بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دختری که به اعماق دریا افتاد | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دختری که به اعماق دریا افتاد

بریده‌هایی از کتاب دختری که به اعماق دریا افتاد

نویسنده:اکسی اوه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۳۳۹ رأی
۴٫۲
(۳۳۹)
بودن تو، قلبم می‌تونه کلی کار دیگه به‌جز غمبرک‌زدن انجام بده
n re
خیلی چیزها تو سرزمین من هم هستن که می‌تونن من رو بکشن؛ خشک‌سالی، قحطی» چشمانم به قایق کاغذی که روی چمن انداخته بودم می‌افتد؛ «و قلب شکسته.»
n re
حتی اگر هم انتخابی باشد، واقعاً من آدمی نیستم که انتخاب کنم. چون گرچه بخش بزرگی از وجودم در آرزوی امنیت خانه است، کشش قلبم بی‌نهایت قوی‌تر است؛ و من را می‌کشاند به‌سمت دریای آزاد و به‌سمت تنها فردی که فراتر از سرنوشت دوستش دارم.
sarahoosh
«خدای دریا عصبانی نیس، مینا؛ اون گم شده. توی قصرش اون سوی دنیا منتظر یه آدمه که این‌قدر شجاع باشه که بتونه پیداش کنه.»
osve
چشمانش را به من می‌دوزد: «عصبانی بودم، اما نه از دست تو. از دست تقدیری که برام رقم خورده عصبانی بودم. چون متوجه شدم برای این‌که به اون‌چه می‌خوای برسی، من باید از تنها چیزی که تو عمرم خواسته‌م دست بکشم.»
09196803789
چشمانش را به من می‌دوزد: «عصبانی بودم، اما نه از دست تو. از دست تقدیری که برام رقم خورده عصبانی بودم. چون متوجه شدم برای این‌که به اون‌چه می‌خوای برسی، من باید از تنها چیزی که تو عمرم خواسته‌م دست بکشم.»
09196803789
چه جور افرادی نقاب می‌زنند؟ آن‌هایی که بخواهند فراموش‌شده باقی بمانند
parya.prz
به قصه‌ها توجه کن؛ چراکه اغلب حقایقی پشتشان پنهان است.
parya.prz
نوعی تنهایی و غمی عمیق و تاب‌ناپذیر در چهره‌اش وجود دارد
parya.prz
«چرا ما رو نفرین می‌کنی؟ چرا وقتی گریه می‌کنیم و ضجه می‌زنیم و ازت کمک می‌خوایم روت رو برمی‌گردونی؟ چرا تنهامون گذاشتی؟»
parya.prz
قبل از پایان داستان به آرامش خواهد رسید یا نه؟
parya.prz
سرنوشت من مال تو نیست که راجع بهش تصمیم بگیری. سرنوشتم مال خودمه.
fati
فکر می‌کردم این تنها انتخابی است که می‌توانم بکنم. اما اشتباه می‌کردم. همیشه امکان انتخاب وجود دارد.
Sara Lalehzari
شجاع‌بودن آسان‌تر بود وقتی او روبه‌رویم بود؛ وقتی من از سر خشمم به او نیرو می‌گرفتم؛ الآن که تنها و سرد و بی‌کس هستم، شجاع‌بودن سخت است.
Star
آرزوی حقیقی چیزی است که اگر هرگز برآورده نشود، ممکن است قلب آدم را بشکند.
parya.prz
«تو کی باشی که بخوای امیدهاشون رو قضاوت کنی؟ حداقل اون‌ها امید دارن. تو چی داری؟ شمشیری بُران؛ کلامی پر از نفرت.»
گُلبرگِ گِل؛
«اما من می‌تونم برات توضیح بدم. مردم تو نه به‌خاطر ارادهٔ عظیم خدایان بلکه به‌خاطر اعمال وحشیانهٔ خودشونه که دارن زجر می‌کشن. اون‌ها جنگ‌هایی رو راه می‌ندازن که جنگل‌ها و مزارع رو می‌سوزونه. خون‌هایی رو می‌ریزن که رودخونه‌ها و نهرها رو آلوده می‌کنه. مقصردونستن خدایان مثل مقصردونستن خودِ زمین می‌مونه. به خودتون بنگرین تا دشمنتون رو پیدا کنین.»
گُلبرگِ گِل؛
«آدم‌ها افسانه‌سرایی می‌کنند تا چیزی که نمی‌تونن بفهمن رو توضیح بدن.»
Mahtab
اون به من یاد داد که اختیار زندگیم دست خودمه، نه کس دیگه. باعث شد باور کنم که می‌تونم زندگی‌ای داشته باشم فراتر از اونی که از من انتظار می‌رفت
B.A.H.A.R
گاهی اوقات، تنها راه شنیده‌شدن حقیقت از طریق داستان‌گویی است.
B.A.H.A.R

حجم

۲۵۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۲۵۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
۲۰,۴۰۰
۷۰%
تومان