمانید، دستگاه ایمنی بدنتان را نیرومندتر سازید و بر توان و انرژی بدنتان بیفزایید.
افزون بر آن، از سرما خوردنها، سردردها و دیگر دردها و ناراحتیها رها خواهید شد و در درمان بیماریهای خطرناکتری چون سرطان، کمکهای شایانی به پزشک خود خواهید کرد.
متد سیلوا شیوهای است آزموده و کارساز برای بهرهبرداری از نیروی ذهن. با بهکارگیری این روش، نه تنها بر تندرستی خویش فرمانروا خواهید شد، بلکه خواهید توانست به دیگران ـ حتی از فاصلهای دور و بدون آگاهی ایشان ـ یاری برسانید.
باورکردنی نیست؟! اما حقیقت دارد. امروز وجود چنین تواناییهایی در آدمیان از نظر علمی ثابت شده است. امروز میدانیم که ذهن و شعور آدمی میتواند از زمان و مکان فراتر برود و در پدیدههای پیرامون ـ حتی از فاصلهای بسیار دور ـ تأثیر بگذارد.
S
آموزش چگونگی آرامسازی میپردازیم:
۱. روی یک مبل یا صندلی راحت و آسوده بنشینید و پلک چشمانتان را ببندید.
۲. چند نفس عمیق بکشید و هنگام بازدم ماهیچههای بدنتان را شل و رها کنید.
۳. از صد تا یک وارونه بشمارید.
۴. خودتان را در جایی آرام و دلانگیز مانند کنار دریا، جنگل و... مجسم کنید.
۵. در دل بگویید: «من همیشه از تن و روانی سالم برخوردارم.»
۶. از یک تا پنج بشمارید. پیش از شمارش به خود یادآوری کنید وقتی در شمارهی پنج پلک چشمانتان را بگشایید، هشیار و بیدار و شاداب و سرحال خواهید بود. در شمارهی سه این یادآوری را تکرار کنید. در شمارهی پنج پلک چشمانتان را بگشایید و در دل بگویید:
کاربر ۱۶۳۷۱۴۸
«آرام و آسوده بنشینید یا دراز بکشید و بیماری خود را در ذهنتان مجسم کنید. سپس خودتان را در حال شفا یافتن ببینید. سرانجام خودتان را در اوج تندرستی تخیل کنید.» این همان برنامهریزی دوباره برای بازیابی تندرستی است
Elham
دنیای بیرون انسان آیینهی دنیای درون اوست. دکتر ماکسول مالتز، نویسندهی پرآوازهی کتاب «سایکوسیبرنتیک» میگوید: «خودت را هرگونه به تصور درآوری، آن گونه میشوی!»
فاطیما
چشمانتان را ببندید و خیال کنید از دست راست شما وزنهای سنگین آویزان است و به دست چپ شما بادکنکی پر از گاز هلیوم بسته شده. چنین بپندارید که گویی این رویداد بهراستی در حال رخ دادن است. اگر پس از چندی چشمان خود را باز کنید، خواهید دید که دست راست شما پایینتر از دست چپتان قرار دارد.
mhdhp86
«از هر دست بدهی (افکار منفی) از همان دست میگیری (بیماری)»،
Elham
حجم
۳۹۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
حجم
۳۹۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
قیمت:
۷۵,۹۰۰
تومان