بریده‌هایی از کتاب اعجوبه

همیشه بیش از دو طرف در یک ماجرا درگیر هستند.

وقتی که حق انتخاب بین درست بودن و مهربان بودن را دارید، مهربان بودن را انتخاب کنید.

حال این راز من است. خیلی ساده است. هرکس از درون قلبش می‌تواند روشن ببیند. آنچه که باید ببیند به چشم نمی‌آید.

فراموش کردم که چقدر زیبایی می‌توانم ببینم فراموش کردم که نیاز دارم دریابم که زندگی چه به ارمغان می‌آورد

«شهامت، مهربانی، دوستی. شخصیت. اینها خصوصیاتی هستند که یک انسان را تعریف می‌کنند و ما را در اتفاقات به جلو و به طرف بزرگی می‌برد.»

«بیچر نوشته بزرگی در قوی بودن نیست، بلکه در استفاده از قدرت است... بزرگ کسی است که قدرتش قلب‌ها را به هیجان می‌آورد...»

«مهربان‌تر از آنچه لازم است. چه عبارت زیبایی، این‌طور نیست؟ مهربان‌تر از آنچه که نیاز است. چرا من عاشق این عبارت و این مفهوم هستم، آیا این عبارت به ما نمی‌گوید که ما انسان هستیم، نه‌تنها خصلت مهربان بودن را داریم بلکه می‌توانیم مهربانی را انتخاب کنیم. و این چه معنی می‌دهد؟ چطور اندازه‌گیری می‌شود؟ نمی‌توانید از چوب اندازه‌گیری استفاده کنید. این درست چیزی است که قبلاً گفتم، مثل اندازه گرفتن قدتان نیست. این قابل اندازه‌گیری نیست و نمی‌توان آن را با ارقام نشان داد. نظر شما چیه؟ چطور بدانیم که مهربان هستیم؟ مهربان بودن یعنی چه؟»

دوستی را که هم‌ردیف شما نیست، انتخاب نکنید. کنفسیوس

دارت ویدر یکی از شخصیت‌های جنگ ستارگان را بکشد، ولی آخر سر مثل یک آدم آهنی قارچی‌شکل شد. خیلی وقت است که ندیده‌ام چیزی بکشد. فکر می‌کنم خیلی مشغول مواظبت از من و ویاست. نمی‌توانم بگویم که همیشه دلم می‌خواسته به مدرسه بروم چون که واقعاً حقیقت ندارد، ولی کاش می‌توانستم فقط مثل بچه‌های دیگر به مدرسه بروم، دوستان زیادی داشته باشم و... حالا دوست‌های خیلی خوبی دارم. کریستوفر بهترین دوستم است، بعد زاکاری و الکس هستند. از زمان بچگی همدیگر را می‌شناسیم. و از آنجایی که همیشه مرا همین‌طوری که هستم شناخته‌اند، به من عادت دارند. وقتی کوچک بودیم برای بازی دور هم جمع می‌شدیم، ولی بعد کریستوفر به بریج‌پورت در کنتیکات رفت. آنجا یک ساعت با خانه‌ی ما که در نورت‌ریور‌هاتیز و در نوک مانهاتان است فاصله دارد. زاکاری و الکس هم مدرسه را شروع کردند.

اگر هر فردی در این اتاق قانونی برای خود درست کند که هر کجا که هست، هروقت که می‌تواند، سعی کند از آنچه که نیاز است مهربان‌تر باشد، دنیا واقعاً دنیای بهتری خواهد شد. و اگر این کار را بکنید و بیش از آنچه نیاز است کمی مهربان‌تر باشید، یک جایی، یک روزی، چهره‌ی خداوند در فرد فرد شما نمایان می‌شود.»