بریدههایی از کتاب وقتی نیچه گریست
۳٫۸
(۸۸)
«من دربارهٔ پیروزی و غلبه بر بیماری صحبت میکنم. ولی درمورد انتخابش مطمئن نیستم؛ شاید فرد بتواند بیماریاش را برگزیند. بستگی دارد آن فرد که باشد. روح همچون یک جوهر منفرد عمل نمیکند. بخشهایی از ذهن ما به طور مستقل کار میکند. شاید "من" و بدنم برای ذهنم توطئهای چیده باشیم. میدانید که ذهن شیفتهٔ کوچهپسکوچهها و روزنهاست.»
ملیکا بشیری خوشرفتار
نیچه بار دیگر همهٔ محاسباتش را بههمریخته بود. سفیدْ سیاه است و خوبْ بد. میگرنِ عذابدهندهٔ او یک موهبت است.
ملیکا بشیری خوشرفتار
بله، من باید بیماریام را تقدیس کنم، زیرا تمرینی است برای تندردادن به رنج وجود.
ملیکا بشیری خوشرفتار
شما معتقدید حملات بیماری ناشی از فشار روانی هستند، ولی گاهی اوقات عکس این مطلب صادق است: یعنی حملات از میزان فشار روانی میکاهند. کار من با فشار زیادی همراه است، چرا که مرا با نیمهٔ تیرهوتار وجود رودررو میکند و حملات میگرن با عذابی که با خویش به همراه میآورند به تشنجی تطهیرکننده میمانند که قدرت ادامهٔ کار را به من بازمیگردانند.
ملیکا بشیری خوشرفتار
شما مشتاق گفتگویی هستید که چیزی در آن پنهان نشود. من معتقدم که نام واقعی چنین موقعیتی دوزخ است. آشکار کردن خویش بر دیگری پیشدرآمد خیانت است و خیانت بیزاری میآورد.
ملیکا بشیری خوشرفتار
مشتاقم بدانم اگر رسوم اجتماعی اجازه میدادند که چیزی پنهان نماند، چه گفتگوهایی پدید میآمد!
ملیکا بشیری خوشرفتار
او معتقد است برای کشف حقیقت، فرد بایستی در ابتدا خویشتن را بهدرستی بشناسد. برای رسیدن به چنین مرحلهای، باید از چشماندازهای روزمره و حتی از زمان و مکان خویش رها شد و از دور به ارزیابی خود پرداخت!
ملیکا بشیری خوشرفتار
از کسانی که به اسرارمان پی میبرند و ما را در موقعیتهای حساس غافلگیر میکنند منزجریم. آنچه در آن لحظات محتاجش هستیم همدردی نیست، بلکه فرصتی است تا دوباره تسلط خویش را بر هیجاناتمان به دست آوریم.
ملیکا بشیری خوشرفتار
به این استعارهای که درمورد ضعف بینایی و ناامیدی به کار برده گوش کن: درک عمیق همهچیز کاری طاقتفرساست. فرد دائماً به چشمانش فشار میآورد و درنهایت درمییابد بیش از آنچه انتظار داشته دیده است.
ملیکا بشیری خوشرفتار
در مورد وفاداری میگوید: او به چیزی که ناچار به تحمل آن است، سرسختانه آویزان میشود و نام این کار را وفاداری میگذارد.
و دربارهٔ نزاکت میگوید: او بانزاکت است. بله، او همیشه یک نان قندی برای سربر به همراه دارد و چنان بزدل و ترسوست که همه را سربر میداند، حتی من و شما را. این نزاکت اوست.
ملیکا بشیری خوشرفتار
لیولینگ با کار روی نمونهٔ بزرگی از بیماران میگرنی، به این نتیجه رسیده است که شدت میگرن با افزایش سن کاهش مییابد. و نیز با بیماری مغزی دیگری همراه نیست.
ملیکا بشیری خوشرفتار
همانگونه که پوست اجزایی چون استخوانها، عضلات، رودهها و رگهای خونی را در برگرفته و آنها را از دید انسان مخفی ساخته است، خودبینی و غرور نیز پوششی برای بیقراریها و هیجانات روحاند، پوستی که بر روح آدمی کشیده شده است.
ملیکا بشیری خوشرفتار
«آزادی را چگونه میتوان در اختیار خود نگه داشت؟ با شرمسار نبودن از خویش!»
ملیکا بشیری خوشرفتار
از کتابی که ما را به ورای نوشتههای دیگر رهنمون نسازد، چه سود؟
ملیکا بشیری خوشرفتار
از کتابی که ما را به ورای نوشتههای دیگر رهنمون نسازد، چه سود؟
ملیکا بشیری خوشرفتار
این روزها حقیقت دیگر مرگبار نیست، چراکه پادزهرهای زیادی برایش تدارک دیدهاند.
ملیکا بشیری خوشرفتار
فکرْ سایهای از احساس ماست: تیرهتر، تهیتر و سادهتر.
ملیکا بشیری خوشرفتار
برویر فکر کرد که چطور دروغ، دروغ به بار میآورد و یک دروغگو چقدر باید مراقب باشد تا خود را لو ندهد.
ملیکا بشیری خوشرفتار
«مردن دشوار است. من همیشه معتقد بودهام که آخرین پاداشِ مرده این است که دیگر نخواهد مرد!»
ملیکا بشیری خوشرفتار
باز پاسخ نیچه محکم و روشن بود: «هر انسانی، مالک مرگ خویش است و میتواند به روش خویش عمل کند. شاید و تنها شاید بتوان حق زندگی را از فرد گرفت، ولی در هیچ شرایطی حق مردن را نمیتوان از او سلب کرد. این آسایش نیست، قساوت است!»
ملیکا بشیری خوشرفتار
حجم
۴۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
حجم
۴۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
قیمت:
۱۲۳,۰۰۰
۳۶,۹۰۰۷۰%
تومان