بریده‌هایی از کتاب راز

برای اینکه اتفاقی منفی در زندگی‌تان بیفتد، به میزان زیاد و مداومی افکار منفی نیاز است. درهر صورت چنانچه شما مرتباً در سرتان افکار منفی داشته باشید، پس از مدتی آن افکار منفی در زندگی‌تان تجلی خواهد کرد و بدانید که چنانچه نگران افکار منفی‌تان باشید، نگرانی شما افکار منفی بیشتری را برایتان به ارمغان خواهد آورد. بنابراین همین الان بیایید و تصمیم بگیرید که فقط افکار خوب و مثبت را به ذهن خود راه دهید

دنیا، دنیای شمول است نه استثنا. هیچ چیز مستثنا از قانون کشش نیست. زندگی شما انعکاسی از افکار غالب شماست.

زندگی شما در دست خودتان است. فرقی نمی‌کند که الان کجا هستید یا ‌اینکه تا به حال چه اتفاقاتی در زندگی‌تان افتاده است. می‌توانید خودآگاهانه و هوشیارانه افکارتان را انتخاب کنید و زندگی‌تان را تغییر دهید. چیزی به اسم وضعیت اسف‌بار وجود ندارد. تک‌تک شرایط زندگی‌تان را می‌توانید تغییر دهید.

افکار شما در لحظه‌ی اکنون، زندگی شما را در آینده می‌آفریند. شما زندگی‌تان را با افکارتان خلق می‌کنید. و از آنجا که همیشه در حال فکر کردن هستید، همیشه در حال آفریدن هستید. در مورد هر آنچه بیشتر از همه فکر کنید یا بر هر آنچه بیشتر از همه تمرکز کنید، در زندگی‌تان تجلی خواهد کرد.

نیروهای کشش همچنان بر روی آخرین افکار ما، قبل از خوابیدن، در حال کار هستند. سعی کنید افکار قبل از خوابیدنتان را به افکاری مثبت و مفید تغییر دهید.

فیزیک کوانتوم می‌گوید که تمامی‌دنیا از فکر تشکیل شده است. شما از طریق افکارتان و قانون کشش زندگی خود را می‌آفرینید. همه همین کار را می‌کنند.‌این قانون فقط برای افرادی که از آن آگاهند، کار نمی‌کند. در طول تاریخ، در طول زندگی شما و همه‌ی افراد دیگر، همیشه و همیشه دست‌اندرکار بوده است. با آگاهی به‌این قانون بزرگ، به قدرت بی‌پایان خود در آفرینش زندگی دلخواه‌تان از طریق افکارتان، پی می‌برید.

قانون کشش، قانون آفرینش است.

قانون کشش، قانون طبیعت است. فاقد جنبه‌های شخصی است. خوب را از بد تشخیص نمی‌دهد. افکار شما را دریافت می‌دارد و همان را به صورت تجربه‌های زندگی به شما منعکس می‌کند. به زبان ساده‌تر، قانون کشش هر آنچه شما درباره‌اش فکر می‌کنید، به شما می‌دهد.

بر آنچه می‌خواهید تمرکز کنید و در مورد آنچه می‌خواهید حرف بزنید، نه آنچه نمی‌خواهید.

بسیاری از مردم درباره‌ی آنچه نمی‌خواهند فکر می‌کنند و سپس از خود می‌پرسند چرا چیزهایی که نمی‌خواهند بیشتر و بیشتر رخ‌می‌نماید. تنها دلیلی که می‌توان به آن اشاره کرد، این است که آنان بیشتر در مورد آنچه نمی‌خواهند فکر می‌کنند تا آنچه برایشان خواستنی است