بریدههایی از کتاب جامعهشناسی تحریفات عاشورا
۴٫۳
(۷)
یکی از شاهکارهای ادبیات عاشورایی، مثنوی گرانسنگ گنجینه اسرار، اثر تاجالشعراء میرزا نورالله عمان سامانی است، مرثیهای حماسی و عرفانی در بیان رموز و لطایف عارفانه حادثه کربلا، که به تعبیر مرحوم جلالالدین همایی در مقدمه مخزنالدرر عمان، اگر او اشعاری بجز گنجینه اسرار هم نداشت، در موفقیت او تردیدی نبود. اینمثنوی ارجمند ۸۱۲ بیت است و در سال ۱۳۵۵ تدوین شده است
Ahmad
مولانا در دفتر پنجم مثنوی نیز واژۀ کربلا را در مفهوم عام رنج و محن مورد استفاده قرار دادهاست. همچنین او با مقابل قرار دادن با یزید و یزید (مظهر دو فرد مؤمن و فاسق) تفسیری ازکربلا و عاشورا ارائه میدهد:
خرده گیرد در سخن بر با یزید
ننگ دارد از وجود او یزید
Ahmad
کربلا عرصه گذر از ابتلا و اندوه است. در مسیر سلوک، عاشورا آخرین وادیی است کهسالک باید گوهر هستی را به نثار افشانده و از خود بگذرد. در دفتر سوم مثنوی، هشداری عام خطاب به همه سالکان دیده میشود:
همین مرو گستاخ در دشت بلا
هین مرو کورانه اندر کربلا
این قضا میگفت لیکن گوششان
بسته بود اندر حجاب جوششان
چشمها و گوشها را بستهاند
جز مر آنها را که از خود رستهاند
Ahmad
نگاه مولوی به این واقعه ملهم از باوری است که جهان را زندان مؤمن میداند و معتقد است شخص زیرک کسی است که باید به هر ترتیبی دیوار زندان را سوراخ کند و برای فرار خود راه یابد. امام حسین علیهالسلام برای این کار بهترین راه را یافته است.
این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وارهان
مکر آن باشد که زندان حفره کرد
آن که حفره بست آن مکریست سرد
کسی از مرگ میترسد که از سیر روحانی و سویۀ دیگر حیات غافل باشد. وهراس از مرگ جسم نتیجه این چنین ناآگاهی است. در حالی که روح حسین بن علی علیهالسلام و همه سالکان حق از چنین ترس و غفلت و ناآگاهی فاصلهها دارد. لذا به هیچ وجه سزاوار چنین صفتی نیستند. از این جهت است که مولانا به چنین مرگی افسوس خوردن را صلاح نمیداند و مسلماً این سخن حق است و وضع عاشورا نیز چنین بوده است برای اینکه چنین رحلتی از عنایات خاصه خداوند است.
Ahmad
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زآنکه بدمرگی است این خواب گران.
سپس مولانا ابعاد عارفانه واقعه عاشورا را میکاود و باز مینماید، که هیچ نشانی از غم و سوگدر آن دیده نشود:
روح سلطانی ز زندانی بجست
جامه چون درّیم و چه خاییم دست
چون که ایشان خسروان دین بدند
وقت شادی شد چو بشکستند بند
سوی شادروان دولت تاختند
کنده و زنجیر را انداختند
صد البته در کربلا، قساوت در اعلی درجه خود قرار داشت. لیکن بینش عرفانی، بینشی استکه همه اجزای عالم را در نسبت با رابطه عاشق و معشوقی میداند. مولانا در برخورد با حادثهکربلا علاوه بر اینکه بر قساوتهای آن قساوتگران انگشت اعتراض مینهد، میکوشد تا از سر تجربتاندیشی و انگیزههای اشراقی و عرفانی به وجه زیبای این حادثه نیز نظر کند. مولانا کربلا را یک حادثه عاشقانه، زیبا، دلربا و ایثارگرانه میبیند و مست آن میشود.
Ahmad
ای چو دریا خشکلب! لب تشنگان رحمتیم
آبرویی ده به ما کاب همه عالم توراست
جوهر آب فرات از خون پاکان گشت لعل
این زمان آن آب خونین همچنان در چشم ماست...
