بریده‌هایی از کتاب آیین زندگی

«وقتی ناامید هستی و احساس می‌کنی تمام درها به رویت بسته است، خداوند درهای رحمت خود را به روی بندگانش می‌گشاید.»

«تنها یک راه برای خوشبختی وجود دارد؛ نگرانی در مورد آنچه فراتر از اراده‌تان است را کنار بگذارید.»

مردی شاد، شاد از هرچیزی می‌گفت که امروزم، سرمایه آرزویم است، آرزویم سرمایه فرداست فردا را با حرص و ولع با طناب می‌کشم و می‌خواهم برای رسیدن به فردا، امروز را به سرعت ترک کنم...

با حقایق روبرو شو. اضطراب را رها کن، بعد فکری به حال مشکلت بکن.

تارو در کتاب جاودانه خویش می‌نویسد: «می‌دانم که برای انسان واقعیتی دلگرم‌کننده‌تر از قدرت نامحدودش در ارتقای سطح زندگی خویش و با تلاش هوشیارانه‌اش وجود ندارد. اگر فردی در مسیر رویاهایش با اطمینان قدم برمی‌دارد و در جهت زندگی که در ذهنش ساخته و پرداخته است تلاش می‌کند، با موفقیتی غیرمنتظره روبرو می‌شود.»

عوامل معدودی قادرند چهره یک زن را پیر و خراب کنند ولی هیچ کدام از لحاظ سرعت عمل به پای اضطراب و نگرانی نمی‌رسند. اضطراب قیافه را منجمد می‌کند، آرواره‌ها را به هم گره می‌زند و صورت را پر از چین و چروک می‌کند. خطوط اخم همیشگی در صورت بر جای می‌گذارد، رنگ موها را خاکستری و حتی موجب ریزش آنها می‌شود، رنگ چهره را خراب می‌کند و خارش‌های پوستی، جوش و کورک به وجود می‌آورد.

ما با دکتر اسرائیل برام، پزشک متخصص که مدت سی و هشت سال این بیماری‌های مزمن را درمان می‌کرد، مشاوره کردیم. این توصیه‌ای است که به دیوار اتاق انتظار بیماران خویش نوشته است و من آن را پشت پاکت نامه‌ای نوشتم: آرامش و تمدد اعصاب بهترین فعالیت‌های آرام‌بخش مذهب، خواب، موسیقی و خنده است. به خدا ایمان داشته باشید، خوب خوابیدن را درک کنید از موسیقی زیبا لذت ببرید تا جنبه‌های زیبای زندگی را ببینید در اینصورت سلامتی و شادی در دست شماست.

«احساسات ناخوشایندی همانند عوامل استرس‌زا، ترس، نق‌زدن‌ها... می‌توانند تعادل کلسیم بدن را بر هم زنند و موجب بروز فساد دندان شوند»

۷۰% کل بیمارانی که به پزشک مراجعه می‌کنند، خودشان از پس معالجه خویش برمی‌آیند، فقط اگر قادر به کنترل نگرانی خویش باشند.

برنده جایزه بزرگ نوبل در پزشکی، دکتر آلکسیس کارل می‌گوید: «تاجری که نمی‌داند چکونه بر اضطراب خویش غلبه کند، محکوم به مرگ زودرس خواهد شد.»

اگر مشکل مضطرب‌کننده‌ای دارید، فرمل جادویی ویلیز کریر را با سه مورد ذیل به کار گیرید: ۱. از خودتان بپرسید بدترین اتفاق ممکن چیست؟ ۲. آماده باش که در صورت لزوم آن را بپذیری. ۳. با آرامش خیال اقدام به حل آن مشکل کن.

شوپنهاور اینگونه بیان می‌کند: «مهمترین چیز برای توشه سفر زندگی، مقادیر زیادی رضایت است.»

مشکل چیست؟ ۲. علت بوجودآورنده آن چیست؟ ۳. تمام راه‌حل‌های ممکن کدامند؟ ۴. شما چه راه‌حلی را پیشنهاد می‌کنید؟

نگرانی‌هایم را با انجام این سه مرحله از بین بردم: ۱. نوشتن دقیق مورد نگرانی‌ام ۲. نوشتن راه حل مورد نظر و مطلوب ۳. تصمیم‌گیری ۴. اجرا کردن به موقع تصمیمات

من با تجربه خویش دریافته‌ام که بررسی عوامل بعد از نوشتنشان آسانتر خواهد بود. در واقع، فقط با نوشتن عوامل موجود بر روی تکه‌ای کاغذ و بررسی مشکلمان، راه سودمندی برای رسیدن به تصمیم‌گیری عاقلانه خویش در پیش گرفته‌ایم. به قول چارلز کترینگ: «مشکلی که خوب حلاجی می‌شود، تقریبا تا نیمه حل شده است» .

اگر مشکل مضطرب‌کننده‌ای دارید، فرمل جادویی ویلیز کریر را با سه مورد ذیل به کار گیرید: ۱. از خودتان بپرسید بدترین اتفاق ممکن چیست؟ ۲. آماده باش که در صورت لزوم آن را بپذیری. ۳. با آرامش خیال اقدام به حل آن مشکل کن.

«مشکل را همانطوری که هست پذیرا باشید؛ چون پذیرش هر حادثه اولین گام در غلبه بر عواقب ناخوشایند آن است»

۱ـ ابتدا از خود بپرسید که چه هستید، چه دارید، چه می‌خواهید بکنید و آن را در دفتری بنویسید. ۲ـ برای پاسخ به این موضوعات ابتدا بیندیشید و از خود بپرسید که در چه شرایطی زندگی می‌کنید و چه توانایی‌هایی دارید؟ آیا آرزوهایتان واهی است یا امکان تبدیل به واقعیت را دارد؟ آینده‌تان با آرزوهایتان بهشتی خواهد بود که جادویی است یا اینکه باغی خواهد بود که واقعی است؟ ۳ـ آنچه به عنوان توان مالی و معنوی دارید، به آن بیندیشید. ببینید که چگونه گذشته را ترک گفته‌اید و آینده را با چه برنامه‌ای در پیش رو دارید. آیا از گذشته خود خوشحال هستید یا پشیمان؟ اگر خوشحال هستید، آیا فردایتان را نیز می‌خواهید مثل آن باشد یا بهتر از آن؟ اگر پشیمان هستید، برای آینده چه برنامه‌ای دارید؟ ۴ـ روزها و عمرتان را ارزیابی کنید. ۲۴ ساعت روزانه را دقیقاً ارزیابی کنید که چه بکنید تا برایتان مفید باشد. ۵ـ روزتان را خوب سپری کرده‌اید یا نه؟ فردا برایتان خوب خواهد بود یا نه؟ بیندیشید که چگونه حرکت کنید تا فردا برایتان شیرین‌تر باشد. وقتی حرکت برای آینده و فردا توأم با اراده، تصمیم و برنامه باشد، هفته‌های آینده‌تان را نیز برنامه‌ریزی کنید....این است فردا....این است نتیجه کار امروز....

مردی شاد، شاد از هرچیزی می‌گفت که امروزم، سرمایه آرزویم است، آرزویم سرمایه فرداست فردا را با حرص و ولع با طناب می‌کشم و می‌خواهم برای رسیدن به فردا، امروز را به سرعت ترک کنم...

«خدایا آنچه که به من عطا کردی، لطف توست. نان و نعمت امروزم برای امروزم است. خدایا به من قدرت و درک شگرفی عطا کن، تا بتوانم آنچه را که ندارم به دست بیاورم و آنچه را که نمی‌دانم، بدانم.»