بریده‌هایی از کتاب اعجوبه

«آیا می‌توانیم در زندگی یک قانون جدید درست کنیم... و همیشه سعی کنیم از آنچه که لازم است کمی مهربان‌تر باشیم؟»

تعجب یکی از آن حس‌هایی است که سخت می‌توان جلوش را گرفت. هم وقتی که بخواهید متعجب به نظر بیایید، وقتی که نیستید و هم وقتی که متعجب هستید و نمی‌خواهید نشان بدهید.

تعجب یکی از آن حس‌هایی است که سخت می‌توان جلوش را گرفت. هم وقتی که بخواهید متعجب به نظر بیایید، وقتی که نیستید و هم وقتی که متعجب هستید و نمی‌خواهید نشان بدهید.

اعمال ما همچون بناهای یادبود است فقط به جای سنگ با خاطرات ساخته می‌شود.

اگر هر فردی در این اتاق قانونی برای خود درست کند که هر کجا که هست، هروقت که می‌تواند، سعی کند از آنچه که نیاز است مهربان‌تر باشد، دنیا واقعاً دنیای بهتری خواهد شد.

به نظر من تنها دلیلی که من عادی نیستم این است که دیگران مرا عادی نمی‌بینند.

وقتی به گهواره‌ام آمد تقدیر لبخند زد و سرنوشت خندید

گاه فکر می‌کنم سر من خیلی بزرگ است چون پر از رویاست

بعضی وقت‌ها حتی بچه‌های خوب کارهای احمقانه می‌کنن. درسته؟

از هرکی لااقل یک بار در زندگی‌اش باید ایستاده تجلیل بشود، چون بعد همه بر جهان غلبه می‌کنیم.