بریدههایی از کتاب در جبهه غرب خبری نیست
۴٫۶
(۸)
کروپ میگوید «وقتی دربارهاش فکر میکنی، قضیه خیلی عجیب است. ما اینجاییم تا از سرزمین پدریمان دفاع کنیم. فرانسویها هم آنجا هستند تا از سرزمین پدریشان دفاع کنند. حق با کیست؟»
بدون آنکه به حرفم ایمان داشته باشم میگویم «شاید هر دو.»
benyamin parang
دریافتیم آنچه اهمیت دارد نه اندیشه بلکه واکس پوتینهاست، نه ذکاوت بلکه نظم است، نه آزادی بلکه تمرین نظامی است. با اشتیاق و شور سرباز شدیم اما آنها هر آنچه توانستند کردند تا این شور را از وجودمان پاک کنند. بعد از سه هفته آموزشی یک پستچی با لباس یراقدار برایمان قدرتی بیشتر از والدین، معلمها و تمام فلاسفه، از افلاطون گرفته تا گوته، داشت. با چشمان جوانمان دیدیم که چگونه مفهوم وطن، آنچه معلمهامان بهمان آموخته بودند، در اینجا تبدیل شده بود به چشمپوشی کامل از شخصیت تا جایی که در برابر حقیرترین نظامیان بیچونوچرا خبردار بایستیم، سلام نظامی بدهیم، دفیله برویم، به چپچپ و به راستراست بچرخیم، پاشنه بکوبیم، ناسزا بگوییم و هزاران کار احمقانه و حقیر دیگر.
benyamin parang
دو سال خدمت در جبهه تأثیر عمیقی در روحیهٔ اریش جوان گذاشت و دیدگاهش را به ارزشهای انسانی متفاوت کرد: دانست که ارزش فرهنگ و هنر انسان در برابر غریزهٔ توحش و جنگطلبی او هیچ است و سرمایهداران عالم چگونه برای حفظ منافع خود حاضرند جهانی را به آتش بکشند
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
آدم باورش نمیشود که در چنین بدنهای خُردشدهای هنوز چهرهای وجود دارد که به زندگی روزانه چنگ زده و این فقط یکی از صدها هزار بیمارستان در آلمان، فرانسه و روسیه است. وقتی چنین جنایاتی مجاز است، هر آنچه در برابر آن انجام یا نوشته یا اندیشیده میشود بیمعنا جلوه میکند. وقتی فرهنگ چندهزارسالهٔ بشر نمیتواند جلو جاری شدن این نهر خون را بگیرد یا این فرهنگ دروغین است یا هیچ ارزشی ندارد. فقط صدها هزار اتاق پُرشکنجه در بیمارستانها میتواند ماهیت واقعی جنگ را نشان بدهد.
benyamin parang
طی ده هفته در ارتش آموزشمان دادند و این زمان بیشتر از ده سال دوران تحصیل بر ما تأثیر گذاشت. یاد گرفتیم دکمههای فلزی براق ارزش بیشتری از چهار جلد آثار شوپنهاور دارد. اول تعجب کردیم، بعد خشم وجودمان را گرفت و دستآخر قیدش را زدیم. دریافتیم آنچه اهمیت دارد نه اندیشه بلکه واکس پوتینهاست، نه ذکاوت بلکه نظم است، نه آزادی بلکه تمرین نظامی است.
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
مردان مسنتر از ما گذشتهٔ مشترکی دارند. آنها همسر، فرزند، شغل و مقامی دارند. گذشتهٔ چنان نیرومندی دارند که جنگ نمیتواند پاکش کند. اما ما جوانان بیستساله تنها والدینی داریم و شاید بعضیهایمان نامزدی. والدینمان دیگر نفوذی بر ما نداشتند و دخترها نیز تأثیر چندانی بر ما نگذاشتهاند. فقط همین؛
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
دانست که ارزش فرهنگ و هنر انسان در برابر غریزهٔ توحش و جنگطلبی او هیچ است و سرمایهداران عالم چگونه برای حفظ منافع خود حاضرند جهانی را به آتش بکشند.
fati
دانست که ارزش فرهنگ و هنر انسان در برابر غریزهٔ توحش و جنگطلبی او هیچ است و سرمایهداران عالم چگونه برای حفظ منافع خود حاضرند جهانی را به آتش بکشند.
fati
چهقدر عجیب است که تمامی خاطراتمان دو ویژگی دارند. آنها همیشه کاملاً آراماند، این صفت غالب آنهاست، حتی اگر واقعاً آرام نباشند چنین جلوه میکنند.
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
درونش دفترچهای است با نام او. تا آن زمانی که نامش را نمیدانم شاید فراموشش کنم. زمان خاطرهاش را محو خواهد کرد. اما نامش مثل میخی است که در ذهنم کوبیده میشود و هیچگاه بیرون نخواهد آمد. قدرتی دارد که همیشه به یاد من خواهد ماند. همیشه بازخواهد گشت و در برابرم خواهد ایستاد.
زهرا شاهی
حجم
۲۴۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
حجم
۲۴۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان