بریدههایی از کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست
نویسنده:هاکان منگوچ
مترجم:فائزه پورعلی
ویراستار:سمانه عباسی
انتشارات:انتشارات نسل نواندیش
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۸از ۵۳ رأی
۳٫۸
(۵۳)
مسیر زیبا میانبر ندارد
جهان
هیچ ملاقاتی تصادفی نیست
تقدیر انسان را رها نمیکند. لحظهبهلحظه از نو نوشته میشود. لحظاتی فرا میرسد که در حال انجام دادن کاری هستی که گفته بودی هرگز انجام نمیدهم، چیزی را تحمل میکنی که میگفتی هرگز تحمل نمیکنم، لحظاتی را دوست خواهی داشت که گفته بودی هرگز دوستش نخواهم داشت، به یکباره میگذاری و میروی، وقتی تصور میکردی هرگز نمیتوانی بروی، در زمانی میگویی مُردم، اما باز زندگی میکنی.
در هر آزمون و در هر سفر به خودت نزدیک میشوی. ملاقاتها به جوهر تقدیر تبدیل میشوند. هر دیداری به منزلۀ گرهبهگره بافتن داستانِ آزمونی دیگر است.
کاربر ۴۰۶۶۸۰۴
برای همین قدم در راه گذاشته بودیم. برای یاد گرفتن آهستگی، دور شدن از نگرانی برای رسیدن و شتابزدگی برای رسیدن، به خاطر رها کردن خودمان به جریان زندگی سفر میکردیم.
m_royaei
«تمام این اعتبار و مقام که به آن فخر میفروشی، رؤیایی بیش نیست.»
nedsalehani
یک روز دیگر از عمرمان گذشته بود و ما بیخبر از اینکه چه چیزهایی در انتظارمان است. این نامشخص بودنها رفتهرفته به ما احساس امنیت و قدرت میداد. حتی به این فکر نمیکردیم که فردا شب کجا و در چه وضعیتی خواهیم بود. خدا را شکر که قدرتی الهی در عالم وجود دارد که فکر اینها را بکند.
nedsalehani
چیزی که کرم به آن "پایان" میگوید، خدا تولد یک پروانه میگوید...
katy
«انسان چطور هدف زندگیاش را پیدا میکند؟»
«بعضیها با پیش رفتن در زندگی؛ چون هر راه و هر تجربه، سفر به درون خودمان است، دقیقاً مثل سفر شمس و مولانا... آنها در هر راه و هر تجربهای به سوی تکامل خودشان قدم گذاشتند. بعضی افراد هم دم میکشند و جا میافتند. با مطالعه، گوش سپردن، سبکسنگین کردن خودش را در معرض آزمون قرار میدهد که ببیند واقعاً آموخته است یا نه. بعد باز جا میافتد و دم میکشد. هر قدر هم به نظر برسد ایستاده، در حقیقت این هم سفر دیگری است.
katy
رابطهات با انسانها مثل رابطهات با آتش باشد؛ خیلی دور نمان که یخ میزنی، خیلی هم نزدیک نشو که میسوزی
katy
اگر سنگی سر راهش سبز شود، با آن مجادله نمیکند، با سنگ نمیجنگد، اطراف آن میچرخد و به جریانش ادامه میدهد. صوفیها با الهام از این "طبیعت آب" اینطور میگویند: "باکسیکه با تو سر ناسازگاری دارد نجنگ، اگر بجنگی با او در یک جا گیر میکنی. از کنارش عبور کن و به راه ادامه بده."
katy
انسانها هم مانند کتاب هستند. به جلدش نگاه نکنید و فریب نخورید. ارزش واقعیشان را وقتی متوجه میشویم که آنها را میخوانیم.»
katy
انسانهای زخمخورده کمکرسانترند. تلاش میکنند با تجربههای خودشان مرهم زخمهای دیگران شوند و حالشان را خوب کنند.»
katy
یک انسان کامل میتواند زندگی، طبیعت و دیگر انسانها را بدون تلاش برای تغییرشان بپذیرد.
katy
«خشم مثل باد است، زود میخوابد، اما قبل از آن شاخههای بسیاری را میشکند
katy
هر چقدر هم نیت خوبی داشته باشیم نمیتوانیم در سرنوشت دیگران رئیس آنها شویم
katy
در مقابل تغییراتی که زندگی برایت پیش میآورد مقاومت نکن، تسلیم باش...
katy
. هر چیزی زمان مقرر خودش را دارد. چیزهای خوب باید دم بکشند و جا بیفتند.
katy
زیاد فکر کردن شعلۀ عمل کردن را خاموش میکند. ذهن پر از دام است. مدام سکندری میزند. نمیخواهد راه برود، رشد کند، یاد بگیرد و بهسختی بیفتد. ترجیح میدهد جایی را که به آن عادت دارد به همان شکل حفظ کند. میخواهد وضعیت موجود را حفظ کند. برای همین خیلی از فرصتها از بین میرود، خیلی از آزمونها و خیلی از معجزهها...
katy
تا زمانیکه کسی کمک نخواهد، نمیتواند به راه چارهای که نیازمندش است، برسد
katy
مولانا چه زیبا گفته است: «نه گذشته هست و نه آینده. نه به گذشته نگاه کن و غصه بخور و نه به آینده بنگر و نگران شو. لحظۀ اکنون را زندگی کن،
afsane
ما انسان امروز هر زمان کمی احساس ناآرامی کرد، برای شاد کردن خودش دنبال چیزی میگردد. سیگار میکشد، مواد مخدر مصرف میکند، مشروبات الکلی میخورد، یا بیش از حد غذا میخورد، تلویزیون میبیند، پای دیدن سریالها مینشیند. کلی وابستگی ایجاد میکند. حال آنکه اگر بپذیریم درد بخشی از زندگی است و "زندگی کردن" را انتخاب کنیم، درد میآید و بعد از مدتی میگذرد. اما ما هر چقدر تلاش کنیم از درد فرار کنیم، گذشتن درد را دشوار میکنیم.
yasi:)
حجم
۲۰۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۲۰۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۷۹,۹۰۰
۲۳,۹۷۰۷۰%
تومان