بریدههایی از کتاب چکیده تاریخ ایران
۳٫۷
(۱۵۲)
در دورهی داریوش، با فتح ایالات پنجاب و سند در شرق و مقدونیه در غرب، حدود کشور ایران در گسترهی نواحی سردسیر چین و یونان شمالی و آفریقا قرار گرفت، که قسمت اعظم نواحی مسکونی جهان شناخته شدهی آن روز را شامل میشد.
m.arjmand
به خواست اهورامزدا، من چنینم که راستی را دوست دارم و از دروغ روی گردانم. دوست ندارم که ناتوانی از حقکشی در رنج باشد. همچنین دوست ندارم که به حقوق توانا به سبب کارهای ناتوان آسیب برسد. آنچه را که درست است من آن را دوست دارم. من دوست بردهی دروغ نیستم. من بد خشم نیستم. حتی وقتی خشم مرا میانگیزاند، آن را فرو مینشانم. من سخت بر هوس خود فرمانروا هستم.
m.arjmand
کمبوجیه که خبر رویگردانی ملت از خود را بهسادگی نمیتوانست باور کند در سال ۵۲۱ ق. م بهزندگی خود خاتمه داد و چون چندی بعد راز بردیای دروغین نیز برملا شد، گوماتا توسط شورای بزرگان پارس از سلطنت برکنار شد و داریوش پسر هیتاپ به سلطنت برگزیده شد.
m.arjmand
بهاحتمال قریب به یقین این فرزانه و مصلح بزرگ ایرانی شخصی است تاریخی و حقیقی که با اسم اصلی زرتشت، در زبان لاتین «زرآستر» یا «زاراتوشترا» نامیده میشود. محل تولدش ارومیه واقع در سرزمین آذربایجان است و سال تولدش بنا به اظهار مورخان بین ۱۳۰۰ تا ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد است
m.arjmand
کیقباد به یاری و همراهی فرزند زال، رستم، پهلوان افسانهای ایران، بعد از جنگهای فراوان، افراسیاب را شکست داد. بعد از کیقباد، پسرش کیکاوس و بعد از کیکاوس، سیاوش و سپس کیخسرو به سلطنت رسیدند. کیخسرو عمری دراز داشت و بعد از مرگش دو نفر دیگر از پادشاهان این سلسله به نامهای لهراسب و گشتاسب سلطنت کردند که پیرو آیین زرتشت بودند و جانشین گشتاسب، بهمن بود.
m.arjmand
بعد از سلسلهی «پیشدادیان» نوبت سلطنت به «کیانیان» رسید که اولین پادشاه آنان کیقباد است.
m.arjmand
فریدون سه پسر به نامهای سلم و تور و ایرج داشت که تداوم سلطنتش نصیب منوچهر پسر ایرج شد. بعد از منوچهر پسرش نوذر به پادشاهی رسید که در جنگ با افراسیاب پادشاه تورانیان و بازماندگان تور کشته شد
m.arjmand
در افسانهها آمده است که از دو شانهی ضحاک دو مار بزرگ روییده بود که غذای روزانهی آنها مغز سر جوانان بود. کاوه آهنگر که دو پسرش به دست ضحاک به همین طرز فجیع به قتل رسیده بودند، مردم را بر وی شورانید و فریدون را که از نسل پادشاهان بود رهبر انقلابگران و شورشگران قرار داد و توانست ضحاک ستمگر و آدمخوار را اسیر کند و در دهانهی کوه دماوند به بند بکشد
m.arjmand
از معروفترین پادشاهان این سلسله جمشید است که برپا کنندهی جشن نوروز است. اکثر مورخان، کشف شراب را نیز بدو نسبت دادهاند. وی در نبردی با ضحاک (آزیدهاک تازی) کشته شد
m.arjmand
سرآغاز تاریخ ایران را به روایت فردوسی، شاعر نامدار ایران و بهنقل از شاهنامه میتوان از سلسلهای موسوم به پیشدادی دانست که مؤسس آن «گیومرث» بود و دو نفر از جانشینانش، «هوشنگ» و «تهمورث» ، بنیانگذاران تمدن ایران باستان بودهاند.
m.arjmand
«کیاکسار» در سال ۵۸۴ قبل از میلاد در حالی که دولت ماد را در اوج اقتدار و گسترش خود قرار داده بود درگذشت و سلطنت را به پسرش «آستیاکس» واگذار کرد. سلطنت «آستیاکس» تا یورش پارسیان به سرپرستی کوروش و انقراض سلسلهی ماد در سال ۵۵۰ قبل از میلاد ادامه داشت.
m.arjmand
هرودت، مورخ یونانی، «دیوکس» را مؤسس دولت ماد میداند که ۵۳ سال سلطنت کرد و بعد از او پسرش با ضمیمه کردن دولتهای کوچک همسایه، از جمله پارسیان شاخهی دوم اقوام مهاجر آریایی، دولت ماد را توسعه بخشید و خود در جنگ با آشور بانیپال، سردار مقتدر آشوری، کشته شد. بعد از مرگ وی نوبت سلطنت به «هووخ شَتَر» که یونانیها او را «کیاکسار» خواندهاند رسید. وی بعد از سروسامان دادن به لشکر خود، در صدد یورش مجدد به آشور، که با مضمحل کردن ایلام به اوج قدرت خود رسیده بود، برآمد و نینوا را به محاصره درآورد؛ سرانجام پس از جنگ و گریزهای فراوان که دو دهه بهطول انجامید، با درگذشت «آشور بانیپال» در سال ۶۲۶ قبل از میلاد، موفق به درهم شکستن حکومت آشور و برچیدن این دولت برای همیشه شد.