Ahmad
حکیم سنایی غزنوی نیز به مرثیهسرایی در عزای سالار شهیدان پرداخت. وی دهها بیت رادر حدیقهالحقیقه به این مسأله اختصاص داده است. از نگاه سنایی، علت حدوث عاشورا این بود که عدهای دنیاطلب، خفاشوار تاب جمال آفتاب حسین (ع) را نداشتند، لذا سعی کردند آفتابرا به تیرگی بکشانند. سنایی عاشورا را به ولایت و جنگهای علیابن ابیطالب (ع) پیوند میزند:
Ahmad
شاعران شیعی عصر عباسی به دو گروه تقسیم میشوند: الف) شاعرانی که معتقد به اصول و مبانی شیعه به خصوص "امامت منصوص" بودهاند. ب) شاعرانی که اعتقادی به مبانی شیعی و بخصوص عقیده شیعه در مسألۀ امامت نداشتهاند لیکن مجذوب فضائل، کمالات و مظلومیت ائمه اطهار شده و در باب آنان به مدح و مرثیهسرایی پرداختهاند.
از شاعران گروه اول میتوان به ابوالاسود دئلی شاعر عصر اموی و سید اسماعیل حمیری ازشاعران دوره عباسی اشاره کرد. البته در این گروه، شاعرانی نیز یافت میشوند که در عین اعتقاد به تشیع و اظهار ارادت به اهل بیت از لهو و لعب و شرب خمر چشم نپوشیدهاند، چنان که دراحوال "ابراهیم بن هرمه" آوردهاند که وی از محبان اهل بیت بوده و مدایحی نیز درباره فضائل اهل بیت سروده است لیکن به شرب خمر چنان علاقهای دارد که ردای خود را نیز نزد خمار گرو نهاده شراب میگیرد و بارها در مورد وی حد شرب خمر جاری شده است. در میان شاعران گرهدوم نیز میتوان به افرادی از قبیل امام شافعی (۲۰۴-۱۵۰ ق) و ابونواس اشاره کرد.
Ahmad
خطبه زینب کبری (س) در شام از شاهکارهای ادبیات عاشورا به شمار میرود. این خطبه درحضور یزید بن معاویه ایراد شده است، در مجلسی که اکثر شخصیتهای لشکری، کشوری و حکومتی حاضر بودند. حضرت زینب در هیأت اسیر و ناظر سرهای مقدس آل رسول الله (ص) ، این کلمات آتشین و ستم سوز را بر زبان جاری کرده است. مهمترین ویژگی این خطبه، جنبه افشاگرانه و رسواکننده آن است، تا جایی که در مجلس یزید بیم شورش میرفت و در اذهان حضار و کسانی که تا چند لحظه پیش افتخار میکردند که این جنایت به دست آنان انجام شده است، ایجاد انفعال و پشیمانی کرد.
Ahmad
داستان دو طفل به قدری با خرافه آمیخته شده که بسیاری از مورخان به آن توجه نکرده و شخصی همچون شیخ عباس قمی را هم قانع نکرده است، به رغم اینکه شیخ عباس اخباری مسلک است و به طور طبیعی به استقبال بسیاری از منقولات تاریخیمیرود زیرا شیخ با صراحت بیانمیدارد این داستان با این ابعاد و کیفیت از نظر من بعید به نظر میرسد و من فقط به احترام شیخ صدوق آن را نقل کردم. کاش شیخ صدوق هم قبل از نقل این اخبار در آنها میاندیشید و از جاودانه ساختن خرافات پرهیز میکرد.
Ahmad
میتوان چنین استنباط کردکه اثبات ورود اهل بیت به کربلا در روز بیستم صفر سال ۶۱ هجری، با وجود قراین و شواهد تاریخی و ادلۀ عقلی موجود، امری دشوار و بلکه محال میباشد.
Ahmad
با یک ارزیابی ساده تاریخی و نبز بر اساس قراین عقلی میتوان به تشکیک در صحت این واقعه پرداخت. نکته مهم این است که واقعۀ ورود اهل بیت به کربلا در روز بیستم صفر سال ۶۱ هجری و بازگشت از سفر شام، تا قبل از قرن هفتم هجری در هیچ یک از منابع نیامده و نخستین بار سید ابن طاووس در کتاب "اللهوف"، این مسأله را طرح نموده است.
