بریدههایی از کتاب قدم زدن روی ماه با اینشتین
۳٫۶
(۱۲۰)
بدفهمی آشکار ما از عملکرد حافظه، باعث شده بود این اندیشه در ما بهوجود آید که این تکرار است که حافظه را بهکار میاندازد. بهمعنای دیگر، آنقدر مطالب را تکرار میکردیم تا آن مطالب وارد حافظهمان شوند.
ــسیّدحجّتـــ
شرط لازم برای بهخاطرسپردن چیزی یا مطلبی، توجه به آن است. دلیل فراموش کردن نام افراد در بیشتر موارد این است که بهجای توجه به آنها، ما بیشتر به این فکر میکنیم که میخواهیم به آنها چه بگوییم.
ــسیّدحجّتـــ
در طی انجام آزمایش، او متوجه شد که هرگاه با ابزارش بخشهایی خاص از لوب گیجگاهی بیماران را لمس میکند، اتفاقی نامنتظره میافتد و آن این بود که بیمارانش شروع به توصیف شفاف خاطرههایی میکردند که مدتها بود آنها را فراموش کرده بودند و هنگامیکه با ابزارش دوباره همان نقطه را لمس میکرد، دوباره همان خاطرهها گفته میشد. بر اساس این تجربهها، پنفیلد به این ایده اعتقاد پیدا کرد که مغز به هر چیزی که اندکی توجه کند، آن را در خود ضبط میکند و اینکه اثر این ضبط در ذهن، بهصورت دائم برجای میماند.
Huarck
یکنواختی، زمان را مخدوش میکند، اما تجربههای تازهی آن را برای شما آشکار میکند. زندگی روزانهی شما میتواند بهصورت خوردن غذاهای سالم و انجام تمرینهای ورزشی سپری شود و شما عمری طولانی کنید، اما به دلیلی که گفته شد، برایتان بسیار کوتاه بهنظر بیاید. اگر شما سرتاسر زندگی خود را در اتاقی به ورقزدن روزنامهها بگذرانید، هر روز از زندگی شما به روز بعد گره میخورد، بدون اینکه هیچیک در خاطر شما بماند و بهاینترتیب، همه در ذهن شما ناپدید میشوند. برای همین است که باید بهطور مرتب از یکنواختی دربیاییم، به منطقههای ناآشنا سفر کنیم و تا آنجاکه میتوانیم، در زندگی تجربههای تازه کسب کنیم. زیرا این تجربهها باعث ثبت خاطرهها در ذهن ما میشوند.
کسب تجربههای تازه باعث میشود زمان برایمان کِش بیاید و آنهم باعث میشود که ما درک طولانیتری از زندگی داشته باشیم.
Homan
حلقهی واجی نام زیبایی است برای همان صدای آرامی که وقتی با خودمان حرف میزنیم، آن را در درون ذهنمان میشنویم. حلقهی واجی، مانند پژواک عمل میکند و حافظهی کوتاهمدتی را بهوجود میآورد که اگر صداهای شنیدهشده تکرار نشوند، تنها چندلحظه آنها را در خود نگه دارد.
سید محمد هاشمی نسب
«حافظههای استثنایی به دنیا نمیآیند، بلکه پرداخته میشوند»
•° زهــــرا °•
تبلور حافظه در بیرون از ذهن انسان، نهتنها طرز تفکر مردم را دگرگون کرد، بلکه باعث دگرگونی اساسی در معنای هوشمندی شد؛ به این معنا که از ارزش هوش درونی کاست.
مصطفی ارشد
زمانی فرهنگ مانند درختی بود که حافظه، ریشهی آن را تشکیل میداد، اما طی ۳۰ هزار سال گذشته، از زمانیکه انسان آغاز به ثبت حافظهاش بهصورت نقاشی روی دیوارهی غارها کرد، بهصورت تدریجی برای انتقال حافظهاش به بخش عظیمی از ابزارهای کمکحافظهای در دنیای بیرونی گام برداشت و این فرآیندی است که در سالهای گذشته بهصورت فزایندهای شتاب گرفته است.
مصطفی ارشد
شاید بهترین روش برای درک چگونگی عملکرد حافظهی انسانی، این باشد که آن را بهینهسازی کنیم و در حالت ایدهآل، عملکرد حافظهی تعداد زیادی از افراد هوشمند را درحالی زیر نظر بگیریم که در برابر بازخوردهای عینی و دقیق قرار میگیرند.
مصطفی ارشد
«مردم تصور میکنند کاهش حافظه، عملکردی در همهی انسانهاست و در نتیجه، طبیعی است؛ اما این یک اشتباه منطقی است، زیرا کاهش حافظه، عملکردی عادی است اما طبیعی نیست.
مصطفی ارشد
«مغز مانند یک ماهیچه است و تحتآموزش قرار دادن آن، نوعی تمرین فیزیکی است که مانند هر تمرین فیزیکی دیگر، در طول زمان، باعث میشود که مغز دارای چُستوچالاکی و سرعت بیشتری در پردازش اطلاعات شود».
