بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عاشقی یعنی جدایی | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب عاشقی یعنی جدایی

بریده‌هایی از کتاب عاشقی یعنی جدایی

نویسنده:گای کورنو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۲۱ رأی
۳٫۱
(۲۱)
به همین شکل، زنی که به زنانگی خود اطمینان دارد، قادر خواهد بود ویژگی‌های مردانه را نیز در خود بپذیرد. وقتی تفکیک جنسیتی به درستی انجام نگیرد، افراد با این خطر مواجه هستند که بخواهند در طول زندگی با مرد بودن یا زن بودن افراط‌گونه، تفاوت خود را به اثبات برسانند.
سیندرلا با کتونی
هر قدر فردی بیشتر درباره جنسیت خود احساس امنیت خاطر کند، هنگام مواجهه با تفاوت‌ها کمتر احساس خطر خواهد کرد. اگر مردی به ویژگی‌های مردانه خود اطمینان داشته باشد، می‌تواند نگرش مبتنی بر وجود آنچه اصطلاحآ ویژگی‌های زنانه نامیده می‌شود را در خود بپذیرد.
سیندرلا با کتونی
عکس این فرایند درباره دختران صادق است. جراحت به جامانده از پدر در کیفیت عاطفی روابط او نمایان می‌شود. یک دختر مطمئن نیست که همیشه در جهان مردی برای او وجود خواهد داشت و از همین رو جست‌وجو برای یافتن یک مرد، به اولویت زندگی‌اش تبدیل می‌شود. زنان اغلب غیرقابل‌قبول‌ترین وضعیت‌ها را با شرکای‌شان تحمل می‌کنند، زیرا عمیقآ بر این باورند که غیرممکن است بتوانند فرد دیگری را پیدا کنند که زندگی خود را با او قسمت کنند. اما در صورتی که رابطه صمیمانه با مادر خود را تجربه کرده باشند، می‌توانند روی دوستان همجنس خود حساب کنند و درغیراین صورت، ایجاد رابطه دوستی با زنان نیز برای‌شان دشوار خواهد بود و حتی ممکن است با مردان احساس راحتی بیشتری داشته باشند، هرچند که حضور پدرانه ضعیفی را تجربه کرده باشند.
سیندرلا با کتونی
وقتی مادر حضور داشته باشد و پدر نسبتآ غایب باشد، پسرها اغلب از مشکل هویت رنج می‌برند، زیرا فاقد یک الگوی مردانه هستند. درعین حال، پسری که حضور مادری دلسوز را تجربه کرده است، به آسانی با زنان رابطه برقرار می‌کند. کاریکاتوری از این وضعیت می‌تواند تصویر پسری باشد که متقاعد است همیشه در جهان مادری برای او وجود خواهد داشت، اما، اساسآ نسبت به مردان بدگمان است.
سیندرلا با کتونی
که چرا اغلب خیال‌پردازی‌های شهوانی و روابط عاشقانه جزئی، ریشه در روابط پدردختر و مادرپسر دارد. در سنین سه یا چهار سالگی، تقریبآ هر پسر کوچکی می‌خواهد با مادرش ازدواج کند و هر دختر کوچکی می‌خواهد با پدرش ازدواج کند.
سیندرلا با کتونی
دیدگاه من، پدر و مادر کودک، لزومآ والدین ژنتیکی او نیستند، بلکه کسانی هستند که به کودک توجه می‌کنند.
سیندرلا با کتونی
اگر والد همجنس غایب باشد، یا کودک را نپذیرد، یا نسبت به جنسیت خود دیدگاه مثبتی نشان ندهد، پسر یا دختر کوچک نخواهد توانست حقیقت مرد یا زن بودن را دوست بدارد. وقتی کودکی مورد تأیید والد همجنس خود قرار نگیرد و وقتی این فقدان به واسطه حضور مادرانه یا پدرانه دیگری جبران نشود، این احتمال وجود دارد که آن فرد در نهایت از خود متنفر شود و به‌خاطر خود و جنسیتی که دارد احساس سرافکندگی کند. نبود خود دوستی، درنهایت منجر به این مشکل خواهد شد که فرد نداند در زندگی چه چیزی برای او خوب است.
