بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب روح پراگ | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب روح پراگ اثر ایوان  کلیما

بریده‌هایی از کتاب روح پراگ

نویسنده:ایوان کلیما
انتشارات:نشر نی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۵۵ رأی
۳٫۷
(۵۵)
نوشتن چه قدرت رهایی‌بخشی به آدم می‌دهد. نوشتن به آدم این قدرت را می‌دهد که وارد زمان‌هایی شوی که در زندگی واقعی دور از دسترس هستند، حتی ورود به ممنوع‌ترین مکان‌ها. فراتر از این، نوشتن این قدرت را به آدم می‌دهد که هر کسی را به مهمانی خود دعوت کنی.
Sarah S
هر تلاشی برای رهانیدن انسان درواقع تلاشی است برای رهانیدن او از ترس، برای خلق کردن وضعیتی که در آن انسان بتواند استقلالش را چونان تهدیدی برای جانش نبیند. قدرت هر چه کشنده‌تر و هر چه تمام‌تر باشد، هر چه بیش‌تر انسان را از آزادی‌اش محروم می‌کند و وحشت می‌پراکند.
Juror #8
هر ساختار قدرتی که از مهار خارج شود، هر اقتدار جنایتکارانه‌ای که عزم کرده است از انسانیتش دست بشوید تا بتواند به رشدش، شکوفایی‌اش، و تورمش، بنا به عطش رسیدن به اندازه‌های مطلق، جواز مطلق، و کمال خدای‌گونه‌اش برسد، دست به بازی مرگباری می‌زند که خودکشانه است. امپراتوران روم، ناپلئون، هیتلر، و استالین، همگی، از منظر دوام قدرتشان، رفتاری خودکشانه را در پیش گرفتند.
کاربر ۲۴۹۱۲۵۳
آن‌ها پیش از آن‌که بدانند اصلا نزاع بر سر چیست، و پیش از آن‌که حتی نگاهی به اسناد و مدارک، یا چهره متهم بیندازند می‌دانستند که حکمشان چیست (موضوع مورد نزاع نمی‌توانست حتی بر زبان بیاید چه رسد به این‌که بخواهد مورد بررسی قرار گیرد).
Juror #8
قوانین نورنبرگ، محاکمه‌های مسکو، آشویتس و وورکوتا چشم نسل ما را بر بی‌پناهی استیصال‌آمیز افرادی گشود که در کشوری با رژیم جنایتکار و تبهکار استبدادی و توتالیتری زندگی می‌کنند.
Juror #8
زندگی در روزگار ما، انسان‌ها را بیش از آن‌که به سمت امکان ساده تأمین معاش براند، به سمت افعالی می‌راند که دون شأن و کرامت انسانی هستند، از پُر کردن فُرم‌های استخدامی خفّت‌بار گرفته تا شرکت اجباری در انتخابات یا تظاهرات تقلّبی و پوچ و بی‌معنا.
MahShid Pourhosein
آدمیان به این دلیل از پرسیدن باز نمی‌ایستند که پاسخ‌هایی که می‌گیرند ناقص یا نادرست است، بلکه فقط زمانی از پرسیدن دست می‌کشند که پاسخ‌ها هیچ ربطی به سؤال‌هایشان ندارند، یا پاسخ‌ها گمراه‌کننده، مغالطه‌آمیز، بی‌معنا، و پریشانی‌آور هستند، یا علی‌الخصوص زمانی که تهدیدی هم در دل پاسخ‌ها هست. امّا آدمی که از پرسیدن دست می‌کشد، درواقع از فکر کردن باز می‌ایستد. چون فکر کردن، هر چه باشد، پرسیدن مُدامی است برای رسیدن به پاسخ و آن آدمی که فکر نمی‌کند سخن هم نمی‌گوید، فقط اصواتی از خود صادر می‌کند.
ترنج🍊
غالبآ این نیروهای خیر و شر نیستند که با یکدیگر نبرد می‌کنند، بلکه صرفآ نیروهای شر متفاوتند که با همدیگر برای سلطه بر جهان رقابت می‌کنند.
nazanin
در ایام پیشین، ثروتمندان اندک بودند و فقیران بسیار، و همین طبیعتآ باعث می‌شد تعداد دزدان هم اندک باشد. امروز امّا ثروتمندان بیش‌تر و بیش‌تر می‌شوند و دزدان بی‌شمار.
AS4438
در آن زمانی که عده معدودی که فراتر از قانون هستند می‌کوشند دیگران را از شأن و کرامت و حقوق اولیه‌شان محروم کنند، اخلاق مردمان عمیقآ آسیب می‌بیند. رژیم‌های جنایتکار به‌خوبی از این امر آگاهند و آن را می‌شناسند و سعی می‌کنند با ایجاد وحشت شرف و رفتار اخلاقی آدمیان را به مخاطره اندازند، شرف و اخلاقی که بی آن هیچ جامعه‌ای، حتی جامعه‌ای تحت حکومتِ چنین رژیمی نمی‌تواند بپاید.
مائده
آدم‌هایی که روحشان را وا نگذاشته‌اند می‌توانند بر ترس فائق آیند چون می‌دانند که در نهایت این ترس از درون نشئت می‌گیرد و نه از بیرون. آن کسی که می‌گذارد اضطراب جهان بیرون جایگزین روحش شود هرگز از مهلکه وحشت نخواهید رهید. هر کسی که از روحش، یکپارچگی درونش، دفاع کرده است، و حاضر است هر چیزی را وا بگذارد، حتی آزادی جابه‌جایی‌اش را، و در صورت ضرورت نهایی حتی زندگی‌اش را نیز به خطر بیندازد، از وحشت نمی‌شکند و بنابراین دست قدرت هرگز به او نمی‌رسد
