بریده‌هایی از کتاب تیزذهن بمانید

«ما انسان‌ها جوری طراحی نشده‌ایم که ۲۳ ساعت در روز بنشینیم یا دراز بکشیم و بعد یک ساعت به باشگاه برویم. علم نشان داده است که ما انسان‌ها طوری طراحی شده‌ایم که تا هستهٔ مولکولی‌مان تقریباً همیشه پویا باشیم.»

قاعده‌ای اساسی این است که اگر درست غذا بخورید به مکمل نیازی نخواهید داشت.

مغز بیست درصد از کل خون و اکسیژنی را که در بدن ما تولید می‌شود به سرقت می‌برد، بااین‌که فقط حدود ۲.۵ درصد از وزن بدن را تشکیل می‌دهد.

ارتباط. بسیار خب، اگر جدول حل کردن به‌خاطر قابلیتش در کمک به عملکرد مغز نمرهٔ شانزده بگیرد، پس چه چیزی نمرهٔ بیست می‌گیرد؟ ارتباط با دیگران. حضوری و رودررو

کشف. دانشگاه تگزاس در دالاس، در سال ۲۰۱۴، پژوهشی انجام داد که به ما می‌گوید شروع‌کردن یک سرگرمیِ جدید، مثل نقاشی یا عکاسی دیجیتال یا حتی یادگیری نرم‌افزار یا زبانی جدید مغز را تقویت می‌کند. [۱۱] انجام کاری جدید می‌تواند حتی دیدن فیلمی سه‌بعدی، پیوستن به باشگاهی جدید یا حتی استفاده از دست غیربرترتان برای مسواک‌زدن باشد

دکتر والدینگر در سخنرانی‌اش گفت: «یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌ها این بود که افرادی که در رابطه‌شان واقعاً احساس می‌کردند می‌توانند در مواقع نیاز روی دیگری حساب کنند به مدت طولانی‌تری تیزذهن ماندند. و کسانی که در رابطه‌شان احساس می‌کردند نمی‌توانند روی دیگری حساب کنند زودتر دچار افت حافظه شدند

لزوماً بودن در رابطه‌ای متعهد نیست که اهمیت دارد؛ بلکه آن چیزی که مهم است کیفیت روابط صمیمی‌تان است

سلامتی و خوشبختی ربطی به ثروت، شهرت یا بیشتر کارکردن ندارد، بلکه به روابط خوب بستگی دارد. نقطه.

بنابر گزارشی از انجمن جهانی سلامت مغز در سال ۲۰۱۸، خوش‌بینی، در کنار چیزهایی مثل پذیرش خود، سرزندگی و روابط مثبت، یکی از عناصر مهم سلامت مغز به شمار می‌آید.

وقتی مغز را در اولویت قرار دهید، هرچیزی که مربوط به سلامتی باشد سر جای خودش قرار خواهد گرفت. مغز نقطهٔ شروع است. فراموش نکنید مغز چیزی است که شما را می‌سازد. بله قلبتان مثل ساعت کار می‌کند، اما مغزتان است که درنهایت باعث می‌شود مثل ساعت کار کنید و کیفیت زندگی‌تان را تعیین می‌کند. بدون مغزی سالم، حتی نمی‌توانید تصمیم‌های سالم بگیرید. مغزی سالم نه‌تنها بدن، وزن، قلب و دیگر چیزهای سالم را در پی دارد، بلکه اعتمادبه‌نفس قوی‌تر، آیندهٔ مالیِ استوارتر به لطف تصمیم‌های هوشمندانه، روابط بهتر، عشق بیشتر در زندگی و خوشبختی همه‌جانبهٔ گسترده‌تری را به ارمغان خواهد آورد.

وقتی با دکتر گری اسمال از دانشگاه کالیفرنیای لس‌آنجلس (همان کسی که نخ دندان را تأیید کرد) مصاحبه کردم، «درمان سه‌گانه» را پیشنهاد داد: با دوست یا همسایه‌ای به پیاده‌روی بروید و دربارهٔ موضوعی که باعث نگرانی‌تان شده است حرف بزنید. ترکیب ورزش، تعامل رودررو و حرف‌زدن راجع به نگرانی‌هایتان دارویی معجزه‌آسا برای مغز است.

زندگی‌کردن کافی نیست. باید مصمم باشیم برای هدفی زندگی کنیم.

بیایید قدردان کسانی باشیم که خوشحالمان می‌کنند؛ این‌ها باغبان‌های افسونگری هستند که باعث شکوفایی روحمان می‌شوند. مارسل پروست

اگر در مدت سال‌ها مطالعه دربارهٔ مغز، جراحی روی مغز و کارکردن با دانشمندان برتر یک نکته یاد گرفته باشم، این است که هرکدام از ما مجموعه ویژگی‌های خاص خودمان را داریم.

وقتی یک سلول مغزی به دیگری پیام می‌فرستد، سیناپسِ بینشان تقویت می‌شود. هرچه دفعات فرستادن پیام بین آن‌ها بیشتر باشد، اتصالشان قوی‌تر می‌شود. به همین دلیل است که همه‌چیز با تمرین بهتر می‌شود. هر بار که چیزی جدید را تجربه می‌کنید، مغزتان کمی بازطراحی می‌شود تا تجربهٔ جدید را در خود جا دهد. تجربه‌ها و دانشِ جدید باعث ایجاد دندریت‌های تازه می‌شوند، درحالی‌که رفتار و دانشِ تکراری باعث می‌شوند دندریت‌های موجود بیشتر تثبیت شوند. مسلماً هر دو مهم هستند.

مغز آخرین عضوی است که بالغ می‌شود. همان‌طور که هر پدر و مادری تصدیق می‌کند، مغز کودکان و نوجوانان کاملاً شکل نگرفته است. به همین دلیل است که رفتارهای پرخطر دارند و کنترل احساسات برایشان سخت‌تر است. در حدود ۲۵ سالگی است که مغز انسان به بلوغ کامل می‌رسد.

طبق گفتهٔ دانشمندان مغز پیچیده‌ترین چیزی است که تاکنون کشف کرده‌اند؛ یکی از کاشفان دی‌ان‌ای حتی آن را «آخرین و بزرگ‌ترین سرحد زیست‌شناختی» نامید. به‌قول او: «مغز مغز را متحیر می‌کند.»

اگر یک ظرف شیشه‌ای داشته باشید و بخواهید آن را با ماسه و تیله پر کنید، اول کدام را می‌ریزید؟ تیله‌ها را. بعد می‌توانید ماسه بریزید تا جاهای خالی را پر کند. این تشبیهی کلیدی برای برنامه‌ریزی روزانه و استفادهٔ بهینه از زمانتان است. فرض کنید تیله‌ها قطعات مهم روزتان هستند (قرارهای ملاقات، تعهدهای شغلی، پروژه‌ها و کارهای مهم، ازجمله ورزش و خواب)، و ماسه‌ها بقیهٔ کارها (چک‌کردن ایمیل، پاسخ به تلفن و پرداختن به کارهای غیراضطراری.) در ماسه گیر نکنید.

بیشتر مردم فکر می‌کنند حافظه‌ای «قوی» یا «ضعیف» دارند، اما حقیقت این است که هرکدام از ما در به‌یادآوردن بعضی چیزها خیلی مهارت داریم و در به یاد آوردن بقیهٔ چیزها چندان خوب نیستیم. اگر شما در به‌یادآوردن مثلاً اسم افراد مشکل دارید و دچار بیماری جسمانی خاص یا زوال عقل نیستید، معمولاً مشکل از کل سیستم حافظهٔ شما نیست. ممکن است اولین باری که به آن شخص معرفی شدید و اسمش را شنیدید به‌اندازه‌ی‌کافی توجه نکردید. این امکان هم وجود دارد که سیستم بازیابی ناکارآمد باشد. در چنین مواردی، افراد اغلب احساس می‌کنند آن اسم «نوک زبانشان» است. گاهی می‌شود این مشکل را به‌راحتی با تقویت مهارت‌های حافظه‌تان برای آن ضعف خاص (کدگذاری یا بازیابی) اصلاح کرد.

سلامتی و خوشبختی ربطی به ثروت، شهرت یا بیشتر کارکردن ندارد، بلکه به روابط خوب بستگی دارد. نقطه.