m.arjmand
مدتها قبل از این مهاجرتها، سومریها با اختراع خط میخی و تدوین نخستین قانون شناخته شدهی بشری بهنام «قانون حمورابی» و ابداع تقسیمبندی زمان (ساعت بر مبنای همین تقسیمات امروزی) دارای تمدن و فرهنگی بسیار غنی بودند که بعدها آن را به مهاجران آریایی منتقل کردند.
m.arjmand
مهاجران آریایی قومی بدَوی و گلهدار بودند و اسب، بز، گوسفند و سگ گله داشته، روابط پدرسالاری در زندگیشان حاکم بود. خط نوشتن نمیدانستند اما طلا و نقره و مفرغ را میشناختند. آنها بهتدریج با آشنایی و فراگرفتن فرهنگ و تمدن ایلامی و بابلی از حالت ابتدایی خارج شدند، سکونت یافتند، زراعت آموختند و شهرها را ساختند.
m.arjmand
در جنوب غربی ایران، سرزمین حاصلخیز و پرآب خوزستان قرار دارد که بهنام قدیمی ایلام، خود در چند قرن قبل از ظهور اقوام آریایی در همسایگی بابل، سومر و اکد دارای تمدن قابل توجهی بوده است. این سرزمین بهعلت وجود تنها رودخانهی قابل کشتیرانی ایران، کارون، و زراعتِ شکل گرفته در رسوبات کناریِ آن، بعدها به ترتیبی که ذکر خواهد شد پذیرای اقوام مهاجر آریا یا آریان گردید که طی سالها، بعد از تسلط بر ایلام و سایر ممالک همجوار متمدن، پایتخت اصلی خود را شوش قرار دادند که مرکز قدیمیترین تمدن کشور ما شد.
m.arjmand
نیاکان ما ایرانیانِ امروزین، از بیابانهای وسیعِ شمال خراسان یا از جلگههای جنوب روسیه یا احتمالاً بنا به تشخیص تعدادی از باستانشناسان از ناحیهی جنوب غربیِ بحر خزر بنا به روایتی به مناسبت یخبندانهای منطقهای، در چندین مرحله و چندین شاخه به سوی جنوب یعنی سرزمین فعلی ایران مهاجرت خود را در حوالی ۲۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد آغاز کردهاند. شاخهای از این مهاجران آریایی (مادها) و گروه دیگر پارسیان (پارسها) بودند که به ترتیب در غرب و جنوب غربی ایران امروز سکنا گزیدند و بنیانگذار یکی از بزرگترین امپراتوریهای باستانی جهان شدند؛ و سرانجام گروه بزرگ دیگری از اقوام آریایی، امتداد جنوب شرقی را انتخاب کردند و پس از عبور از کوههای هندوکش، ساکن پنجاب و هندوستان و افغانستان فعلی شدند
m.arjmand
در حد فاصل رودخانهی سند در مشرق و رود دجله در عراق، سرزمین مرتفعی قرار دارد که آن را فلات ایران میخوانند. سرزمین فعلی ما ایران به جز نواحی افغانستان و بلوچستان در شرق و اندکی در غرب، قسمت اعظم این فلات را تشکیل میدهد.
m.arjmand
زرتشت تعلیمات خود را بر سه پایهی «پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک» بنا نهاد و اعتقاد به حیات دوباره (معاد) را بین پیروان خود تبلیغ کرد. میگویند وی در ده سال اول پیغمبری خود فقط توانست یک نفر را به آیین خود بخواند تا آنکه به او الهام شد به شرق ایران برود و با گشتاسب ملاقات و او را به دین خود دعوت کند. زرتشت توانست در این سفر با متقاعد کردن پادشاه و ارائهی کتاب اوستا، به پخش و گسترش افکار خود بپردازد و پیروان قابل توجهی فراهم آورد.
m.arjmand
در شکلگیری و روند تاریخمان هرگز نمیتوانیم نقش «موقعیت جغرافیایی» و حدفاصل قرار گرفتن آن را بین شرق و غرب، ولو با تعابیر مختلف، «چهارراه حوادث» ، «پل پیروزی» و... همچنین شرایط آب و هوایی آن را نادیده بگیریم... وسعت قابل توجه آن، کمبود باران و آب، اندک بودن زمینهای قابل کشت و کوهستانهایی با قابلیت فراوان پناهگیری، همهوهمه در شکلگیری ویژهگیهای اجتماعی این کشور نقش داشتهاند. این واقعیات را نه میتوان و نه باید در ارزیابی تاریخمان وانهاد.
احسان رضاپور
مغولها (و یا به اصطلاح تاتارها) از نسل هونهای سفید یا هیاطله هستند که پیش از این بهاختصار از آنها صحبت کردیم. اینان از نظر نژادی مردمی بودند چشم بادامی، کوتاه قد، با سبیل و ریش کمپشت و تفکری نیمه وحشی، بیرحم، ددمنش ولی در عوض چابک سوار، تیرانداز، جنگجو، مقاوم و بیباک که زندگی چادرنشینی و صحراگردی داشتند و از زندگی شهری بیزار بودند و به همین جهت هم به ویرانی شهرها میپرداختند.
mehdi
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۷۳ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۷۳ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
۲۸,۰۰۰۲۰%
تومان