انسانها در افکار و تعابیری که خودشان از دنیا دارند، زندگی میکنند. معنایی که به یک رویداد میدهیم یا فکری که در مورد آن میکنیم، تعیینکننده احساسی است که نهایتاً در مورد آن خواهیم داشت. آن معنا یا فکر، عینکی است که زندگی را از طریق آن میبینیم. به همین دلیل، ما براساس درکی که از واقعیت داریم زندگی میکنیم نه بر اساس خود واقعیت.
کاربر ۲۴۰۱۰۰۳
هر معنا یا فکری که به یک رویداد بدهیم، بر عهده خودمان است و درکمان از واقعیت را خلق میکند. بهاینترتیب تجربه ما از زندگی طی یک فرایند درون به بیرون خلق میشود.
کاربر ۲۴۰۱۰۰۳
حقیقت ساده است و همیشه ساده خواهد بود.
کاربر ۵۵۸۹۹۰۶
"اگر مردم فقط این را میآموختند که از تجربه کردن نترسند، همین بهتنهایی برای تغییر جهان کافی بود.
سیدنی بنکس"
کاربر ۲۴۰۱۰۰۳
باید به چیزی فراتر از شکل و ظاهر (مادیات) نگاه کنید تا حقیقت (معنویات) را ببینید و تجربه کنید.
کاربر ۲۴۰۱۰۰۳
اما بهمحض اینکه شروع به فکرکردن در مورد آن افکار (در مثال بالا افکار مربوط به شیوههای رسیدن به آن درآمد) کنید فوراً احساس سنگینی و محدودیت میکنید و موجی از هیجانات منفی به شما هجوم خواهند آورد.
یاسین زراسوند
پس این کار هیچ سودی برایمان ندارد. ما تصور میکنیم که فکرکردن کمکمان میکند اما درواقع فقط باعث میشود که تمام آن هیجانات منفی و ناخواسته را تجربه کنیم و دستآخر نیز برای خود دلایلی بتراشیم که چرا نمیتوانیم یا نباید آن مقدار پول را بخواهیم.
یاسین زراسوند
اگر میخواهید آزاد، خوشحال، آرام و سرشار از عشق باشید، گوش دادن صرف به ذهن خود را رها کنید و با همنوا شدن با چیزی بسیار بزرگتر از ذهن، به فراتر از آن بروید. این نهتنها به بقاء بلکه به شکوفایی و پیشرفت نیز کمک خواهد کرد.
یاسین زراسوند
ذهن نهتنها محیط اطراف را از بابت وجود خطرات احتمالی اسکن میکند بلکه به تجربیات و خاطرات گذشته نیز رجوع میکند تا با خلق سناریوهای فرضی در مورد خطرات بالقوه آینده، ما را نسبت به آنها ایمن نگه دارد.
یاسین زراسوند
"من فکر میکنم و فکر میکنم و فکر میکنم، با این فکرها میلیونها بار شادی را از خود راندم اما حتی یکبار هم آن را به سمت خویش فرانخواندم."
یاسین زراسوند