بریدههایی از کتاب وقتی نیچه گریست
۳٫۷
(۷۸)
«وقتی عاشق زنی هستی، دلت میخواهد او از هر جهت تو را مناسب بداند. پس طبیعتاً چیزهایی را از او پنهان میکنی، چیزهایی که ممکن است تو را بد جلوه دهد. مثلاً هوسهای شهوانیات.»
ملیکا بشیری خوشرفتار
«به زمان بیندیش که همیشه بوده است و تا ابد نیز خواهد بود. در این زمان نامتناهی، آیا همهٔ وقایعی که در مجموع جهان را میسازند، نباید بینهایت بار خود را تکرار کنند؟»
منکسر
تو در اوج رفیعترین قلهٔ زندگی هستی!»
برویر دست بر دست فروید گذاشت و گفت: «قلهٔ زندگی! درست گفتی، زیگ. قله نقطهٔ اوج صعود زندگی است! ولی ایراد قلهها این است که انسان را به سراشیبی میاندازند. بر این قله، همهٔ زندگیام را به تماشا نشستهام. و این چشمانداز برایم دلپذیر نیست. تنها چیزی که میبینم سالخوردگی، نقصان، پدر بودن و پدربزرگ شدن است.»
ملیکا بشیری خوشرفتار
«بسیار خوب، پس مرا نجات دهید! آزمایشتان را روی من انجام دهید! من نمونهٔ مناسبی هستم. من خدا را کشتهام. هیچگونه اعتقادی به ماوراءالطبیعه ندارم و در حال غرق شدن در پوچگرایی هستم. نمیدانم چرا باید زندگی کنم! نمیدانم چطور باید زندگی کنم!»
ملیکا بشیری خوشرفتار
مأموریتتان این است که نشان دهید میتوان آنسوی بیاعتقادی، قانونی برای رفتار انسان آفرید، نوعی اخلاقیات جدید، گونهای روشنفکری نوین که بتواند جایگزین موهومپرستی و شهوت دستیابی به ماوراءالطبیعه شود.
ملیکا بشیری خوشرفتار
شبح پوچگرایی به اروپا خزیده است. استدلال کردید که داروین خدا را از اعتبار انداخت، و ما همانطور که زمانی خدا را آفریدهایم، اینک او را کشتهایم و حال نمیدانیم بدون اساطیر مذهبیمان چگونه سر کنیم.
ملیکا بشیری خوشرفتار
«من نمیتوانم ناامیدی را درمان کنم، دکتر برویر. من در آن غور میکنم. ناامیدی بهایی است که فرد برای خودآگاهی میپردازد.»
ملیکا بشیری خوشرفتار
انسان حتی در برابر فراموشکاریهایش نیز مسئول است.
ملیکا بشیری خوشرفتار
زمانِ خطورِ فکرِ نوظهورْ بهترین زمانِ صحبت دربارهٔ آن است.
ملیکا بشیری خوشرفتار
کلام نیچه سرعت گرفته بود.
«به نظر میرسد از صحبتم متعجب شدهاید. اینطور نیست؟ شاید به کسانی میاندیشید که به آنان عشق میورزید. بیشتر غور کنید تا دریابید که آنها را دوست ندارید: آنچه دوست میدارید، حس مطبوعی است که از عشق ورزیدن به آنها در شما ایجاد میشود! شما اشتیاق را دوست دارید، نه کسی را که اشتیاق برمیانگیزد. اکنون میتوانم دوباره سؤال کنم که چرا میخواهید به من خدمت کنید. دوباره میپرسم، دکتر برویر.»
ملیکا بشیری خوشرفتار
شما همچنان اصرار دارید که انگیزهتان خدمت به من و کاستن از درد من است. این ادعاها هیچ ارتباطی با انگیزههای انسانی ندارند. اینها بخشی از طرز تفکر بردهدارانهاند که با تبلیغات کشیشگونه و بهشکلی هنرمندانه آراسته شدهاند.
ملیکا بشیری خوشرفتار
در انگیزههای خود غور کنید! درخواهید یافت که هیچکس هرگز کاری را تنها بهخاطر دیگران انجام نداده است. همهٔ اعمال ما خودمدارانهاند؛ هرکس تنها در خدمت خویش است؛ همه تنها به خود عشق میورزند.
ملیکا بشیری خوشرفتار
وقتی میگویید طبیب طبابت میکند، نانوا نان میپزد و هرکس در پی حرفهٔ خویش است، از انگیزهٔ افراد سخنی به میان نمیآید: اینها که گفتید یک عادت است. شما هوشیاری، انتخاب و علاقهٔ شخصی را از پاسخ خود حذف کردید. من این پاسخ را که هرکس به دنبال تأمین زندگی خویش است ترجیح میدهم. چون دستکم قابلدرکتر است. هرکس به دنبال سیر کردن شکم خویش است. ولی شما از من پول درخواست نمیکنید.»
ملیکا بشیری خوشرفتار
بنای روش فیلسوفانه، مانند هر روش علمی دیگری، بر ناباوری استوار است. همیشه بیشترین شکاکیت ممکن را حفظ میکنم و در حال حاضر هم شکاک هستم.
ملیکا بشیری خوشرفتار
پژوهش پزشکی تفاوتی با پژوهش فلسفی ندارد: در هردو باید خطر کرد!
ملیکا بشیری خوشرفتار
موفقیت من در نویسندگی به دلیل هوش و فضیلت زیاد به دست نیامده، بلکه ناشی از شجاعت و اشتیاقی است که موجب میشود خود را از آسایشی که تودهٔ مردم به دنبال آناند آزاد کنم و با تمایلات قوی و شرارتبار رودررو شوم.
ملیکا بشیری خوشرفتار
پژوهش و دانش از بیاعتقادی آغاز میشود و بیاعتقادی بهخودیخود فشار میآفریند! تنها سرسختان و نیرومندان در برابرش تاب میآورند.
ملیکا بشیری خوشرفتار
«من دربارهٔ پیروزی و غلبه بر بیماری صحبت میکنم. ولی درمورد انتخابش مطمئن نیستم؛ شاید فرد بتواند بیماریاش را برگزیند. بستگی دارد آن فرد که باشد. روح همچون یک جوهر منفرد عمل نمیکند. بخشهایی از ذهن ما به طور مستقل کار میکند. شاید "من" و بدنم برای ذهنم توطئهای چیده باشیم. میدانید که ذهن شیفتهٔ کوچهپسکوچهها و روزنهاست.»
ملیکا بشیری خوشرفتار
نیچه بار دیگر همهٔ محاسباتش را بههمریخته بود. سفیدْ سیاه است و خوبْ بد. میگرنِ عذابدهندهٔ او یک موهبت است.
ملیکا بشیری خوشرفتار
بله، من باید بیماریام را تقدیس کنم، زیرا تمرینی است برای تندردادن به رنج وجود.
ملیکا بشیری خوشرفتار
حجم
۴۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
حجم
۴۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
قیمت:
۱۲۳,۰۰۰
تومان