بریده‌هایی از کتاب هر آن چه فکر می کنی باور نکن

انسان‌ها در افکار و تعابیری که خودشان از دنیا دارند، زندگی می‌کنند.

مثال دیگری می‌زنم که نشان می‌دهد ما در دنیای افکارمان زندگی می‌کنیم نه در دنیای واقعیت‌های بیرونی.

"کسی که به محیط خود می‌نگرد باهوش است، کسی که به درون خود می‌نگرد خردمند است. ماتشونا دالیوایو

بودا توضیح می‌دهد «در زندگی نمی‌توانیم همیشه تیر اول را کنترل کنیم اما تیر دوم، چیزی نیست جز واکنش ما به تیر اول. تیر دوم، انتخابی است.»

«مردم به‌سختی می‌توانند از رنج‌های‌شان رها شوند زیرا به‌خاطر ترس از ناشناخته‌ها، ترجیح می‌دهند رنجی که برای‌شان آشنا است را تحمل کنند.

بهترین راه برای افزایش بهره‌وری این است که عوامل حواس‌پرت‌کن را حذف کنید نه اینکه سعی کنید بیشتر کار کنید.

محیط پیرامون شما می‌تواند موجب القای وضعیت عدم تفکر شود و یا برعکس، گرایش شما را به فکرکردن افزایش دهد.

رها نکردن فکرکردن به این دلیل که تصور می‌کنید شما را به اهداف‌تان می‌رساند.

وقتی فکرکردن را به رسیمت شناختید، به آن اجازه دهید که گذر کند و آن را به چیزی وابسته نکنید.

- وقتی به افکار منفی اجازه حضور در خودآگاه خویش را بدهید و در مقابل احساسات ناشی از آن‌ها مقاومت نکنید، خواهید توانست که به فراتر از آن‌ها بنگرید تا حقیقت نهفته در پشت تمام آن‌ها را ببینید.

- افکار منفی فقط زمانی روی شما تسلط پیدا می‌کنند که آن‌ها را باور کنید.

- عواملی که زمینه فکرکردن را فراهم می‌کنند حذف کنید (یا چیزهایی که موجب قرار گرفتن شما در حالت جنگ یا گریز می‌شوند).

نیازی نیست در مورد فکرکردن خود کاری انجام دهید، فقط کافی است درک کنید و به یاد آورید که فکرکردن دلیل اصلی تمام رنج‌ها است و بعد برداشت خود از تفکر خویش را تغییر دهید تا به حقیقت خود بازگردید که فراتر از فکر و جسم و تمام دانسته‌های شماست.

چیزی که خراب نیست، نیاز به تعمیر ندارد.

فقط زمانی که شروع به فکرکردن می‌کنیم، از این وضعیت طبیعی جدا می‌شویم.

- آرامش، عشق، شادمانی و هیجانات مثبت همگی وضعیت پیش‌فرض ما به‌عنوان انسان هستند.

- فکرکردن یک واکنش زیست‌شناسی برای بقاء است. ذهن، به فکرکردن روی می‌آورد چون سعی می‌کند ما را زنده نگه دارد اما به پیشرفت و شکوفایی ما کمکی نمی‌کند.

افکاری که در ذهن ما جریان دارند، واقعیت نیستند.

به‌محض اینکه درک کنیم که فکرکردن، نوع احساسات ما را رقم می‌زند، خواهیم توانست از قید آن رها شده و به وضعیت طبیعی آرامش، عشق و شادمانی برسیم.

مقصر اصلی، فکرکردن است و نیاز نیست از چیزی بترسید، آرامش واقعی را در زمان حال تجربه خواهید کرد.