سمانه انصاف جو
تساهل و تسامح هرگز نباید به معنای تساهل و تسامح در برابر عدم تساهل و تسامح باشد، تحمل آن‌هایی که آماده شده‌اند آزادی را محدود بکنند یا حتی حق زندگی کسان دیگر را بگیرند حتی اگر توجیهش شریف‌ترین اهداف باشد، روا و جایز نیست.
alireza_salarii
انسانی که، بنا به نیاز درونی‌اش، دائمآ در برابر قدرتمندان ایستادگی می‌کند، فقط و فقط یک امید دارد و آن هم چه امید کوچکی: امید به این‌که با اعمالش بتواند به قدرتمندان یادآور شود که این قدرت از کجا می‌آید، منشاء آن در کجاست، و مسئولیت‌های کسانی که در قدرت هستند چیست، و به کسانی که تسلیم این قدرت شده‌اند یادآور شود که اهداف آنان تا چه حد احمقانه است. اما از چشم آدم‌های بی‌قدرت امیدهای ما زیر لایه رفتار همین احمق‌ها نهان می‌ماند.
Juror #8
آن‌هایی که نماینده قدرت بی‌روح هستند البته که نمی‌توانند انگیزه آدم‌هایی را درک کنند که به نظر به طرزی غیرقابل فهم از صف خارج شده‌اند و صف را شکسته‌اند. آن‌ها گمان می‌برند که این آدم‌ها همان اهدافی را دارند که آن‌ها در سر می‌پرورانند، و اعمال این آدم‌ها را چنین برای خودشان معنا می‌کنند که گویی از یک شیطان نامرئی پند گرفته‌اند، که گویی دجّالی تشنه قدرت در گوششان نجوا می‌کند. اما یک چیز هست که آن‌ها به‌درستی درک می‌کنند، این شورشیان تک‌افتاده وحدت و آرامش سرزمین وحشت‌زده را بر هم می‌زنند. پس قدرتمندان با همه قدرتشان و با استفاده از همه ابزارهایی که در اختیار دارند می‌کوشند این شورشیان را پس برانند به همان جایی که به نظر آنان بدان تعلق دارند: هاویه‌ای که بر آن وحشت حُکم می‌راند.
Juror #8
هر کسی که از روحش، یکپارچگی درونش، دفاع کرده است، و حاضر است هر چیزی را وا بگذارد، حتی آزادی جابه‌جایی‌اش را، و در صورت ضرورت نهایی حتی زندگی‌اش را نیز به خطر بیندازد، از وحشت نمی‌شکند و بنابراین دست قدرت هرگز به او نمی‌رسد. چنین آدمی است که آزاد است، چنین آدمی است که همتراز قدرت است، و نه رقیبی در مبارزه برای سلطه بر یک کشور، سلطه بر آدم‌ها و چیزها، بلکه موجود زنده‌ای است یادآور پیش‌پاافتادگی و گذرا بودن هر آن چیزی که قدرت مدافع و نماینده آن است.
Juror #8
آن کسی که می‌گذارد اضطراب جهان بیرون جایگزین روحش شود هرگز از مهلکه وحشت نخواهید رهید.
Juror #8
آدم‌هایی که روحشان را وا نگذاشته‌اند می‌توانند بر ترس فائق آیند چون می‌دانند که در نهایت این ترس از درون نشئت می‌گیرد و نه از بیرون.
Juror #8
قدرت روح ندارد و اصلا از همین بی‌روحی مایه می‌گیرد. قدرت بر این بی‌روحی استوار می‌شود و از آن نیرو می‌گیرد. بی‌روحی یار غار ترس است. آدم‌هایی که روحشان را وا گذاشته‌اند جسمی بیش برایشان باقی نمانده است، و همین جسم است که نگرانش هستند و وحشتش را دارند. کسانی که روحشان را وا گذاشته‌اند می‌ترسند که راحتی‌های آن کالبدی که مانده است از دست برود: آرام و آرامش، مادیات، بی‌زحمتی، و تجملات.
Juror #8
اگر آن‌هایی که همچنان به کارشان ادامه می‌دهند و نه دستی انسانی هست که جلویشان را بگیرد و نه دست تقدیر این کار را می‌کند، دشوار بتوان انتظار داشت که خودشان بر خودشان لگام بزنند.
Juror #8
هر ساختار قدرتی که از مهار خارج شود، هر اقتدار جنایتکارانه‌ای که عزم کرده است از انسانیتش دست بشوید تا بتواند به رشدش، شکوفایی‌اش، و تورمش، بنا به عطش رسیدن به اندازه‌های مطلق، جواز مطلق، و کمال خدای‌گونه‌اش برسد، دست به بازی مرگباری می‌زند که خودکشانه است.
Juror #8

حجم

۱۹۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

حجم

۱۹۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

قیمت:
۸۱,۰۰۰
تومان