بریدههایی از کتاب دختری که به اعماق دریا افتاد
۴٫۲
(۳۳۹)
حقیقت دارد که آدمها برای کسانی که دوست دارند به آب و آتش میزنند. برخی شاید نام این کار را قربانیشدن بگذارند...
بِه بانو
حقیقت دارد که آرزو بخشی از روح آدم است. چون آرزوی حقیقی چیزی است که اگر هرگز برآورده نشود، ممکن است قلب آدم را بشکند.
بِه بانو
برادرم، سانگ، میگوید اعتماد بهدستآوردنی است؛ میگوید اعتمادکردن به کسی به دادن خنجری به او برای زخمیکردن آدم میماند. اما برعکس، جون معتقد است که اعتماد به ایمان میماند؛ که اعتمادکردن به یک نفر مثل باورداشتن به الههٔ انسانها و جهانی است که شکلشان داده است.
بِه بانو
صورتک میگوید: «سر همون چیزی که همیشه سرش دعواهایی اساسی میشه.»
دای پیشنهاد میدهد: «غذا؟»
River Song
خدایان تصمیم گرفتهاند آرزوهایمان را برآورده نکنند... هم آرزوهایمان را در جشن قایقهای کاغذی، هم آرزوهای کوچک هرروزهمان را برای صلح، برای حاصلخیزی، برای عشق. خدایان ما را تنها گذاشتهاند. خدای خدایان، خدای دریا، دوست د
River Song
«انسانها موجوداتی دمدمیمزاج و وحشی هستن. چون از مرگ خودشون میترسن، جنگ راه میندازن و تو چند لحظه زمین رو از چیزهایی پاک میکنن که رشدشون سالها طول کشیده بود.»
fati
«باید خوشحال باشم که روبان از بین رفته و هنوز زندهام. اما عجیبه، مینا، چرا این حس رو دارم؟ من نیازی ندارم نوار قرمز سرنوشت بهم بگه که اگه تو بمیری، من هم میمیرم.»
09196803789
«اینکه هیچ جایی وجود نداره که بتونی از بخشش فرار کنی. مخصوصاً بخشش از طرف آدمهایی که دوستت دارن.»
09196803789
بزرگترین برادرم، سانگ، میگوید اعتماد بهدستآوردنی است؛ میگوید اعتمادکردن به کسی به دادن خنجری به او برای زخمیکردن آدم میماند. اما برعکس، جون معتقد است که اعتماد به ایمان میماند؛ که اعتمادکردن به یک نفر مثل باورداشتن به الههٔ انسانها و جهانی است که شکلشان داده است.
09196803789
«دارم میگم، مینا، که جون تو کل زندگیت دوستت داشته، از روزی که به دنیا اومدی. همیشه هم دوستت خواهد داشت. این هدیهٔ ابدیش به توئه.»
سرم را تکان دادم: «پس چرا من رو پشت سرش جا گذاشت؟»
«چون میدونه اونقدر دوستش داری که رهاش کنی.»
09196803789
«دارم میگم، مینا، که جون تو کل زندگیت دوستت داشته، از روزی که به دنیا اومدی. همیشه هم دوستت خواهد داشت. این هدیهٔ ابدیش به توئه.»
09196803789
«تو کوچهها کشونکشون بردمش. التماسم میکرد که نکشمش. بدجوری داشت زجر میکشید. اما خب، به تو آسیب رسونده بود و، بهخاطر همین، میدونستم هر دردی بکشه کمشه.»
atrisa
زنم هیچوقت من رو نمیبخشید اگه میذاشتم میکی تکوتنها تو رودخونهٔ ارواح شناور باشه. از بهشت اومدم پایین، از آب آوردمش بیرون، و از اون موقع تا حالا یک بار هم رهاش نکردم. فکر کنم لوسش کردم. اون میکیِ منه. عاشقشم.
صدای اردک
میدانم باید عین قهرمانان قصههای مادربزرگم قوی باشم؛ اما مستأصلم؛ خستهام
parya.prz
«تو کی باشی که بخوای امیدهاشون رو قضاوت کنی؟ حداقل اونها امید دارن. تو چی داری؟ شمشیری بُران؛ کلامی پر از نفرت.»
parya.prz
«یعنی میگی میمیرم؟»
میگوید: «بالأخره که میمردی. بهمرور زمان.»
parya.prz
آیا تو داری دنیا را به گریه میندازی یا دنیاست که تو رو به گریه انداخته؟
parya.prz
احتمالاً میخواهد کل دریا را دنبال من زیرورو کند و نمیتواند بپذیرد که دیگر قادر به محافظت از من نیست.
parya.prz
زیباتر از آن است که زنده بماند
parya.prz
گرچه بخش بزرگی از وجودم در آرزوی امنیت خانه است، کشش قلبم بینهایت قویتر است؛ و من را میکشاند بهسمت دریای آزاد و بهسمت تنها فردی که فراتر از سرنوشت دوستش دارم.
parya.prz
حجم
۲۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۲۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
قیمت:
۶۸,۰۰۰
۲۰,۴۰۰۷۰%
تومان