Ahmad
وقتی که امام و اصحابش شهید میشوند، گروهی از ملائکه از آسمان هفتم به زمین میآیند در حالی که ظرفهایی از یاقوت و ظرفهایی از زمرد با خود دارند که پر از آب حیات است و حلههایی از بهشت و ماده خوشبویی از بهشت میآورند و اجساد شهدا را با آب حیات غسل میدهند و با حلههای بهشتی کفن میکنند و با ماده خوشبوی بهشتی حنوط میکنند و.... ضعف این گزارهها نیز بینیاز از توضیح است. اگر مقصود و مفهوم جملات این باشد که فرشتگان، اجساد مادی و عنصری شهدا را غسل داده، کفن و حنوط کردند که این کار خلاف شرع است و راویان از بدیهیترین مسأله فقهی نیز غافل بودهاند که شهید غسل و کفن و حنوط لازم ندارد. بعلاوه در متن این حدیث آمده که فرشتگان اجساد شهدا را غسل و کفن و حنوط کرده اما دفن نکردند تا این که بنیاسد شهدا را تدفین کردند. شگفتا! فرشتگان کار خلاف شرع (تکفین و تغسیل شهدا) را انجام میدهند اما کار واجب یعنی دفن شهدا را ترک میکنند؟
Ahmad
روضه دروغ دیگری که در دهه عاشورا نقل میشود به این شرح است که امام در شب عاشورا با اصحابش اتمام حجت کرد و به آنها یادآوری کرد که هدف و مقصود دشمنان، کشتن وی بوده وسزاوار نیست که دیگران متحمل هزینه جانی یا مادی شوند و هر که میخواهد میتواند درسیاهی شب از امام جدا شده و جان خود را نجات دهد، ادامه این داستان مجعول را از کتابمعالی السبطین میآوریم:
... هنوز وقت نگذشته و راه باز است و سیاهی شب همه جا گسترده است و شما میتوانید برگردید... هنوز حرف پدرم تمام نشده بود که اصحابش پراکنده شدند. ده نفر ده نفر یا بیست نفر بیست نفر شروع به رفتن کردند و از آنها جز هفتاد و یک نفر نماند، به پدرم نگاه کردم، دیدم کهسرش را پایین انداخته است. گریه راه نفسم را گرفت و ترسیدم که پدرم صدای گریه مرا بشنود. هر طور بود جلوی گریهام را گرفتم و دستم را به سوی آسمان بلند کردم و گفتم: خدایا همان طورکه آنها ما را رها کردند، تو نیز آنها را فروگذار، دعایشان را مستجاب نکن و تنگدستی را بر آنان چیده گردان و شفاعت جدم را روز قیامت از آنان دریغ کن...
Ahmad
این روضه که اسرا اصرار و خواهش کردند که از کنار قتلگاه عبور کنند نیز به غیر از کتاب پردروغ فاضل دربندی (اسرار الشهاده، ص ۴۶۰، مجلس ۲۰) ، هیچ مأخذ و مرجع معتبری نداشته و کسی دیگر به این مطلب اشاره نکرده است. بستن پاهای امام سجاد به زیر شکم مرکب در طول اسارت نیز دروغ و خبری بیاساس است و فقط در کتاب اسرارالشهاده و «ناسخالتواریخ» - آن هم بدون مأخذ و مرجع - آمده است. حتی واعظ کاشفی هم این کذب را درکتاب غیرمعتبر خود نیاورده است و از همین جا میتوان دریافت که این دروغ در زمان حیات واعظ کاشفی هنوز بافته نشده بود!
Ahmad
روضۀ بسیار مشهور و سوزناکی در افواه مداحان و روضهخوانان وجود دارد که بر اساس آنحضرت زینب با دیدن سر بریدۀ برادرش، از شدت تأثر سر خود را به چوب محمل کوبید وخون از زیر مقنعهاش جاری شد... الخ.
بسیاری از عزاداران که مبادرت به قمهزنی میکنند فعل خود را مستند به همین واقعه نموده و کار خود را نوعی تأسی و تقلید از زینب کبری (س) میدانند وشکافتن سرخود را نوعی اظهار همدلی و همدردی با ایشان میشمارند.
