در گفتگو با خود، هنگام حرف زدن در تنهایی، عمیقترین نوع دیالوگ را به وجود میآوریم. زیرا فقط هنگام حرف زدن در تنهایی است که برای یک شنوندهٔ حقیقی حرف میزنیم که از او هراسی نداریم.
سپیده اسکندری
احساس بیگناهی از آنجا سرچشمه میگیرد که دستهای از زیر بار هر مسئولیتی شانه خالی میکنند و همهٔ طیفهای دیگر جامعه را گناهکار میدانند. شماری از انسانها دچار این غرور میشوند که پاک هستند و نگاه از بالا پیدا میکنند و مردم را گناهکار میدانند.
سپیده اسکندری
آدم سرگردان، جهتی ندارد. او غریبی است که مدام پیِ جایی میگردد.
سپیده اسکندری
تنهایی کاری میکند انسانها بر باورها و عقاید خود پافشاری کنند، اما اگر انسان همدمی داشته باشد راحتتر عقایدش را تغییر میدهد.
سپیده اسکندری
اینکه جامعه و قدرت و رسانه ابزارهای بزرگ القای احساسِ گناه هستند، سراپای زندگی ما را در بر گرفته است.
سپیده اسکندری
به نظر میرسد بیآنکه خبر داشته باشیم، در شهری پر از گناهکار زندگی میکنیم
بنفشه آریاراد
اگر انسان همدمی داشته باشد راحتتر عقایدش را تغییر میدهد
بنفشه آریاراد
کار ما این است اگر کسی نتوانست گناهکار بودن خود را تشخیص دهد، کاری کنیم که به آن تشخیص برسد. اگر هم کسی نتوانست گناهان خود را به وضوح ببیند، گناهی میسازیم تا کمکش کند احساس گناهکاری را در خود بیابد.
بنفشه آریاراد
کار ما این است اگر کسی نتوانست گناهکار بودن خود را تشخیص دهد، کاری کنیم که به آن تشخیص برسد. اگر هم کسی نتوانست گناهان خود را به وضوح ببیند، گناهی میسازیم تا کمکش کند احساس گناهکاری را در خود بیابد.
بنفشه آریاراد
اما اینکه احساس دَین نمیکنید سبب میشود احساس گناه نداشته باشید. من وقتی برای نخستین بار احساس کردم دَینی به گردنم است که باید آن را اَدا کنم، تازه فهمیدم احساس گناه یعنی چه.
بنفشه آریاراد