بریده‌هایی از کتاب اثر مرکب

برای رسیدن به «تکانش بزرگ» انرژی و زمان زیادی لازم است، اما با داشتن آن، موفقیت و نتایج به‌سرعت ظاهر می‌شوند.

تطبیق پیدا کردن با هر تغییری به همین صورت است. ابتدا با برداشتن یک قدم کوچک شروع می‌کنید؛ تنها یک قدم در هر زمان. پیشرفت بسیار کُند است، اما وقتی بعد از مدتی تبدیل به عادت شد، «تکانش بزرگ» ظاهر می‌شود. موفقیت و نتایج به‌صورت مرکب و سریع ظاهر می‌شوند.

افراد موفق که در ریتم موفقیت قرار می‌گیرند، همین‌طور به حرکت خود ادامه داده و موفق و موفق‌تر می‌شوند.

تکانش بزرگ بی‌شک یکی از قدرتمند‌ترین و مبهم‌ترین نیروهای موفقیت است

یک سری از نرون‌های عصبی به‌هم متصل‌شده و الگوهای ذهنی، عادت خاصی را به وجود می‌آورند. توجه کردن، عادت‌ها را تغذیه می‌کند. وقتی توجه‌مان را معطوف یک عادت می‌کنیم، شیار ذهنی را فعال‌تر کرده و افکار، تمایلات و اعمال مرتبط به آن عادت را آزاد می‌کنیم. خوشبختانه، ذهن ما قابل‌ انعطاف است. اگر توجه به عادت‌هایمان را متوقف کنیم، این شیارهای ذهنی ضعیف می‌شوند. وقتی عادت‌های جدیدی ایجاد می‌کنیم، این شیار‌های جدید را با هر تکرار، عمیق و عمیق‌تر می‌سازیم تا درنهایت منجر به جایگزین شدن عادت‌های قبلی شود.

علم ثابت کرده است الگوهای فکری و رفتاری که به دفعات تکرار می‌شوند، «امضای ذهنی» یا «شیار مغزی» ایجاد می‌کنند.

عادی بودن، آسان است. خارق‌العاده بودن است که شما را از سایر مردم دنیا متمایز می‌کند.

کلید موفقیت این است که قدرت چرایی‌تان را آن‌قدر قوی کنید که بر لذت و رضایت آنی شما غلبه کند.

اولین گام، آگاه شدن از نحوه رفتار خودتان است.

مانعی که بین شما و هدف‌تان قرار دارد، رفتار شماست.

جیم ران به من آموزش داد، این بود: «اگر می‌خواهی بیشتر داشته باشی، باید به بیشتر تبدیل شوی. موفقیت چیزی نیست که بخواهی به دنبال آن بگردی. هر چیزی را تعقیب کنی، از تو دوری خواهد کرد. همانند تلاش برای گرفتن پروانه‌هاست. موفقیت، چیزی است که با تبدیل شدن به شخصیتی که می‌خواهی، به دست می‌آید.»

همین امروز فهرست مهمترین اهداف‌تان را تهیه کنید و آن‌ها را بنویسید. برای بخش‌های مختلف زندگی‌تان هدف تعیین کنید؛ نه فقط برای اهداف مالی و کسب‌وکارتان؛ تمام توجه و تمرکزتان را معطوف به یک بخش از زندگی نکنید. به دنبال این باشید که در تمام بخش‌های زندگی‌تان موفق شوید. تعادل در تمام جنبه‌های زندگی بسیار مهم است. کسب و کار، درآمد، سلامتی، معنویات، خانواده، ارتباطات و سبک زندگی.

برایان تریسی در یکی از مصاحبه‌هایم گفت: «افراد موفق و رده‌ بالا، اهداف واضحی دارند. آن‌ها می‌دانند چه کسی هستند و چه می‌خواهند. آن‌ها این اهداف را می‌نویسند و برای به دست آوردن‌شان برنامه و نقشه تدوین می‌کنند. افراد ناموفق اهداف‌شان را دور سرشان همچون تیله‌های چرخان در قوطی، می‌چرخانند. ما می‌گوییم هدفی که نوشته نشود، تنها فانتزی خیالی است. همه افراد برای خودشان فانتزی دارند، اما این فانتزی‌ها همانند گلوله‌هایی هستند که باروت ندارند. مردم بدون هدف در زندگی‌شان به هیچ چیز نمی‌رسند. این نقطه آغاز است!»

برایان تریسی در یکی از مصاحبه‌هایم گفت: «افراد موفق و رده‌ بالا، اهداف واضحی دارند. آن‌ها می‌دانند چه کسی هستند و چه می‌خواهند. آن‌ها این اهداف را می‌نویسند و برای به دست آوردن‌شان برنامه و نقشه تدوین می‌کنند. افراد ناموفق اهداف‌شان را دور سرشان همچون تیله‌های چرخان در قوطی، می‌چرخانند. ما می‌گوییم هدفی که نوشته نشود، تنها فانتزی خیالی است. همه افراد برای خودشان فانتزی دارند، اما این فانتزی‌ها همانند گلوله‌هایی هستند که باروت ندارند. مردم بدون هدف در زندگی‌شان به هیچ چیز نمی‌رسند. این نقطه آغاز است!»

وقتی اهداف خود را تعریف می‌کنید، چیز جدیدی به ذهن‌تان می‌دهید تا به‌دنبال آن گشته و بر روی آن متمرکز شود. گویا به ذهن‌تان یک جفت چشم تازه می‌دهید که از طریق آن‌ها به مردم، موقعیت‌ها، محاورات، منابع، ایده‌ها و خلاقیت‌های اطراف‌تان نگاه کند.

فرمول کامل خوش‌شانسی آمادگی (پیشرفت شخصی) + نگرش‌ها (اعتقادات/ طرز فکر) + فرصت (چیزهای خوبی که در مسیر شما قرار می‌گیرند) + عمل (کاری درخصوص انجام آن‌ها) = شانس

هیچ چیز در ما به‌اندازه وقتی که اعمال و رفتارهایمان با ارزش‌های درونی‌مان مطابق نیستند، ایجاد استرس نمی‌کند.

نقطه دستیابی به قدرت چرایی‌تان از طریق ارزش‌های اصلی‌ و درونی‌تان مشخص می‌کند چه کسی هستید و برای چه چیزی زندگی می‌کنید.

ارزش‌های اصلی شما مانند قطب‌نمای درونی یا جی‌پی‌اس داخلی‌تان است. آن‌ها همانند فیلتر عمل می‌کنند و می‌توانید توسط‌ آن‌ها درخواست‌ها و تمایلات زندگی‌تان را اداره کنید.

کافی نیست فقط انتخاب کنید که موفق باشید. باید به عمق بروید تا انگیزه اصلی‌تان را پیدا کنید و قدرت فوق‌العاده درون‌تان را فعال کنید؛ همان قدرت چرایی‌تان را.