بریدههایی از کتاب آنچه پرنده کوچک به من آموخت
۴٫۲
(۱۰۵)
ترس در غیاب دانش، منجر به عدممنطق میشود. به این باور قدیمی و عام فکر کنید که رعدوبرق یعنی خدایان باید از دست بشر عصبانی باشند. این فرضیه فقط همینقدر میتوانست به آدمها توضیح دهد. شاید با این فرضیه میتوانستند از برقگرفتگی خود پرهیز کنند، ولی آیا میتوانستند راهی برای استفاده از الکتریسیتهی آن هم بیابند؟ بعید است.
kia
قانونگذاران هم جایزالخطا هستند، درست مثل من و هر کس دیگری، و ما حق داشتیم که آنها را به چالش بکشیم. اگر حاضر بودم نتایج کارم را بپذیرم، آنوقت میتوانستم از قوانین خودم پیروی کنم.
kia
ما میخواستیم هدف خود را پاک و خالص نگه داریم: متصلکردن فوری انسانهای سرتاسر جهان در مورد چیزی که برایشان بیشترین اهمیت را داشت. برای انجام این کار، آزادی بیان از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بود. برخی توئیتها میتوانستند منجر به تغییرات مثبت در دولتهای سرکوبگر شوند، برخی ما را به خنده میانداختند، برخی ما را به فکر فرو میبردند و بعضی تعداد زیادی از کاربران را عصبانی میکردند. ما همیشه با نظرات مردم در توئیتهایشان موافق نبودیم، ولی جریان اطلاعات را بیتوجه به دیدگاه خود در مورد محتوای آن، برقرار نگه میداشتیم.
kia
گاهی اوقات مجبور بودیم سیستم را برای تعمیرات قطع کنیم. هر وقت این کار را میکردیم، اعلانی برای کاربران میفرستادیم. ولی در جون ۲۰۰۹، وقتی همین اعلان همیشگی را ارسال کردیم، ناگهان صدها تماس و ایمیل به دستمان رسید که میگفتند: «الان نمیتونید سیستم رو قطع کنید! قراره تو ایران تظاهرات شه.» برای مخالفان، توئیتر یکی از مهمترین وسایل ارتباطی محسوب میشد.
kia
همهی ما گزینههای متفاوتی برای تماسگرفتن با افراد مختلف را داریم: ایمیل، پیامک، پیام فوری، توئیت. هر کدام هم جا و مکان مخصوصی دارند. و وقتی هواپیمایی جلویتان در رودخانه فرود میآید، نوبت توئیت است. توئیت یعنی همین. نمیتوان چنین چیزی را به یک نفر ایمیل کرد. باید آنرا توئیت کرد.
kia
مردم کمکم به این نتیجه میرسیدند که توئیتر در زندگیشان نقش دارد ـ از خواندن نقد فیلمها گرفته تا کمک به بیخانمانها و جمعآوری فوری کمکهای بشردوستانه برای فجایع طبیعی. درحالیکه ما تمام توجه خود را معکوس عملکرد توئیتر کرده بودیم، باقی جهان مشغول پیداکردن دلیل وجودی آن بودند.
kia
وقتی همهچیز خراب است و هیچچیز کار نمیکند، بهجای پافشاری روی چیزهایی که خراب هستند، باید دید چه چیزهایی هنوز کار میکنند و بر اساس آنها پیش رفت. در میان منفیبافیهای ظاهراً بیپایان، دنبال «نیمهی پر» مثبت باشید. اگر به دنبال بخش مثبت بگردید، راهحل خودش را نشان میدهد.
kia
خود را ضدضربهنشاندادن فایدهای ندارد. هیچکس عاری از خطا نیست و وقتی خود را اینطور نشان میدهید، هیچکس حرفتان را باور نخواهد کرد.
kia
زندگی بیشتر افراد هم پر از محدودیت است؛ مثلاً از خیر چیزی گذشتن در قبال بهدستآوردن یک چیز دیگر. ولی اگر شما از ایکسباکس خود بگذرید، تمامی ساعتهایی را به دست میآورید که ممکن بود جلوی این دستگاه تلف کنید. محدودیتها را بپذیرید. چیزی که در مقابل به دست میآورید، هنر تغییر زندگی خود و هرسکردن چیزهایی است که برایتان ضروری نیستند.
kia
در کسبوکار، محدودیتها معمولاً ناشی از زمان لازم برای تکمیل پروژه، پول موجود برای سرمایهگذاری در آن، افراد موجود برای کار روی آن، یا فضایی است که باید در آن پروژه را به اتمام برسانید. این محدودیتها، برعکس، میتوانند بهرهوری و خلاقیت شما را بهبود بخشند.