سیندرلا با کتونی
اگر من از عزت‌نفس شکننده‌ای برخوردار باشم، تا حد زیادی روی لذت‌جویی خودم تمرکز دارم و برعکس، اگر فردی با اعتماد به‌نفس باشم، توجه بیشتری به شریک زندگی‌ام معطوف خواهم داشت.
سیندرلا با کتونی
این چالش ماست: گذار از جهانی که در آن من همه چیزِ دیگری هستم و دیگری همه چیزِ من است، به جهانی که در آن من از بودنِ دیگری و در نهایت بودنِ خودم خشنودم. عشق احساسی، عشقی است بر مبنای عمل‌ها و عکس‌العمل‌ها و مشخصه احساسات شدید و حسادت است. اما عشق قلبی، عشقی است بر مبنای شادی و شعف عمیق، شادی و شعف به‌خاطر این‌که هستیم و می‌بینیم که دیگری نیز هست. عشقی که به واسطه دوست داشتن خویشتن، زندگی و فردی دیگر میسر می‌شود.
atousa sarmast
در زن، آنیموس ظرفیت او برای پیشگام شدن را نشان می‌دهد، درحالی که آنیمای مرد، ظرفیت او برای عشق ورزیدن را نمایان می‌سازد. اگر مردی از عواطف خود استفاده نکند، آنیمای او حق خود را از طریق یاغی‌گری و هوسرانی مطالبه می‌کند. او با رفتار غیرعقلانی جلب توجه می‌کند و به این ترتیب به فردی بی‌ملاحظه تبدیل می‌شود. سپس در وادی افسردگی یا ناامیدی غرق می‌شود، بدون این‌که ابزاری برای مقاومت داشته باشد.
sinooze
هویت نیاز به عملکردی دوگانه دارد: نزدیک شدن به دیگران برای دریافت عشق و حفظ فاصله برای اثبات تفاوت خود. وقتی به دیگران نزدیک می‌شویم، به دنبال حسی از تعلق و وابستگی هستیم. وقتی فاصله ایجاد می‌کنیم، در صدد کشف فردیت خود هستیم. این‌که چگونه این عملکرد دوگانه را انسجام می‌بخشیم، تأثیر تعیین‌کننده‌ای در زندگی عشقی ما دارد، زیرا تمام رخدادهای زندگی بین دو قطب ادغام و جدایی روی می‌دهد.
sinooze
اکثریت مردان نیز داستانی دیگر دارند و آن‌ها نیز همچون زنان، مورد ظلم و ستم ناشی از نظام مردسالاری قرار می‌گیرند. مردان ناچارند از یک کلیشه مردانه سخت و قهرمانانه تقلید کنند، قادر به تبادل احساسات نباشند و به‌طرز قابل‌توجهی با بخش عظیمی از خویشتن خود بیگانه باشند. این فشارها به حدی است که زنان معتقدند مردها بی‌احساس‌اند و وقتی صحبت از تشکیل خانواده و تحصیل فرزند به میان بیاید، مردها هیچ شایستگی ندارند. در نقطه مقابل، مردها بر این باورند که زنان قادر به اندیشیدن نیستند. ادامه ترویج چنین تعصباتی، به جاودانه ساختن نابرابری‌های نشأت‌یافته از نظام مردسالاری دامن می‌زند. آیا زمان آن فرا نرسیده که مردان و زنان مسئولیت مشترک خود را در این درام تاریخی بپذیرند؟
sinooze
بدین ترتیب، شاید ما نیز بخواهیم سخن اسکار وایلد را تکرار کنیم، «عشاق با هم یکی می‌شوند... اما کدام یک؟» در زوج‌های سنتی، آرامش خانواده محصول قربانی شدن زن به‌خاطر منفعت همسرش بود. مردان و زنان با هم یکی می‌شدند و زوجی «مرد» را تشکیل می‌دادند، شخصیتی مطیع دستورات مردسالارانه. زن، فردیت، علایق، آرزوها و خلاقیت خود را فدا می‌کرد تا فرزندانش را پرورش دهد. او در محراب سوگند خورده بود به شوهرش «عشق بورزد، به او افتخار کند و مطیع او باشد» و نام او را بر خود بنهد. از روزی که زنان شروع به مقابله با وضعیت موجود کردند، بحرانی اجتناب‌ناپذیر آغاز شد، زیرا ما فاقد هرگونه الگوی تاریخی هستیم که براساس آن مرد و زن در کنار یکدیگر زندگی کنند و درعین حال بتوانند تمامیت و خودمختاری خویش را حفظ نمایند.
