بریده‌هایی از کتاب آیین زندگی

قانون سوم برای ترک عادت اضطراب و ترس: «بیایید به گذشته نگاه کنیم و از خودمان بپرسیم با توجه به آمار، احتمال وقوع آنچه مرا مضطرب کرده است، چقدر است؟»

می‌ترسیدم که صاعقه مرا بزند یا وقتی وضع مالی‌مان خوب نبود، نگران بودم که از گشنگی بمیریم. می‌ترسیدم پس از مرگ به جهنم بروم. می‌ترسیدم یکی از بچه‌های قلدر که مرا تهدید کرده بود، گوشهایم را ببرد. می‌ترسیدم اگر کلاهم را برای دخترها بردارم به من بخندند. می‌ترسیدم که هیچ دختری نخواهد با من ازدواج کند. می‌ترسیدم که وقت بازگشت از کلیسا، چگونه با همسرم صحبت کنم و...!

یک اصطلاح بین حقوق‌دان‌ها هست که می‌گوید: قانون برای چیزهای خرد و پیش پا افتاده نیست. باید بگوییم که اضطراب هم نباید برای این چیزها باشد.

آن ۱۵ ساعت مثل ۱۵ میلیون سال گذشت و همه زندگی‌ام مثل فیلم در مقابل چشمانم ظاهر شد. تمام کارهای بد و تمام چیزهای بی‌ارزشی که به خاطرشان ناراحتی کشیده بودم را به یاد آوردم

ما اگر خود را مشغول نگه نداریم و افکار موذی را به خود راه دهیم، از درون متلاشی خواهیم شد.

یک قانون اساسی در روانشناسی؛ یعنی مغز هر انسانی، هر اندازه که قوی باشد، نمی‌تواند در آن واحد به دو چیز فکر کند،

چرا کاری بدین سادگی، یعنی مشغول کردن خود، اضطراب را از بین می‌برد؟ به خاطر یک قانون اساسی در روانشناسی؛ یعنی مغز هر انسانی، هر اندازه که قوی باشد، نمی‌تواند در آن واحد به دو چیز فکر کند،

بخش سوم: اضطراب را نابود کنید پیش از آنکه شما را نابود کند

برنارد شاو می‌گوید: «اگر هر چیزی را به کسی یاد بدهی، هیچ چیزی یاد نمی‌گیرد.»

«نیمی از نگرانی‌های دنیا به این دلیل است که افراد بدون داشتن اطلاعات کافی و بنیادی، اقدام به تصمیم‌گیری می‌کنند.»

برای چه این قدر نگرانم؟ ۲. برای رفع آن چه می‌توان کرد؟

توماس ادیسون می‌گوید: «هیچ موقعیتی وجود ندارد که در آن در مواجهه با مشکل، ملجا و پناهگاهی برای انسان نباشد»

نگرانی و اضطراب حتی سبب بروز فساد دندان هم می‌شود. دکتر ویلیام آی. ال. مگونگیل در خطابه‌ای در حضور انجمن دندانپزشکان آمریکایی گفت: «احساسات ناخوشایندی همانند عوامل استرس‌زا، ترس، نق‌زدن‌ها... می‌توانند تعادل کلسیم بدن را بر هم زنند و موجب بروز فساد دندان شوند»

حتی اگر تمامی دنیا هم نصیب او شود، فقط می‌تواند در یک رختخواب بخوابد و فقط سه وعده غذای روزانه بخورد.

. از حضیض ذلت به اوج رحمت رسیده بودم و وظیفه‌ام بود آنچه را که خود تجربه کرده بودم به دیگران بیاموزم.

حالا واقعیت زندگی را درک می‌کردم؛ این که باید در زندگی تلاش کرد، فرا گرفت و آنچه را که یاد می‌گیری، بکار ببندی.

برنده جایزه بزرگ نوبل در پزشکی، دکتر آلکسیس کارل می‌گوید: «تاجری که نمی‌داند چکونه بر اضطراب خویش غلبه کند، محکوم به مرگ زودرس خواهد شد.» و همین عاقبت در انتظار زنان خانه‌دار، دامپزشکان و کارگران ساختمانی که نمی‌توانند نگرانی خویش را کنترل کنند خواهد بود.

«آرامش ذهن نتیجه پذیرش بدترین احتمال ممکن است و من معتقدم که این از لحاظ روانی نوعی تخلیه انرژی است. هنگامی که بدترین اتفاق ممکن پذیرفته می‌شود، دیگر چیزی برای از دست دادن باقی نمی‌ماند»

یکی از بدترین خصیصه‌های اضطراب ضایع نمودن قدرت تمرکز حواس است.

مردی شاد، شاد از هرچیزی می‌گفت که امروزم، سرمایه آرزویم است، آرزویم سرمایه فرداست فردا را با حرص و ولع با طناب می‌کشم و می‌خواهم برای رسیدن به فردا، امروز را به سرعت ترک کنم...