kia
وقتی علاقهی واقعیتان را پیدا کردید، میتوانید ببینید که کجای زندگیتان دنبال رؤیای اشتباهی رفتهاید. و وقتی آن رضایت ماندگار را تجربه کردید، دیگر محال است راضی شوید به چیزی کمتر از آن قانع باشید.
kia
اگر کارم مایهی خوشحالیام بود، میتوانستم برایش همهچیز را تحمل کنم. علاقهام به این کار باعث شده بود در مقابل تمامی افرادی که توئیتر را احمقانه و بیهوده میدانستند، مصون شوم.
kia
اگر به چیزی که خلق میکنید علاقه نداشته باشید، اگر خودتان کاربر فعال آن نباشید، در آنصورت حتا اگر همهچیز را درست انجام دهید باز هم احتمال شکست وجود دارد.
kia
خلاقیت یک منبع تجدیدپذیر است. خودتان را هر روز به چالش بکشید. هر چقدر دوست دارید، به هر تعداد که دوست دارید، خلاقیت به خرج دهید؛ چرا که این منبع هیچوقت تمام نمیشود. تجربه و کنجکاوی ما را بهسوی ایدههای غیرمنتظره و غیرمرتبط میکشاند. همین گامهای غیرخطی است که اغلب منجر به بهترین نتایج میشود.
kia
طراحی گرافیک یک آمادگی بسیار عالی برای هر شغلی است، چرا که به شما یاد میدهد در مقابل هر مشکل، بینهایت راهکار احتمالی وجود دارد. ما اغلب از دورشدن از ایدهی کلی یا آن چیزی که میدانیم، میترسیم. ولی راهکار لزوماً همیشه جلوی چشممان نیست و حتماً سابقهای در مورد آن وجود ندارد. مثلاً اگر همیشه به سوختهای فسیلی بهعنوان بهترین و تنها منبع انرژی بچسبیم، کارمان تمام است.
kia
خلق رویاها اولین و بزرگترین گامی است که برای واقعیکردن آنها باید بردارید. وقتی این حقیقت ساده را فهمیدید، جهان تازهای از امکانات به رویتان باز میشود.
kia
دنیا طوری ما را آموزش داده که دسترویدست گذاشته و منتظر از راه رسیدن فرصت بمانیم، آنرا تشخیص دهیم و امیدوار باشیم که درست از آن استفاده کنیم. ولی اگر فرصت تنها یک مجموعه از شرایط است، پس چرا باید منتظر جورشدنشرایط و هماهنگی ماه و ستارهها بمانیم؟ بهجای انتظار و پایکوبیدن در شکست، بهتر است پیش رفته و این مجموعه شرایط را خودمان ایجاد کنیم. اگر فرصت را خودتان بسازید، خودتان هم اولین کسی هستید که میتوانید از آن استفاده کنید.
kia
این کتاب چیزی بیشتر از داستانِ یکشبهپولدارشدن من است. این داستان خلق چیزی از نیستی و هیچی است، در مورد هماهنگکردن تواناییهای خود با آرزوهایتان، و اینکه وقتی با دوربین احتمالات بیپایان به جهان نگاه میکنید، چه چیزهایی را یاد میگیرید.
kia
«اگر برنامهای رو که گفتهای اجرا کنیم، شاه پادکستها میشیم.» وقتی عبارت «شاه پادکستها» را گفتم، با دستم حرکتی نمایشی هم در آوردم.
اوان که خوشش آمده بود، گفت: «واو، واقعاً فکر میکنی اینقدر خوب بود؟»
«آره، فقط یه سؤال دارم.»
«چی؟»
«تو اصلاً میخوای شاه پادکستها باشی؟»
این سؤال را از او پرسیدم، چون دائم از خودم هم میپرسیدم.
اِو یک جرعه نوشید، لیوان را پایین گذاشت و خندید. «نه، واقعاً نمیخوام شاه پادکست باشم.»
گفتم: «من هم نمیخوام.»
میدانستم این حرف ما چه معنی دارد. چطور میخواستیم این کار را انجام دهیم، وقتی اشتیاقی به آن نداشتیم؟ ولی همزمان، از این آگاهی هیجانزده هم بودم. اگر اشتیاقی نداشتیم، نمیتوانستیم ادامه بدهیم.
mahdi ph
انتخاب یک شغل به دلیل اینکه حقوق خوبی دارد یا چون پدرومادرتان به آن علاقه دارند یا چون همینطوری سر راهتان سبز شده، گاهی جواب میدهد، اما اغلب وقتی جا افتادید، کمکم احساس میکنید چیزی اشتباه است. انگار مختصات مکانی یک نفر دیگر را در تلفنهمراه شما وارد کردهاند.
کاربر ۱۸۰۰۹۹۳
حجم
۱۰۱۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱۰۱۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
۲۰,۷۰۰۷۰%
تومان