sinooze
این چالش ماست: گذار از جهانی که در آن من همه چیزِ دیگری هستم و دیگری همه چیزِ من است، به جهانی که در آن من از بودنِ دیگری و در نهایت بودنِ خودم خشنودم.
MD69
آنچه در هسته اصلی هر رابطه مطرح است، میزان تلاشی است که هریک از طرفین حاضر است به‌خاطر حفظ آن رابطه صورت دهد.
MD69
طرز تلقی ما از عشق، تصادف خوش‌یمنی است که باید برای‌مان اتفاق می‌افتاد. همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردم، این بیشتر به یک بخت‌آزمایی شبیه است، اما تعداد کمی از افراد در بخت‌آزمایی برنده می‌شوند. این راه‌حلِ پایداری نیست. ما باید درصدد آفرینش عشق در وجود خود باشیم، عشقی بی‌نیاز به بودن در رابطه مشترک.
کاربر ۱۹۹۷۵۵۳
صفات مثبتی که مظهر آنیموس است، عبارت است از شجاعت، پیشگامی، پایداری، عمل‌گرایی، سخنوری و معنویت در مفهوم وسیع‌تر آن. آنیموس، نمایانگر مرد شجاع و عمل‌گرا، هنرمند، رهبر کاریزماتیک یا معلم معنوی است.
الهام
بزرگ‌ترین مانع رشد و پیشرفت ما ترس از رهایی و سبک‌باری است.
الهام
خودم فکر می‌کنم شاید درست نباشد که هنرمندی همچون لئونارد کوهن، این آواز را بخواند: «عشق به‌سراغ هر قلبی خواهد رفت... اما مثل یک پناهنده.» شاید جنگ همچنان ادامه پیدا کند تا وقتی میدان مبارزه به کلی ویران شود و هیچ چیزی باقی نماند. آن‌گاه، شاید مردها و زن‌ها که تبدیل به پناهندگانی در تبعید شده‌اند، آمادگی به رسمیت شناختن نیاز خود به عشق را داشته باشند. جنگ آن‌ها را آماده و پردازش خواهد کرد. جنگ آن‌ها را شخم خواهد زد، رنج خواهد داد و قطعه‌قطعه خواهد نمود. جنگ، توهم پیروزی و توهم شکست را به آن‌ها خواهد آموخت. آن‌ها را وادار خواهد ساخت در سایه قلب‌های محبوس خود زندگی کنند... تا وقتی که هیچ چیز دیگری مهم نباشد، مگر دستی که در تاریکی به سمت‌شان دراز شده است. آیا حقیقت ندارد که بسیاری از ما به این شکل وارد قلمرو عشق می‌شویم؟ وقتی درهم شکسته و تحقیر شده به دنبال ملجا نهایی هستیم. آن‌گاه عشق با شکوه و جلالش پدیدار می‌گردد و ما زندگی خود را از نو می‌سازیم، مبرا از تظاهر شدید به اعمال قدرت بر انسانی دیگر. تنها قدرتی که مایل به اعمالش هستیم، قدرت عشق‌ورزی است، عشق‌ورزی با انرژی و فروتنی، عشق‌ورزی بدون غرور و شرم، عشق‌ورزی همچون انسان.
Leily22
یک عنصر مهم تفکر فرویدی این است که پسر باید از ترس اخته شدن توسط پدر، میل خود به رابطه جنسی با مادرش (زنای با محارم) را از سر بیرون کند.
mhzm

حجم

۳۱۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۳۴ صفحه

حجم

۳۱۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۳۴ صفحه

قیمت:
۹۴,۰۰۰
۵۶,۴۰۰
۴۰%
تومان