- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب مادر
- بریدهها
بریدههایی از کتاب مادر
۴٫۲
(۴۱)
«علت این چیه؟ چنان واضح و آشکاره که حتی خنده داره. علتش اینه که مردم همه در یک سطح قرار ندارند. پس کافیه که همه آنها رو در یک سطح ردیف کنیم! و سپس آنچه را که عقل به وجود آورده و چیزهای را که دستها ساختند به قسمتهای مساوی بین آنها تقسیم کنیم، اون وقت یکدیگر رو از بندگی ترس و زنجیرهای حرص و خریت آزاد خواهیم کرد!»
~fatemeh♡
«میبینی پاول، باید از قلب شروع کرد نه از مغز چون قلب ناحیهایست که هرگز چیز دیگری در آن نمیروید.»
پاول با لحن مطمئنی گفت: «تنها عقل است که آدم را آزاد خواهد کرد!»
ریبین با لجاجت ادامه داد: «عقل نیروبخش نیست! این قلب است که نیرو میدهد، نه مغز!»
~fatemeh♡
وقتی آدم میخواد جلو بره باید با خودش مبارزه کنه. باید بتونه همه چیز رو حتی عواطفش رو فدا کنه... فدا کردن زندگی خود در راه مرام و عقیده و مردن به خاطر آن دشوار نیست بلکه باید بیش از آن هم فداکنی حتی عزیزترین چیزهای زندگیات را و آن وقت آنچه از همه عزیزتره یعنی حقیقت، بالقوه در تو رشد خواهد کرد!
moonlight
هیچ رنجی از آنکه روز به روز قلب آدم را میخورد و سینه را خشک میکند تلختر نیست!
Naarvanam
«عزیز دلم! چه قدر خوب است آدم بداند که در زندگی برای همه مردم روشنایی هست و به مرور زمان، همه این روشنایی را میبینند؛ روحشان را با آن میگذازند و همه با این شعله خاموش نشدنی میسوزند!»
Naarvanam
اما رییس پلیس داد زد: آی! قلدرها! بر علیه تزار شورش میکنین! دهقانی اونجا بود به اسم سپیواکین او به آنها گفت: «برید گم شید با تزارتون! این تزار کیه که آخرین پیرهن شما رو از تنتون در میآره؟
Naarvanam
«باید همه چیز را دونست! باید بیباک بودن رو بلد بود؛ باید ترسیدن رو هم دونست!
Naarvanam
«حتی خدا را برای فریفتن ما به کار بردند! لباس دروغ و افترا بر او پوشاندند تا روح ما را بکشند...»
Naarvanam
ـ پاداش زحمتهاتونو چه کسی میده؟
سوفی با لحنی که به نظر مادر غرورآمیز بود جواب داد: «ما پاداش خودمونو گرفتیم! برای خود، آن زندگی را ترتیب دادیم که مایه خشنودی ما است، بیشتر از این چی میشه آرزو کرد؟»
Naarvanam
«به طوری که میبینم اثاثیهتون از سابق زیادتر نشده فقط تعداد کتابها بیشتر شده... در این دوره گرانبهاترین ملکیست که میشه داشت.
Naarvanam
حقیقت با مشت کشته نمیشه!
Ghasedaksheno podcast
گورکی در خانوادهای روستایی بالید و اگر تحصیلاتی داشت از دانشکدهای بهنام زندگی کسب کرده بود.
saeed_vadi
به خاطر حقیقت، پیامبر میشم.
totoro
کتابهایی به من بده که آرامش را از خواننده سلب کنه. زیر کله مردم باید جوجه تیغی گذاشت.
پویا پانا
میدونم که مباحثه با کسی که دلش خونه فقط موجب اوقات تلخی او میشه
پویا پانا
این حماقت ماست که ما را پیش از هر چیز نابود میکنه
پویا پانا
تا اشخاصی متمول و مقتدر وجود دارن مردم نه عدالت نه خوشی نه چیز دیگهای به دست نمیآرن
پویا پانا
ما معتقدیم جامعهای که انسان را استثمار میکند تا به ثروت دست یابد، آن جامعه دشمن ماست
نسیم رحیمی
«زندگی اسب نیست که بتوان آن را با ضرب تازیانه پیش برد!»
نسیم رحیمی
دنیا از حیث شعور و فهم به کندی پیشرفت میکنه زیرا مردم برای اینکه مستقل شوند ناچار به جمع کردن مال هستند نه علم و وقتی حرص را از خود دور کردند از بردگیِ کارِ اجباری خلاص میشوند.
R.Khabazian
حجم
۳۸۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه
حجم
۳۸۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه
قیمت:
۱۶۳,۰۰۰
۱۱۴,۱۰۰۳۰%
تومان