بریدههایی از کتاب روان درمانی اگزیستانسیال
۳٫۵
(۷۵)
پسزمینهٔ سیاه و تیرهٔ مرگ، رنگهای لطیف زندگی را با همهٔ خلوصشان آشکار میکند و بهچشم میآوَرَد
کاربر ۲۱۲۸۲۹۷
مرگ از چنان اهمیتی برخوردار است که اگر درست با آن مواجه شویم، میتواند چشمانداز زندگی فرد را دگرگون کند و او را به غوطهوری اصیل در زندگی رهنمون سازد.
Azadehana
آنکه مُردن را به انسانها بیاموزد، زیستن را به آنان آموخته است.
Azadehana
بهطور معمول، آنچه داریم و آنچه میتوانیم بکنیم، از حیطهٔ آگاهیمان میگریزد، آنچه نداریم یا نمیتوانیم بکنیم، دلمشغولمان میکند و دلواپسیهای ناچیز و خطر از دست دادن اعتبار و غرورمان، آنچه داریم را کوچک جلوه میدهد. با یادآوری مرگ، فرد به مرتبهٔ قدردانی و امتنان از موهبتهای بیشمار هستی گام میگذارد.
Azadehana
شیوهٔ مقابلهای کودک با مرگآگاهی، مبتنی بر انکار است و دو سنگر اصلی این نظامِ مبتنی بر انکار عبارتند از باور کهن به گزندناپذیری خویش و/یا پشتیبانی ابدی از سوی نجاتدهندهای غایی.
Azadehana
تا زمانی که کودک معتقد است مرگ را نیرو یا موجودی خارجی با خود میآوَرَد، از این حقیقت واقعاً وحشتناک مصون است که مرگ خارجی نیست و فرد از ابتدای زندگی، دانهٔ مرگ خویش را با خود حمل میکند.
Azadehana
صد بیمار وسواسیهراسزده۱۱۴ متوجه شد یکسوم بیماران از مکانهای تنگ و محدود و تاریکی میهراسند و درصد بالاتری به اضطراب آشکار مرگ دچارند.
کاربر ۳۴۳۰۰۸۸
«پسزمینهٔ سیاه و تیرهٔ مرگ، رنگهای لطیف زندگی را با همهٔ خلوصشان آشکار میکند و بهچشم میآوَرَد.»(۶)
کاربر ۵۰۰۸۷۱۰
اوتو رنک رواننژند را انسانی میداند «که وام (زندگی) را نمیپذیرد تا مجبور به پرداخت بدهی (مرگ) نشود.»(۲)
کاربر ۵۰۰۸۷۱۰
حقیقت شخصیتهای داستانی به این دلیل ما را تحتتأثیر قرار میدهد که حقیقت خودِ ماست. علاوه بر اینها، آثار بزرگ ادبی به ما دربارهٔ خودمان میآموزند، زیرا بهشدت راستگو و صریحند؛
Azadehana
لودویگ بینزونگر، یکی از معروفترین روانکاوان اگزیستانسیال گفته است: «فقط یک مکان و یک زمان موجود نیست، بلکه به تعداد افراد، مکان و زمان وجود دارد.»
Azadehana
موقعیت اگزیستانسیال میگوید دنیا تصادفیست یعنی هر آنچه هست، میتوانست طور دیگری باشد؛ یعنی خود انسانها هستند که خود، دنیای خود و موقعیتشان را در آن میسازند؛ یعنی «معنا» یی در کار نیست، جهان از نقشهای عظیم برخوردار نیست، هیچ خط مشیای جز آنچه فرد خود میآفریند، وجود ندارد.
پس معضل بنیادی اینجاست: چطور کسی که نیازمند معناست، آن را در جهانی فاقد معنا بیابَد؟
Lale Farhoudi
آبراهام لینکلن بود که گفت بعد از چهل سالگی هرکس مسئول چهرهٔ خویش است.
Azadehana
مونتنی در رسالهاش در باب مرگ پرسیده: «چرا از آخرین روز زندگیات میهراسی؟ بیش از روزهای دیگر در مرگت سهیم نیست. آخرین گام خستگی نمیآوَرَد، تنها خستگی را آشکار میکند.»
Azadehana
از آنجا که بوبر معتقد بود اساسِ هستی انسانی رابطهایست، در نظام او جایی برای تنهایی اگزیستانسیال وجود ندارد.
کسری
مسیحیان نخستین، کار و ثروت را هدف نمیدیدند که در پیاش بروند، بلکه آنها را موانعی میدانستند که ذهن را گرفتار میکند و زمان را میبلعد، پس باید در راه خدمت به خدا صرف شوند.
Azadehana
این مسئله که یک چیز زمانی اهمیت دارد که تا ابد ادامه یابد یا در نهایت به چیزی ختم شود که تا ابد دوام بیاورد، بههیچوجه یک حقیقت عینی نیست.
Azadehana
بکر میگوید آرزوی بر جای گذاشتن چیزی از خود که مهم باشد و تغییر ایجاد کند، بیان کوششیست برای فائق آمدن بر مرگ.
Azadehana
نعمتهایتان را بشمارید! چقدر کم از این موعظهٔ ساده بهره میبریم! بهطور معمول، آنچه داریم و آنچه میتوانیم بکنیم، از حیطهٔ آگاهیمان میگریزد، آنچه نداریم یا نمیتوانیم بکنیم، دلمشغولمان میکند و دلواپسیهای ناچیز و خطر از دست دادن اعتبار و غرورمان، آنچه داریم را کوچک جلوه میدهد.
fatemef8
یکی از بیماران سرطانی که بیماری به مریاش سرایت کرده بود، سازوکار دگرگونکنندهٔ دیگری را که از رویارویی با مرگ انرژی میگیرد، بهزیبایی توصیف کرد. بلع مشکل شده بود؛ کمکم به غذاهای نرم، بعد پوره و بعد مایعات روی آورد. یک روز که در رستوران حتی نتوانست کمی سوپ رقیق را فرو دهد، به اطراف و سایر مشتریان نگاه کرد و با خود گفت: «اینها میدانند چقدر خوشبختند که میتوانند غذا را قورت دهند؟ اصلاً تا حالا به این موضوع فکر کردهاند؟» او این اصل را در مورد خودش بهکار گرفت و از آنچه که میتوانست انجام دهد و میتوانست تجربه کند، آگاه شد: حقایق بنیادین زندگی، تغییر فصول، زیبایی محیط اطرافش، دیدن، شنیدن، لمس کردن و دوست داشتن.
fatemef8
حجم
۸۵۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۱۷ صفحه
حجم
۸۵۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۱۷ صفحه
قیمت:
۲۵۱,۰۰۰
۲۰۰,۸۰۰۲۰%
تومان