در بررسی دقیق منابع و تاریخ عاشورا درمییابیم که این واقعه، به کلی مجعول و برساختهذهن و زبان روضهخوانانی است که میخواستند در مجالس عزا، شور به پا کنند یا به قول معروف مجالس از جا کنده شود و با جعل این قصهی رمانتیک و سوزناک به هدف خود دست یافتهاند در هیچ یک از منابع معتبر - و حتی نیمه معتبر - عاشورا اثر و نشانی از این واقعه دیده نمیشود
Ahmad
از جمله تحریفاتی که در حوزه ادبیات عاشورا، مطرح و رایج بوده و حتی برخی روضهخوانان با استناد به آن عبادت حج را فرع بر واقعه عاشورا میشمارند اشاره به حج گزاردن امامحسین (ع) به شکل ناقص یا عمره مفرده است. این سخن، کاملا نادرست بوده و از حیث فقهی مخدوش و محل ایراد است. امام حسین (ع) ، حج خود را ناتمام نگذاشت بلکه از ابتدا نیت عمره مفرده کرده بود. علاوه بر این حتی اگر احراز نیت ممکن نباشد، طبق نظر فقهاء امامیه، میتوان در موسم و ماههای حج، احرام عمرۀ مفرده بست. امام صادق نیز در روایتی تاکید و تصریح فرموده است که برگشتن به دیار و شهر خود در ماههای حج و در حالی که احرام عمره بسته باشد اشکالی ندارد، در ادامه روایت امام صادق به خروج امام حسین از احرام در روز ترویه (هشتم ذیالحجه) اشاره و استناد میکند.
Ahmad
نخستین مورخی که به جعل افسانۀ عروسی قاسم دست یازیده، ملاحسین واعظ کاشفیاست پس از وی نیز فخرالدین طریحی این قصه را از فارسی به عربی برگرداند. ترجمه طریحیباعث اشتهار و رواج این افسانه بین شیعیان سرزمینهای عربی گردید.
حاج میرزاحسین نوری طبرسی، از محدثان بزرگ شیعی نیز عروسی قاسم را در زمره اخبار موهونه و غیرمعتمده میداند که علما از آن اعراض کرده و ابدا اسمی از این قصه در هیچ یک ازکتابهای تاریخ نیامده است. طبرسی، دلیلی محکم برای بطلان این افسانه دارد به این شرح که"به مقتضای تمام کتابهای قابل اعتمادی که در گذشته، علمای بزرگ در فن حدیث و انساب وسیرهنویسی نوشتهاند، نمیتوان برای حضرت سیدالشهداء دختر قابل تزویج و بیشوهری پیداکرد تا این قصه، قطع نظر از صحت و سقم آن، لااقل به حسب نقل، وقوعش ممکن باشد
Ahmad
از دیگر قضایای مشهور کربلا، قصه فتوی دادن شریح قاضی به کشتن امام حسین است، اما در هیچ یک از منابع معتبر تاریخی، اثر و خبری از این فتوی در دست نیست از جمله این منابع میتوان به تاریخ طبری، تاریخ یعقوبی، الارشاد شیخ مفید، اعیان الشیعه امین عاملی، تتمهالمنتهی محدث قمی، رجال نجاشی، رجال طوسی، رجال علامه حلی، الغدیر علامه امینی، مقتل الحسین خوارزمی، مقتل الحسین عبدالرزاق مقرم، منتهی الامال محدث قمی، نفسالمهموم محدث قمی، لهوف سیدبن طاووس، قاموس الرجال محقق شوشتری و... اشاره کرد. درهمه این کتابها با این که نام شریح قاضی ذکر شده است اما هیچ اشارهای به فتوای وی نشده است. علاوه بر این اساسا در دوران امام حسین (ع) ، (پنجاه سال پس از ارتحال پیامبر اسلام) ، هنوز رسمی به نام صدور فتوی رواج نیافته و به جای فتوی، نقل حدیث و قرائت یا کتابت اقوال پیامبر، متداول بود.
Ahmad
در یک نگاه کلی به قصه شهربانو، میتوان اجمالا به نکات زیر که داستان را مشکوک جلوه میدهند اشاره کرد:
الف) تلاش دولت صفوی در کسب مشروعیت، با توجه به بحران مبتلا به، قابل طرح و بررسی است، پادشاهان صفویه برای حل این معضل، به اشاعه نوعی ناسیونالیسم مذهبی دست یازیدند و "با تکیه بر یک روایت مشکوک و حتی مضحک - که بیشک شعوبیه قدیم ساختهاند - دختری از خانواده سلطنت ساسانی را با پسری از خانواده نبوت اسلامی تزویج میکنند و ثمرهآن نیز یک نوزاد پیغمبر - پادشاه میشود که مظهر پیوند قومیت - مذهب است"
Ahmad
حجم
۳۳۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۳۳۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۳۸,۰۰۰
تومان