مصطفی ارشد
«ویلیام جیمز» در سال ۱۸۹۰ کتابی نوشت با عنوان «قواعد روانشناسی» که در آن او نخست دربارهی پدیدهی نادر کوتاهنمایی زمان از نظر روانشناسی و تأثیرهای منفی آن نوشته است: «در کودکی، زندگی هر روزهی ما با کسب تجربهای تازه، ذهنی و یا عینی، رقم میخورد. در آن دوران، ما درکی عالی و ذهنی قوی داریم و خاطرههای آن روزها در ذهن ما همچون زمانیکه در یک مسافرت جالب و هیجانانگیز هستیم، بیشمار، پیچیده و طولانی بهنظر میآید. اما ازآنجاکه گذشت هرسال از زندگی، بخشی از این تجربهها را به تکرارِ تکراریها تبدیل میکند که خود ما هم بهسختی متوجه آنها میشویم، کمکم روزها و هفتهها چنان یکدست میشوند که در خاطرههای ما محتوای خود را از دست میدهند و تبدیل به سالهایی ویران و بدون خاطره میشوند».
narjes.nmD
برخی از این فراموشیها که باعث کلافگی ما میشود، لازم است و در راستای سلامتی ماست؛ زیرا اگر ما نمیتوانستیم بسیاری از کارهای بیمعنیای که انجام دادهایم را فراموش کنیم، شاید تبدیل به آدمهای وسواسی میشدیم که تحملشان بسیار دشوار است.
🍃نــہـــالــــے🍃
من به ۱۵ سال پیش خودم فکر میکنم و اینکه در این مدت، تا چه اندازه تغییر کردهام. اگر منِ امروز و منِ آنزمان در کنار هم قرار گیریم، شباهتهای بسیاری در ظاهر بههم داریم، اما حقیقت این است که ما تودهای از مولکولهای متفاوت از هم هستیم، با تارهای موی متفاوت و اعضای بدن متفاوت از یکدیگر. ما آنقدر از هم متمایز هستیم که گاهی به نظر میرسد تنها وجه اشتراک ما، ناممان است.
نا آشنا
من میتوانستم دهها ساعت را صَرف خواندن یک کتاب کنم و دستآخر، تنها مفهومی گُنگ از کل کتاب را در ذهن داشته باشم. تمام رویدادها و حقایق کتاب، حتی مواردی که بهدلیل جذابیت زیرشان خط میکشیدم، تنها در من تأثیری گذرا میگذاشتند و سپس ناپدید میشدند و خدا میداند که به کجا میرفتند!
کتابهایی در کتابخانهی من بود که حتی نمیتوانستم بهیاد بیاورم که آیا آنها را خواندهام یا نه.
پویا پانا
حافظههای متوسط اگر بهدرستی بهکارگرفته شوند، بهطور چشمگیری قدرتمندند
امیر رضایی
یکبار جایی خواندم که یک آدم، با هوشِ متوسط، ۴۰ روز از زندگی یکساله خود را تلف میکند تا چیزهایی که فراموش کرده را دوباره یاد بگیرد.
melik
اد به من قول داد که: «اگر با میگساری ذهنت را به هرز نبری، تصویرها طولانیتر از آنچه خودت انتظار داری در ذهنت برجای بمانند. اگر دوباره مسیر کاخِ حافظهات را همین امشب، فردا عصر و یکبار دیگر در هفتهی آینده طی کنی، این فهرست تبدیل به یک ادراک پایدار در ذهن تو خواهد شد. اکنون ما اینکار را در ۱۵ مورد انجام دادیم، میتوانیم بهآسانی همینکار را در مورد ۵۰۰ مورد انجام دهیم؛ البته این در صورتی امکانپذیر است که کاخِ حافظهی تو بهاندازهی کافی برای آنها گنجایش داشته باشد. وقتیکه به این روش در مورد بهخاطرسپردن واژهها مهارت کافی بهدست آوردی، آنگاه میتوانیم به سراغ کارهای جالب برویم. کارهایی مانند حفظکردن ترتیب کارتهای بازی و کتاب «هستی و زمان» «هایدگر»
esrafil aslani
من میتوانستم دهها ساعت را صَرف خواندن یک کتاب کنم و دستآخر، تنها مفهومی گُنگ از کل کتاب را در ذهن داشته باشم. تمام رویدادها و حقایق کتاب، حتی مواردی که بهدلیل جذابیت زیرشان خط میکشیدم، تنها در من تأثیری گذرا میگذاشتند و سپس ناپدید میشدند و خدا میداند که به کجا میرفتند!
helya.B
چیزیکه باعث تمایز متخصصان از ما میشود، این است که آنها تمایل دارند در مسیرهای تکراری با تمرکز بسیار گام بردارند، چیزیکه اریکسون بر آن نام «تکرار تعمقی» گذاشته است. انجام تحقیق روی بهترینِ بهترینهای بسیاری از رشتهها، او را به این نتیجه رسانده است که این افراد در راه بهبود خویش، همگی از یک قاعدهی کلی استفاده میکنند. آنها هوشیارانه سعی میکنند که خود را از انجام کارها بهصورت خودکار دور نگاه دارند و به همین دلیل، خطمشیهایی را برای خود تعیین میکنند. آنها برای رسیدن به این هدف، سهکار انجام میدهند: سعی میکنند برای خود تکنیکی ابداع و روی آن تمرکز کنند، هدفگرایی دارند و سعی میکنند که همواره و بیدرنگ پس از هر عملکرد، بازخوردی از آن داشته باشند. بهمعنای دیگر، سعی میکنند که همواره در همان مرحلهی نخست یعنی مرحلهی شناختی، باقی بمانند.
Anahid
حجم
۶۰۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۹۰ صفحه
حجم
۶۰۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۹۰ صفحه
قیمت:
۸۷,۰۰۰
۲۶,۱۰۰۷۰%
تومان