بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رنگ های رفته دنیا و گزیده ای از پرونده پنهان | طاقچه
تصویر جلد کتاب رنگ های رفته دنیا و گزیده ای از پرونده پنهان

بریده‌هایی از کتاب رنگ های رفته دنیا و گزیده ای از پرونده پنهان

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۹از ۱۹ رأی
۳٫۹
(۱۹)
دختران شهر به روستا فکر می‌کنند دختران روستا در آرزوی شهر می‌میرند مردان کوچک به آسایش مردان بزرگ فکر می‌کنند مردان بزرگ در آرزوی آرامش مردان کوچک می‌میرند کدام پل در کجای جهان شکسته است که هیچ‌کس به خانه‌اش نمی‌رسد
ژنرالیسم
گفتی دوستت دارم وُ من به خیابان رفتم. فضای اتاق برای پرواز کافی نبود
Faezeh
کدام پل در کجای جهان شکسته است که هیچ‌کس به خانه‌اش نمی‌رسد
sety seyfi
شب هر چه تاریک‌تر ستارگان روشن‌تر
ژنرالیسم
به شانه‌ام زدی که تنهایی‌ام را تکانده باشی به چه دل خوش کرده‌ای؟! تکاندن برف از شانه‌های آدم‌برفی؟
ش
بگذار خدا دوباره دست‌هایش را بشوید در آینه بنگرد شاید تصمیم دیگری گرفت
Soh Bat
دختران شهر به روستا فکر می‌کنند دختران روستا در آرزوی شهر می‌میرند مردان کوچک به آسایش مردان بزرگ فکر می‌کنند مردان بزرگ در آرزوی آرامش مردان کوچک می‌میرند کدام پل در کجای جهان شکسته است که هیچ‌کس به خانه‌اش نمی‌رسد
شیلا در جستجوی خوشبختی
می‌خواهم تو را بکشم اما چاقو را در سینهٔ خود فرو می‌کنم تو کشته خواهی شد یا من؟
صبا دوست
فرصتی نمانده است بیا همدیگر را بغل کنیم فردا یا من تو را می‌کشم یا تو چاقو را در آب خواهی شست
Kamand Kamoei
به شانه‌ام زدی که تنهایی‌ام را تکانده باشی به چه دل خوش کرده‌ای؟! تکاندن برف از شانه‌های آدم‌برفی؟
Zahra.kazemi6
دریای بزرگ دور یا گودال کوچک آب فرقی نمی‌کند زلال که باشی آسمان در توست
ژنرالیسم
و تازه می‌فهمم که برف خستگیِ خداست آن‌قدر که حس می‌کنی پاک‌کنش را برداشته می‌کشد روی نام من روی تمام خیابان‌ها خاطره‌ها خنجرها.
ژنرالیسم
به شانه‌ام زدی که تنهایی‌ام را تکانده باشی به چه دل خوش کرده‌ای؟! تکاندن برف از شانه‌های آدم‌برفی؟
ژنرالیسم
من تنها می‌شوم تو تنها... نه! این فعل حذف با قرینهٔ لفظی نمی‌شود می‌دانم نمی‌شوی
ژنرالیسم
آن‌قدر خسته‌ام که دراز می‌کشم و کم‌کم در خاک فرو می‌روم آن‌قدر خسته‌ام که دیگر مرگ هم به دردم نمی‌خورد من از ادامه می‌ترسم از این‌که تابوت تنها اتاقی باشد تاریک‌تر
شیلا در جستجوی خوشبختی
کسی به باران عادت نمی‌کند هربار که بیاید خیس می‌شوی.
parya.prz
درخت می‌شوم تو پاییزی کشتی می‌شوم تو بی‌نهایت توفان‌ها تفنگت را بردار و حرفت را راحت بزن!
ژنرالیسم
و آن پرندهٔ کوچک که رؤیای من و تو بود در دهانش برگی گذاشته‌اند تا سکوت کند از شب به شب گریخته‌ایم دست‌هایت را به تاریکی فرو ببر و هر چه را لمس کردی باور کن
Kamand Kamoei
کلیدهای گم‌شده روزی پیدا خواهد شد با قفل‌های گم‌شده چه کنیم؟
paria
دریای بزرگ دور یا گودال کوچک آب فرقی نمی‌کند زلال که باشی آسمان در توست
Ehsan

حجم

۴۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

حجم

۴۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

قیمت:
۳۱,۵۰۰
۱۵,۷۵۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۶صفحه بعد