![کتاب شجاعت مطلوب نبودن اثر ایچیرو کیشیمی کتاب شجاعت مطلوب نبودن اثر ایچیرو کیشیمی](https://img.taaghche.com/frontCover/141117.jpg?w=200)
بریدههایی از کتاب شجاعت مطلوب نبودن
نویسنده:ایچیرو کیشیمی، فومیتاکه کوگا
مترجم:آراز بارسقیان
انتشارات:انتشارات میلکان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۲۶ رأی
۳٫۶
(۲۶)
شجاعت خوشبختبودن شامل شجاعت دوست داشته نشدن هم میشود. اگر چنین شهامتی را به دست آوردی، روابط فردیات هم درنهایت آرامشبخشتر میشود.
zahra
شجاعت خوشبختبودن شامل شجاعت دوست داشته نشدن هم میشود. اگر چنین شهامتی را به دست آوردی، روابط فردیات هم درنهایت آرامشبخشتر میشود.
zahra
جوان: زندگی بدون مقصد؟ آخر چه کسی چنین چیزی شنیده است؟ چه کسی چنین زندگی بیثباتی را دوست دارد؟ مگر میشود عین پرچمی بود که با باد جهت عوض میکند؟
فیلسوف: آن شکل از زندگی که تو دربارهاش صحبت میکنی، زندگیای که سعی دارد به مقصدی برسد، شاید بشود نامش را «زندگی جنبشی» گذاشت. در مقابلش زندگیای را داریم که من دربارهاش گفتم زندگی برمبنای رقص که اسمش را میگذاریم «زندگی پرشور (حالتِ فعال واقعی [داشتن])».
maryam.eslami
اینطور در نظر بگیر: زندگی مجموعهای از لحظههاست، که فرد آن را همچون رقصیدن زندگی میکند، هر لحظه که میگذرد دور آن میرقصد و میرقصد. وقتی فرد توانست اطرافش را بررسی کند، متوجه میشود توانسته تا اینجای کار موفق شود. در میان کسانی که با آوای ویلن رقصیدند، افرادی هستند که درس ویلن را ادامه میدهند و موزیسینهای حرفهای میشوند. در میان کسانی که حول امتحان وکالت میرقصند، آدمهایی هستند که درنهایت وکیل میشوند. آدمهایی که حول نوشتن میرقصند نویسنده میشوند. البته آدمهایی هم هستند که درنهایت سر از جایی کاملاً متفاوت درمیآورند. ولی هیچکدام از این زندگیها درنهایت «در راه» بودن نیست. همینکه آدم از بودن در لحظهای که دارد میرقصد رضایتخاطر داشته باشد، کافی است.
maryam.eslami
راه فهم روانشناسی آدلری ساده است. همینالان داری فکر میکنی اگر من بیقیدوشرط به کسی اطمینان داشتم، بهراحتی از من سوءاستفاده میکردند. یعنی این تو نیستی که تصمیم میگیری از تو سوءاستفاده بشود یا نشود. این وظیفهٔ نفر دیگر است. تو فقط کافی است فکر کنی: باید چه کار میکردم؟ اگر به خودت بگویی، اگر از من سوءاستفاده نکند، آنوقت به او اعتماد میکنم؛ یعنی داری رابطهای بر منبای اعتماد میسازی که بر اساس امینت یا شرایطی خاص بنا شده است.
maryam.eslami
فرض کن بنیان روابط فردیات را بر پایهٔ «شک» بگذاری. تمام عمرت درحال شککردن به دیگران هستی؛ به دوستان و خانواده و حتی به عشق خودت شک داری. از دل چنین چیزی چطور روابطی ایجاد میشود؟ شخص مقابل درجا شک را در چشمانت میخواند. این شخص فهمی غریزی از این دارد که «این شخص به من اطمینان ندارد». فکر میکنی آدم میتواند بر این اساس رابطهٔ مثبتی بسازد؟ دقیقاً بهخاطر همین است که ما بنیانِ اطمینان بیقیدوشرط را میگذاریم و آنوقت میگوییم از اینجا ممکن است دست به ساختِ رابطهای عمیق بزنیم.
maryam.eslami
اگر فرد سعی کند حداقل با یک نفر رابطهٔ افقی بسازد ـ اگر بتواند به معنای واقعی رابطهای کاملاً برابر بسازد ـ این اسمش میشود دگرگونی واقعی سبک زندگی. با چنین چیزی تمام روابط فردی آدم رفتهرفته افقی میشود.
maryam.eslami
فیلسوف: اگر کارکرد همه را در بودنشان در نظر بگیری، میبینی که ما برای دیگران فایده داریم و با همین حضورمان ارزش ایجاد کردهایم. این واقعیتی انکارناپذیر است.
maryam.eslami
مطمئنم درست میگویی؛ آسان نخواهد بود. ازاینرو قاعدهای عملی وجود دارد که دوست دارم آن را به خاطر بسپاری. وقتی ما در روابط فردیمان به مشکل برمیخوریم یا وقتی دیگر نمیتوانیم راهحلی پیدا کنیم، باید اولین چیزی که به آن فکر میکنیم این قاعده باشد: «به آوای اجتماعی بزرگتر فکر کن.»
maryam.eslami
جوان: داری میگویی تا زمانی که گرفتار فنجانی، بیرون از آن هیچ شانسی نخواهی داشت؟
فیلسوف: اینکه خودت را در اتاقت قایم کنی و با خودت خلوت کنی، همچنان در فنجان هستی، گویی در یک جانپناه کوچک خودت را مخفی کردهای. شاید بتوانی کمی در مقابل باران مقاومت کنی ولی بدون شک طوفان قطع نمیشود.
maryam.eslami
حجم
۱۸۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۱۸۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
۲۷,۵۰۰۵۰%
تومان