بریدههایی از کتاب قدم زدن روی ماه با اینشتین
۳٫۶
(۱۲۰)
چیزیکه باعث تمایز متخصصان از ما میشود، این است که آنها تمایل دارند در مسیرهای تکراری با تمرکز بسیار گام بردارند، چیزیکه اریکسون بر آن نام «تکرار تعمقی» گذاشته است.
Anahid
بهخاطرسپردن، تلاشی خلاقانه و انسانی است. برا
Anahid
شخص دیگری بهنام «بروس بالمر» که رکوردی برای حفظکردن ۲ هزار واژه به زبان بیگانه در مدت یکروز داشت
Anahid
هیچ دلیلی وجود نداشت که باور کنم گزارشگری که شمارهی کارت ملیاش را هم فراموش میکند، بتواند با قهرمانان سطح بالای حافظهی آمریکا دستوپنجه نرم کند
Anahid
من تصمیم گرفتم که مانند مسواکزدن، حفظ کردن شعرها را هم جزو کارهای همیشگی روزانهام قرار دهم. با این تفاوت که اینیکی برخلاف مسواکزدن، از سرِ آگاهی بود. هر روز پس از بیدار شدن از خواب و نوشیدن قهوه، پیش از خواندن روزنامه یا ریش تراشیدن و حتی پیش از اینکه لباسم را به تن کنم، پشت میز مینشستم و سعی میکردم ۱۵-۱۰ دقیقه را صَرف یاد گرفتن شعر کنم.
Anahid
تنها خواندن یک کتاب بهمعنای یادگیری آن نیست؛ این مشکلی بود که هر زمان که سعی در بهیاد آوردن محتوای کتابی که تازه خوانده بودم میکردم، با آن روبرو میشدم. برای اینکه یک کتاب را واقعاً بفهمید، باید آن را حفظ کنید.
Anahid
کشفی که بهتازگی در مورد اد کرده بودم، این بود که او همواره در حال حفظکردن چیزی بود. مدتها پیش او کتاب حجیم «بهشت گمشده» را حفظکرده بود (خودش به من گفت باسرعت ۲۰۰ خط در هر ساعت) و سپس به سراغ آثار «شکسپیر» رفته بود.
Anahid
اد گفت برای آغاز آموزش ذهن، من نیاز به یکی-دو جین از این کاخهای حافظه دارم. خود او صدها کاخِ حافظه، در واقع یک ابَر شهر از این ذخیرههای ذهنی داشت.
Anahid
در زندگی روزمره، هنگامیکه با رویدادهای جزئی، معمولی و تکراری روبرو میشوید، چیزی از آنها در یاد شما برجای نمیماند، چون تنها این رویدادها و یا چیزهای فوقالعاده و نوظهور هستند که ذهن شما را تکان میدهند. اگر ما چیزی استثنایی ببینیم یا دربارهی آن بشنویم، اتفاق یا چیزی خواه فراعادی، خواه باورنکردنی و خواه خندهدار، احتمال بیشتری دارد که در ذهن ما برای مدتی طولانی برجای بماند.
Anahid
بوزان مشتاق بود مرا متقاعد کند که وضعیت حافظهی خودش سالبهسال و حتی با وجود پا به سن گذاشتن، درحال پیشرفت است. او میگفت: «مردم تصور میکنند کاهش حافظه، عملکردی در همهی انسانهاست و در نتیجه، طبیعی است؛ اما این یک اشتباه منطقی است، زیرا کاهش حافظه، عملکردی عادی است اما طبیعی نیست
Anahid
بوزان گفت: «مغز مانند یک ماهیچه است و تحتآموزش قرار دادن آن، نوعی تمرین فیزیکی است که مانند هر تمرین فیزیکی دیگر، در طول زمان، باعث میشود که مغز دارای چُستوچالاکی و سرعت بیشتری در پردازش اطلاعات شود».
Anahid
ازآنجاکه محتواهای ذهنی، تجربههای ما را آشکار میسازند و مجموعهی این تجربهها دانش ما را تشکیل میدهند، بنابراین دارا بودن حافظهای بهتر، نهتنها بهمعنای داشتن اطلاعات بیشتر در مورد دنیاست، بلکه باعث میشود ما خود را بهتر بشناسیم.
Anahid
تحقیق او نشان میدهد متخصصان پس از حداقل ۱۰ هزار ساعت کار در زمینهی تخصصیشان، میتوانند کارشان را بهسطح جهانی برسانند.
philodendron
بهنظر میآید که عدد جادویی ۷، ظرفیت حافظهی کوتاهمدت در مورد بیشتر مردم جهان است. از این بدتر آنکه این ۷ چیز، تنها بهمدت چند ثانیه در ذهن ما میمانَد و اگر حواس ما به چیز دیگری معطوف شود، از ذهن ما پاک میشوند. این محدودیت که در مورد همهی ذهنها مصداق دارد، دلیلی است برای آنکه شاهکارهای قهرمانان حافظه در نظرمان ایناندازه جالب باشد.
I AM X
تقطیع، روشی است که در آن شما تعداد مواردی که تکبهتک باید به ذهن بسپارید را کاهش میدهید، و در مقابل، آنها را در اندازههای بزرگتری بهخاطر میسپارید. به دلیل استفاده از همین روش است که برای شما، بهخاطرسپردن شمارههای تلفن بهصورت دو رقم باهم، آسانتر است تا اینکه همهی عددهای آن را تکبهتک حفظ کنید و یا اینکه شماره کارتهای اعتباری، به گروههای چهارتایی تفکیک شده است.
شراره
ما میخوانیم و میخوانیم و میخوانیم و فراموش میکنیم و فراموش میکنیم و فراموش میکنیم.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
به دلایلی نامعلوم، در بیشتر مبتلایان به فراموشی، نخست خاطرههای نزدیکتر به زمان حال در ذهنشان مخدوش میشود. این درحالیاست که خاطرههای دور بههمان شفافیت در ذهنشان برجای میماند. نام این پدیده را بهنام نخستین روانشناسی که در قرن نوزدهم آن را دریافت و به آن اشاره کرد، قانون «ریبوت» گذاشتهاند.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
تمام کاری که لازم است یک فرد برای استفاده از تکنیک سیمونیدس انجام دهد، این است که مواردی را که نمیتواند بهخاطر بسپارد، مانند ردیفی از اعداد، ترتیب یکدست کارت بازی، فهرست خرید و یا حتی کتاب «بهشت گمشده» را در ذهنش به شکل تصویرهایی بزرگ مجسم کند و سپس آنها را در یک فضای ذهنی، بهصورت مرتب بچیند. آنگاه متوجه خواهد شد که این موارد فراموششدنی، برای همیشه در ذهنش ماندگار شدهاند.
mehdi
سقراط این ایده که اندیشههای او با نوشتن انتقال یابد را مردود میداند و میگوید: «سادهنگری است اگر فکر کنیم نوشتار میتواند کاری بیش از این انجام دهد که به شخص، چیزی را یادآوری کند که خود آن را میداند». نوشتن برای سقراط، هرگز چیزی بیش از یک نشانه برای حافظه نبوده است؛ نشانهای که با آن، هرآنچه که در لایههای ذهن است به سطح میآید. سقراط میترسید نوشتن باعث زوال فرهنگ و هدایت آن بهسوی مسیری شود که به فساد اخلاقی و فکری بیانجامد. زیرا گرچه با استفاده از آن میزان دانستنیهای بشر فزونی مییافت، اما آنها خود تبدیل به موجودهای متحرک خالی از این دانشها میشدند.
Mahdi
«هی پسر! میخواهی چکار کنی، مرا چشم بزنی؟!»
ــسیّدحجّتـــ
حجم
۶۰۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۹۰ صفحه
حجم
۶۰۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۹۰ صفحه
قیمت:
۸۷,۰۰۰
۲۶,۱۰۰۷۰%
تومان